شما در حال مشاهده سایت در حالت ریسپانسیو(سازگار با موبایل و تبلت) هستید. در صورت تمایل به مشاهده سایت با نسخه اصلی "ایـنـجـا" کلیک کنید.

آشنایی بیشتر با زیباتنی ها

پاسخ به رایج ترین سوالات کاربران

اطلاعیه مدیریت سایت

در حال حاضر اطلاعیه جدیدی وجود ندارد
  • صفحه 5 از 5
  • نخستنخست
  • ... 345
    نمایش نتایج: از 41 به 43 از 43

    موضوع: من و کابوس همیشگیم کاهش وزن

    1. #1
      brotherhood آواتار ها
      کاربر تازه وارد

      گروه وزنی
      گروه وزنی

      برای آشنایی بیشتر با من اینجا کلیک کنید

      تاریخ عضویت
      بهمن 1392
      عنوان کاربر
      کاربر سایت
      نوشته ها
      32
      میانگین پست در روز
      0.01
      سن
      19
      قد
      175
      وزن شروع
      130
      وزن هدف
      70
      وزن فعلی
      118
      جنسیت
      آقا

      من و کابوس همیشگیم کاهش وزن

      سلامی دوباره چو بوی هوای بعد از برف - یه توضیح کوچولو بدم که من همون کاربر **** هستم که به خاطر اینکه نام کاربریم ضد قوانین سایت بود من بن شدم و تاپیکم هم پاک شد برای همین باید دوباره بنویسم همه چیز که اون دفعه نوشته بودم.


      دیدن هوا چقدر سرد شده ؟ توی یک مقاله ای که داشتم میخوندم نوشته بود که شب ها که دارید میخابید بزارید هوا یکم توی اتاق سرد باشه و اگر اینکار رو بکنید حتی اگر برید زیر پتو باعث میشه که توی خواب میزان سوخت و ساز بدن 2 برابر بشه برای اینکه خوب باید دما خودش رو نگه داره دیگه ولی وقتی بیرون سرد هست باید چربی بیشتری بسوزونه که بتونه بدن رو گرم نگه داره و ما هم که خدا خاسته:84:
      از گذشته اول شروع بکنم : به صورت ژنی چاق نیستم (فکر کنم هیچ کدوممون نیستیم ) یعنی تا 8 سالگی خیلی لاغر هم بودم از نرمال هم میشه گفت کمتر ولی این پدر و مادر گرامی اینقدر از این شربت های اشتها به ما خوروندن که و غذاهای خوشمزه درست کردن که یکهوو اینطوری شد البته زمانی که خودم فهمیدم چاق هستم توی راهنمایی بود و همون زمان ها هم بود که تصمیم گرفتم که اره باید خودم رو لاغر بکنم - اون موقع ها اصلا سلامت و این چیزا توی ذهنم نبود ها تنها چیزی که باعث شد که من بفهمم که من چاق هستم و به قولی با بقیه فرق دارم این بود که دوستم یک لباسی خیلی خوشگل داشت و من وقتی برم اون رو بخرم اون فروشنده شیطانی با نگاهی :axesmileyf:جهنمی بهمون گفت این سایزشو نداریم ... این شروعی بود که برای اینکه به این جمله نفرت انگیز عادت بکنم و هر بار مثل پتک بخوره توی سرم ... :boxing:

      البته از همون دوران بود که ابر خاکستری رژیم رو بالای سرم حس میکردم ولی اینطوری نبود که بتونم بگیرم و اینطوری بود که مثلا صبح تصمیم میگرفتم رژیم بگیرم بعد ظهر که میرسیدم خونه میدیدم به به قرمه سبزی داریم و یک ساعت بعد قابلمه خالی بود که به من ذل زده بود.
      رابطه خودم با غذا رو بخام براتون توصیف بکنم میتونم بگم که ما یک رابطه عاشقانه با هم داریم - با هم میخندیم - گریه میکنیم - بیرون میریم - کلا عادت نداریم تنهایی با هم جایی بریم - حتی با هم میخوابیم ... تازه ازش خاستگاری هم کردم ولی مثل اینکه مورد بهتر از من داشت نامرد منو ول کرد ...

