-
کاربر سایت
وزنمو به مرز گروه وزنی سبز و آبی میرسونم | toaramesheman
روز و شب همگی خوش
آرام هستم.
مصمّم هستم که اینبار دیگه وزنم رو به مرز گروه وزنی سبز و آبی برسونم.
به نظر تصمیم عجیبیه ولی آرزوی همیشگی منه.
سال دوم و سوم دبیرستان به این شکل بودم ولی با پیش دانشگاهی و کنکور و... از این حالت فاصله گرفتم و برای بازگشت به این حالت تا الان اقدام خیلی جدی ای نداشتم و هنوز یه آرزو برام باقی مونده.
ولی دیگه بهش میرسم.
اگه همچین تجربه با دغدغه ای داشتین ممنون میشم بتونین در این راه کمکم کنین.
شنبه 26مهر93
دور مچ:15.5 وضعیت استخوان بندی شما ریز است و وزن نرمالتان 61.20 kg می باشد.
"هیچ چیز خوشمزه تر از حس لاغری نیست":cheesecakesmile1:
رولزِ مَن درآوردی::brunluva:
رول نامبر1: توی مهمونی یا خونه فقط مجاز به خوردن 9تا دونه چیپس، پفک، کرانچی و... از این قبیل چرت و پرتها در یک روز هستم که اونم ماکسیمم فقط یک بار در هفته اتفاق خواهد افتاد. (اگر در یک مهمونی سه مدل از این تنقلات بود باید از هر کدوم 3تا دونه برداشته بشه، بازم اگه تنوع بیشتر بود از تعداد هر کدوم کاسته میشه، به هرحال نباید این این عدد دورقمی بشه) (من این چرت و پرتها رو خیلی دوست دارم برای همین شماره یک شده) (این قانون تحت هیچ شرایطی تغییر نمیکنه، ص9-87)
رول نامبر2: جهت یادآوری به خودم میگم که ماههاست که بستنی نخوردم و جداً دیگه دوست ندارم. بستنی های میوه ای که فقط اسانس و رنگ خوراکیه، بستنی های روکش دار هم برای اینکه اون روکش روی بستنی بمونه از روغن پالم استفاده میکنن و واقعاً هم گویا چاره و راه دیگه ای ندارند، و همینطور خوشحالم که برای لذت و خوشامد چند دقیقه ای خودم بسته بندیِ بستنی رو به محیط زیستِ بدون تکنولوژیِ بازیافت ام تحمیل نمیکنم. (ص4-38)
رول نامبر3: تحت هیچ شرایطی نوشابه و دلستر میوه ای مصرف نمیشه و اصلاً هم علاقه ای ندارم. من هروقت کوکاکولا خوردم بوی پیف پاف حس میکنم و انگار دارم پیف پاف میخورم و به هر کی گفتم و توجه کرده حرفمو تصدیق میکنه، و دلستر میوه ای هم فقط اسانس و شکر حس میکنم. ولی به دلستر ساده که تو محتویاتش شکر نباشه علاقه دارم و "گاهی" میخورم. (یک مارک از ماشعیر حتی کلاسیکشم شکر داره، اینو نوشتم که همیشه یادم بمونه)
رول نامبر4: برای غداخوردن دونفرانه ی بیرون از منزلمون، برنج حتماً فقط یک پرس برای دوتاییمون گرفته بشه و حتی برای غذای اصلی هم دیدیم یک پرس برامون کافی بوده و برای گاهی پیتزاخوری هم بلااستثنا یک پیتزا میگیریم. (اینجوری چیزی حروم نمیشه! چون به این قضیه حساسم و گاهی بقیشو به زور میخورم!)
رول نامبر5: با لیوان کوچیک خونه مامی که توش چای میخورم متوجه شدم که نصف(یه ذره بیشتر) این لیوان که برنج خیس کنم به اندازه 10قاشق برنج میشه و امروز دوشنبه 28مهر93 از بابت کشف این قضیه خوشحالم و باهاش کته درست کردم (با 1قاشق غذاخوری روغن کنجد). اگه کم برنج درست کنم(مثلاً 1لیوان) هردونفرمون -مخصوصاً جناب- وقتی نباشه نمیخوریم دیگه! (به امید اکتشافات بیشترم در زمینه خورش کم درست کردن) (راستی امروز خواب ماورایی مسبب تماس تلفنی 10.45صبح رهاساز، ممنون از مامی و روح های خوب، یادم بمونه)
رول نامبر6: در بقیه دوران زندگیت هم دیگه چاق نشو، چون بعدش برای لاغر شدن میخوام سریع تو چند روز به هدفم برسم و حواسم نیست که ممکنه این چربیها در طور چند ماه و شاید سال جمع شده باشه که حالا یک هفته ای میخوام آبشون کنم! عواقبش به این صورته:
1) بهم میگن صورتت لاغر شده و چرا اینجوری شدی چون معلومه که صورت چاقِ هر آدمی خوشگلتره و به اون صورتِ چاقِ من که چند ماهه دیدند، عادت کردند.
2) برای لاغر شدن کسی که تجمع چربی در پایین تنه س خیلی ها رو دیدم که هرچقدر هم لاغر بشن فقط از بالاتنه شونه و سلولیت های پایین تنه به سختی میره و اصلاً نمیره، پس مواظب باشم که این 1جاده 1طرفه س و برگشتی نداره. مخصوصاً اینکه بدنی که یک بار رژیم گرفته رژیم دوباره سختتره و کاهش وزن کندتره. (حتی الان در اوج لاغری هم پایین تنه مواظبه که کم نیاره!!!)
3) برای من که استعداد ریزش مو هم دارم درصورت چاق شدن و بعد رژیم های عجیب غریب سریع لاغری گرفتن وضعیت خوبی نخواهم داشت.
رول نامبر7: برای چاق نشدن دوباره این ویدیو رو هرروز ببینم، از این به بعد دیگه این یک تلاش دایمی هست برای اینکه هرروز باید متعادل بخوری، وسوسه نشی، سالم بخوری و هرروز در اوج بی حوصلگی و مشغول بودن دست کم 1ربع پیاده روی، دنس و... انجام بدی حتی اگه نمیتونی 1ساعت انجام بدی. "و اینکه نگی حالا "یک روز" که چیزی نمیشه و بعد از اون "یک روز"، دیگه میوفتی روی دور و این "یک روز"ها شروع میشه، این "یک روز"ها روی هم جمع میشه و میشه چند مااااه و بعدش سال"سه شنبه 29مهر93
رول نامبر8: بد نیست گاهی حواسم به کالری خوراکی هایی که میخورم باشه ولی مهم تر از اون خوراکِ سالم خوردنه. "از نظر من" کالری شماریِ همیشگی باعث میشه 1روز از اینکار خسته بشم و اونوقت فکر میکنم باید متعادل خوردن رو هم بذارم کنار! روش پل مکنا یا کم خوریِ خودم بهترینه.
رول نامبر9: ولی مواظب خودت باش!
«من در قلبم زندگی می کنم، بنابراین فرقی ندارد جسم من کجا زندگی کند؛ زیرا وقتی من از درون شاد باشم در بهشت به سر می برم، حالا هرجا که باشم!»
-مک اندرسون
-
8 کاربر، ارسال toaramesheman را لایک کرده اند:
58 Kg (15 مهر 1393),delaram25 (05 مهر 1393),parchami7 (12 شهریور 1393),parisima (23 مهر 1393),raziye.72 (18 شهریور 1393),somy (10 مهر 1393),مریم... (17 مهر 1393),الینا1 (11 مهر 1393)
-
11 شهریور 1393 18:27
# ADS
تبلیغات در مدار
-
13 شهریور 1393, 15:26
#11
کاربر سایت
آرامش جان فعلا که دارم انجامش میدم و باهاشم راحتم ولی نمیدونم چقدر بتونم ادامه بدم ،،،اگه کاهش خوبی داشته باشم و از استپ دربیام حتما ادامه اش میدم
ﺗﺎ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﯼ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﻋﻠـﺎﻗﻪ ﻣﻨﺪش ﮐﺮﺩﯼ ﻣﺴﺌﻮﻟﯽ..
.مسئولى در برابر اشك هايش در برابرغم هايش دربرابر تنهايیش...اگر روزى فراموش كنى دنيابه يادت خواهدآورد...