      فکر میکنم همه ما یک ریشه عصبی هم توی کارمون باشه مثلا بعضی ها هستن که وقتی ناراحت میشن غذا میخورن ولی بعضی ها وقتی که خوشحال میشن میخورن ولی من هم وقتی حوصلم سر میره غذا میخورم هم وقتی که عصبانی میشم هم غمگین میشم هم ... :cheesecakesmile1:
      چیز دیگه ای که توی غذا خوردن من تاثیر داره میدونید چیه ؟ بــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــو .... وای فکر کن که کل خونه رو بوی خورشت برداشته یا کباب وای واقعا مغز من که هنگ میکنه و بزاق دهنم راه میوفته اصلا یک جور هایی به غذا حمله میکنم ....

      فکر میکنم که همه ما به یک ماده غذایی اعتیاد داریم - که همین خیلی باعث چاقی مون هم میشه - مثلا مادر من به نون اعتیاد داره - نون سنگک داغ 2 رو خاش خاش - بر عکس من که اگر چند روز هم نون نخورم اصلا احساس نمیکنم و بهش فکر هم نمیکنم - ولی اون ماده ای که من بهش اعتیاد دارم بد تر از این چیز هاست - با همه چی میخورمش - واقعا اعتیادش در حد کوکائین میمونه - الان که دارم براتون مینویسم دهنم داره آب میوفته - فکر میکنیم چیه ؟ بــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــرنج :|

      لعنتی رو هر کاری میکنم و هر کاری میکنم نمیتونم کنارش بزارم خودم رو میکشم نمیتونم جولوش دووم بیارم و همیشه همین برنج بوده که باعث شده من رژیم های گذشته رو بشکنم ....


      حال حاضر : نمیدونم چی شد ؟ از کجا این قدرت به من داده شد ؟ اما چند روز قبل از تولدم تصمیم گرفتم که یک رژیم رو واقعا شروع کنم و یک رژیم فوق العاده سخت (در حد مرگ * ) گرفتم که توش البته چند تا کلک هم زدم ولی تا خودم تولدم اون رژیم رو داشتم که 12 روزه بود رژیمش و امریکایی هم بود و فردای روز تولدم شروع کردم به گرفتن رژیم کانادایی که مفتخر هستم به خودم که امروز 7 روز تموم شد و تا حالا هیچ کلکی نزدم

      ورزش : کلا راستش رو بگم توی این رژیم کانادایی لامصب ادم حال نداره راه بره چه برسه به اینکه بخاد ورزش بکنه ولی بعضی مواقع رقص میکنم - بعضی مواقع هم یوگا کار میکنم مخصوصا ورزش های شکم



      البته برای خودم غیر قابل باور هست که من چطوری تونستم که این همه روز دووم بیارم ولی به خاطر اینکه کلا از اینکه خودم رو بکشم میترسم میخام صبر کنم اخر رژیم خودم رو بکشم که فکر میکنم 1 هفته دیگه مونده




      راستی شعار همیشگیمون یادتون نره

      بــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــا هــــــــــــــــــــــــ ــم میتونــــــــــــــــِم

    2. 8 کاربر، ارسال brotherhood را لایک کرده اند:

      art (20 آذر 1393),mahbobe (20 بهمن 1392),parchami7 (19 بهمن 1392),sara (20 بهمن 1392),tanya (21 بهمن 1392),مهین (21 بهمن 1392),yassaman (18 بهمن 1392),رونیکا (22 بهمن 1392)

    3. # ADS
      تبلیغات در مدار
      تاریخ عضویت
      همیشه
      نوشته ها
      بسیاری
       

    4. #41
      brotherhood آواتار ها
      کاربر تازه وارد

      گروه وزنی
      گروه وزنی

      برای آشنایی بیشتر با من اینجا کلیک کنید

      تاریخ عضویت
      بهمن 1392
      عنوان کاربر
      کاربر سایت
      نوشته ها
      32
      میانگین پست در روز
      0.01
      سن
      19
      قد
      175
      وزن شروع
      130
      وزن هدف
      70
      وزن فعلی
      118
      جنسیت
      آقا
      نقل قول نوشته اصلی توسط neda71 نمایش پست ها
      سلام چطوری؟
      کم پیدا شدی؟
      کاهشت مبارک گل پسر فقط مواظب رژیمای سخت باش
      سلام خوبی ؟
      مرسی برای تبریک.
      داستان سربازی منو که میدونی ؟ البته هنوز نرفتم ها .. ولی خوب در صدد هستم :))
      بــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــا هــــــــــــــــــــــــ ــم میتونــــــــــــــــِم

    5. #42
      neda71 آواتار ها
      کاربر فعال

      امتیاز زیباتنی
      25
      گروه وزنی
      گروه وزنی

      برای آشنایی بیشتر با من اینجا کلیک کنید

      تاریخ عضویت
      آذر 1392
      عنوان کاربر
      کاربر سایت
      نوشته ها
      761
      میانگین پست در روز
      0.20
      سن
      25
      قد
      163
      وزن شروع
      100
      وزن هدف
      85
      وزن فعلی
      100
      جنسیت
      خانم
      حالت من
      Movafagh
      وبلاگ زیباتنی من
      1
      نقل قول نوشته اصلی توسط brotherhood نمایش پست ها
      سلام خوبی ؟
      مرسی برای تبریک.
      داستان سربازی منو که میدونی ؟ البته هنوز نرفتم ها .. ولی خوب در صدد هستم :))
      در صددی بزی سربازی از الان سایت نمیای؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
      پاشو بیا تو مسابقه شرکت کن انقدرم رژیمای سخت نگیر
      دریا از بادهای شدید به حرکت درمی آید
      نه از لغزیدن سنگی
      و جا به جا شدن شاخه ای
      اگر به جز این باشی از اثر خود کاسته ای
      و موجودی هستی با یک جام آب برابر
      و باید در دست ها مثل بازیچه بگردی
      نیما یوشیج

    6. #43
      brotherhood آواتار ها
      کاربر تازه وارد

      گروه وزنی
      گروه وزنی

      برای آشنایی بیشتر با من اینجا کلیک کنید

      تاریخ عضویت
      بهمن 1392
      عنوان کاربر
      کاربر سایت
      نوشته ها
      32
      میانگین پست در روز
      0.01
      سن
      19
      قد
      175
      وزن شروع
      130
      وزن هدف
      70
      وزن فعلی
      118
      جنسیت
      آقا
      نقل قول نوشته اصلی توسط neda71 نمایش پست ها
      در صددی بزی سربازی از الان سایت نمیای؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
      پاشو بیا تو مسابقه شرکت کن انقدرم رژیمای سخت نگیر
      بابا سربازی که الکی نمیشه رفت قبل از اینکه بری 100 تا کار باید بکنی.
      کدوم مسابقه ندیدمی ؟ جایزه هم داره ؟ :d

      رژیم سخت نمیگیرممممممممممممممممم که بابا

      - - - Updated - - -

      سلام سلام.

      از زمانی که رژیم سیب رو شکوندم همینطوری روی همون وزن 118 ثابت موندم البته اینو هم باید اضافه بکنم که تا امروز رژیم نگرفتم که انتظار کم کردن داشته باشم ها ولی چند بار سعی کردم که رژیم خرما بگیرم که هی نشد هی نشد هی نشد و دیروز کلی عذاب وجدان داشتم چون رفتیم یکی از این رستوران های باحال و من یک نصف پیتزا با یک ساندویچ مرغ خوردم اینقدر حال داد که نگو ولی بعدش عذاب وجدان و ناراحتی برام داشت که چرا خوردم ؟ ولی خوب امروز رژیم خرما رو شروع کردم و در حال مرگ :| چون نمیتونم 9 تا خرما رو با یک لیوان شیر بخورم مجبورم خرمای کمتری بخورم تازه قانونش اینه که نباید توی طول روز خرما بخوری چون میان وعده حساب میشه ....
      بــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــا هــــــــــــــــــــــــ ــم میتونــــــــــــــــِم

  • صفحه 5 از 5
  • نخستنخست
  • ... 345

    مجوز های ارسال و ویرایش

    • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
    • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •  
    عکس تاپیک

    افزایش چربی سوزی در ورزش و بدنسازی با 12 روش

    افزایش چربی سوزی
    برای مشاهده کلیک کنید
    عکس تاپیک

    کوچک کردن شکم در یک ماه با ۵فرمول

    کوچک کردن شکم
    برای مشاهده کلیک کنید
    عکس تاپیک

    رژیم خروج از استاپ وزن یک روزه و کاملا رایگان

    رژیم خروج از استاپ وزن
    برای مشاهده کلیک کنید
    عکس تاپیک

    کوچک کردن باسن و فرم دهی با 9 راهکار

    کوچک کردن باسن
    برای مشاهده کلیک کنید