-
کاربر زیر پست boorak را لایک کرده است:
toaramesheman (13 شهریور 1393)
-
13 شهریور 1393, 16:15
#12
کاربر سایت
نتیجه دیروز وزنم یه ذره زیر 63 رسیده
و امروز:
تا 3 بعد از ظهر: هیچی به جز آب
3 بعد از ظهر: 7قاشق عدس پلو + 2قاشق کشمش تفت داده شده + 2تا دونه خرمای تفت داده شده + 4قاشق ماست سون (میتونستم این ماست سون رو نخورم ولی خوردم) (عدس پلو کشمش خیلی نوستالژیک و عزیزه واسه من، نمیتونم ازش بگذرم)
امروز رو تا شب میام و تکمیل میکنم.
3 تا 7.5 شب: آب
7.5 شب: 15تا دونه پسته تازه + 3تا دونه خرما + آب ولرم با 1قاشق مرباخوری عسل
و...
از ساحت خودم عذرخواهی میکنم.
چرا شبا این چیزا از در خونه میاد تو؟؟؟ و چرا من اراده نه گفتن ندارم؟؟؟
10.5 شب: مقدار سه چهارم (3/4) از یه ساندویچ فلافل با قارچ و پنیر و گوجه و خیارشور و کاهو
11 شب: 1دونه لیموترش همراه یه لیوان آب
«من در قلبم زندگی می کنم، بنابراین فرقی ندارد جسم من کجا زندگی کند؛ زیرا وقتی من از درون شاد باشم در بهشت به سر می برم، حالا هرجا که باشم!»
-مک اندرسون
-
-
13 شهریور 1393, 16:34
#13
کاربر سایت
-
کاربر زیر پست ana138811 را لایک کرده است:
toaramesheman (13 شهریور 1393)
-
13 شهریور 1393, 16:43
#14
کاربر سایت
آناهیتا جون با پیاده روی میتونم متابولیسم بدنو بالا ببرم؟ یا بدن وقتی میبینه کمتر میخورم، اونم کمتر میسوزونه و با پیاده روی متابولیسم بالا نمیره؟ (ولی فکر نکنم اصلاً بتونم پیاده روی کنم)
نه که فکر کنی گرسنه م میشه و نمیخورم. دلم ضعف نمیره.
«من در قلبم زندگی می کنم، بنابراین فرقی ندارد جسم من کجا زندگی کند؛ زیرا وقتی من از درون شاد باشم در بهشت به سر می برم، حالا هرجا که باشم!»
-مک اندرسون
-
-
13 شهریور 1393, 19:30
#15
کاربر محبوب
سلام عزیزم چرا تا ساعت3 خودتو گرسنه نگه میداری اینجوری فقط بدنتو میبری تو فاز گرسنگی بعدش
هرچی بخوری جذب میشه از صبح میتونی شیر کم چرب یا میوه فصل بخوری
منم به جای صبحونه همیشه میوه میخورم اینجوری ویتامین هم به بدنم میرسه
روزتان را با تکه شکسته های دیروز اغاز نکنید هر روزی که بیدار میشویم اولین روز از باقی عمرمان است....
-
کاربر زیر پست هاجر35 را لایک کرده است:
toaramesheman (13 شهریور 1393)
-
13 شهریور 1393, 19:45
#16
کاربر سایت
عزیزدلم دوس جونم اگه نخوری بدنت به حالت قحطی میره نکن اینجوری میوه بخور خوب به زور
پیاده روی خوبه من خودم دوس ندارم بدنو شل می کنه باشگاه نمیتونی بری خیلی خوبه
-
کاربر زیر پست ana138811 را لایک کرده است:
toaramesheman (13 شهریور 1393)
-
14 شهریور 1393, 20:24
#17
کاربر سایت
تا دو سه روز وزنمو اعلام نمیکنم بعدش میگم
و امروز
امروز در جهت پایین نیاوردن متابولیسم فعالیت داشتم... :brunluva:
10 صبح: 3تا خرما + 15تا پسته تازه
2ظهر: 2کف دست نون سنگگ + دو قاشق گوشت کوبیده دیزی (آقا من از چشم غره مامانم میترسم ) + 1کاسه آب دیزی + یک چهارم پیاز ( +یک قرص ضد تهوع!)
6عصر: 1لیوان کوچک چای + 1شیرینی کم شیرین شبیه دانمارکی + 1لیمو ترش در آب ( +قرص دوم ضد تهوع! گوشته بین گلو و معده م مونده)
تا شب تکمیل میکنم
8شب: 1گلابی، 1هلوانجیری، 1سیب
9.5شب: هیچی نگم بهتره! پنتری بوریتو + چندین قلُپ نوشابه
خدا کنه وزن زیاد نکنم
«من در قلبم زندگی می کنم، بنابراین فرقی ندارد جسم من کجا زندگی کند؛ زیرا وقتی من از درون شاد باشم در بهشت به سر می برم، حالا هرجا که باشم!»
-مک اندرسون
-
-
15 شهریور 1393, 13:26
#18
کاربر سایت
نوشته اصلی توسط
toaramesheman
تا دو سه روز وزنمو اعلام نمیکنم بعدش میگم
و امروز
امروز در جهت پایین نیاوردن
متابولیسم فعالیت داشتم... :brunluva:
10 صبح: 3تا خرما + 15تا پسته تازه
2ظهر: 2کف دست نون سنگگ + دو قاشق گوشت کوبیده دیزی (آقا من از چشم غره مامانم میترسم
) + 1کاسه آب دیزی + یک چهارم پیاز ( +یک قرص ضد تهوع!)
6عصر: 1لیوان کوچک چای + 1شیرینی کم شیرین شبیه دانمارکی + 1لیمو ترش در آب ( +قرص دوم ضد تهوع! گوشته بین گلو و معده م مونده)
تا شب تکمیل میکنم
8شب: 1گلابی، 1هلوانجیری، 1سیب
9.5شب: هیچی نگم بهتره! پنتری بوریتو + چندین قلُپ نوشابه
خدا کنه وزن زیاد نکنم
سلام شادی جونم خوبی نوشجونت هر چی خوردی دیروز منم لاهیجان بودم رفتیم یه جا بهش میگن دستک به زور مامیو شوشو گوشت خوردم به محض خوردن سر گیجه گرفتمحالم بد جور بد شد ولی خب گذشت
امیدوارم امروز به بعد روزای خوبی داشته باشیم
-
کاربر زیر پست ana138811 را لایک کرده است:
toaramesheman (16 شهریور 1393)
-
15 شهریور 1393, 15:44
#19
کاربر فعال
عزیزم لطف کردی به من سر زدی. ممنون از کامنت قشنگت. امیدوارم همه عالی بشن در هر شرایطی.
عزیزم شما هیکلت الان خیلی باید خوب باشه وزن هدفتم من دوست دارم اما برای کاهش 5کیلوی آخر اینطور به خودت و بدنت فشار وارد نکن. ببین شما از صبح ساعتهای طولانی چیزی نمیخوری بعد آخر شب... بازم آخر شب زیاد نبوده ولی آخر شب و قبل خواب بوده. معلومه بدنت میطلبیده. خوب عزیزم اینها رو تو طول روز بخور بدنتم قحطی نده معده اتم اخر شب خالی بزار تا فردا راحتتر وزن کم کنی. آخه وقتی مانکنی .و ایده ال عجله برای چیه. آروم آروم بیا روی وزن ایده ال ترت. منم تصمیم دارم برای 5-6 کیلو کاهش دیگه آروم آروم اقدام کنم هرچند هنوز موفق نشدم. امیدوارم با آرامش و سلامتی به وزن هدفت برسی عزیزم
-
کاربر زیر پست خوشه را لایک کرده است:
toaramesheman (16 شهریور 1393)
-
16 شهریور 1393, 13:51
#20
کاربر فعال
عزیزم به خودت سخت نگیر خدای نکرده به بدنت اسیب میزنی در درجه اول هدف سلامتیه
میتوان با یک گلیم کهنه هم شب را روز کرد هم روز را شب
میتوان با هیچ ساخت
میتوان صد بار
رسم مهربانی را
خدا را
عشق را
با لبی خندان تر از یک شاخه گل تفسیر کرد
میتوان این جمله را در دفتر فردا نوشت :
خوبی از هر چیز دیگر بهتر است.
-
کاربر زیر پست لیدا لیدا را لایک کرده است:
toaramesheman (16 شهریور 1393)