بيايم عادات منفي مون رو بگيم و با كمك دوستان براي رفع اونها راهكاري پيدا كنيم ...

[مهران]

سلام دوستان
واقعا اين خيلي خوبه كه آدم بتونه با خودشناسي به صفات منفي خودش پي ببره و با پذيرش اونها راهي پيدا كنه كه بتونه با صفات منفيش مبارزه كنه .. حتما نبايد مبارزه براي زيباتر شدن بصورت كاهش وزن باشه كه .. گاهي اوقات البته نه .. همه اوقات صيرت زيبا خيلي بهتره ..

حالا از اين حرفها بگذريم ..

من عادت بدي كه دارم اين هست كه خيلي زود عصباني ميشم و در هنگام عصبانيت هيچ كنترلي روي خودم ندارم .. و در اكثر اوقات هم بعدش پشيمون ميشم حتي اگر حق هم با من باشه ..

به نظر شما چطوري ميشه با عصبانيت مبارزه كرد ؟ اگر موفق بوديد از چه راهكار عملياتي استفاده كرديد ؟

[مهران]

منم اینجوریم یعنی هم لجبازم هم زودرنجم هم زود از کوره در میرم!:97:
همیشه هم ضرر کردم، البته تقصیر شوهرمه که خیلی ناز میکشه واسه همین زود رنجی من تقویت شد البته اگه ناز نکشه عصبانی میشم که عواقبش خیلی بدتره!!!!!!!
خلاصه تازگی ها دارم کتاب میخونم چون بعضی وقتها حس میکنم دورو بریام مثلا همکارام از این اخلاقم سواستفاده میکنن و یه جورایی دکمه های اعصاب منو فشار میدن!
اسم کتاب هست( نمیگذارم کسی اعصابم را به هم بریزد) احساس میکنم دارم بهتر میشم!

سلام دوست عزيز
كتاب مفيد بود توصيه مي كنيد براي تهيه و مطالعه اش ؟

- - - Updated - - -

چه تاپیک خوبی..مرسی مهران عزیز

والا منم بدترین عادتم اینه که زود از کوره در میرم. دادم در میاد البته من ب کسی بد و بیراه نمیگم فقط دادم در میاد. اما انقد شدت عصبانیتم بالاس که واقعا فشارش خودمو داغون میکنه و حتی گاهی انقد آمپرم میره بالا میزنم زیر گریه.. بعدشم زود پشیمون میشم. خیلی دوس دارم بتونم صبور باشم. مهری راس میگه صبر خیلی خوبه. یکی از دوستام میگفت روزه سکوت بگیر خیلی روی صبور شدنت کمک میکنه و نمیذاره سریع که عصبی شدی یه چیزی بگی

دوست عزيز با هم همدرديم كش راهي پيدا مي كرديم براش ...

[rara]

سلام
من حیلی حساسم زوذ حرفا بهم بر میخوره
چون گوشامم تیزه متاسفانه تمام حرفای آرومم میفهمم
تازه همش احساس سرخوردگی دارم قبلا اینطوری نبودم اعتماد به نفسم بالا بود که دادشم میگفت اعتماد به سقف داری
کمکم کنید راه حل لطفا
راستی بی جنبه هم هستم
الهی برای خودم بمیرم چقدر بدم

[مهران]

خدا رو شکر من خیلی زود از کوره درنمیرم، به جرات میتونم بگم صبرم زیاده اینم شاید به خاطر محیط کارم هست که با یه سری آدم وراج طرفم!!!
یه جمله ی قشنگی هست که میگه: برای پخته شدن کافی است از کوره در نرویم.

گفتي كه از كوره در نرو آخ مگه ميشه نازنين ...

- - - Updated - - -

سلام
من حیلی حساسم زوذ حرفا بهم بر میخوره
چون گوشامم تیزه متاسفانه تمام حرفای آرومم میفهمم
تازه همش احساس سرخوردگی دارم قبلا اینطوری نبودم اعتماد به نفسم بالا بود که دادشم میگفت اعتماد به سقف داری
کمکم کنید راه حل لطفا
راستی بی جنبه هم هستم
الهی برای خودم بمیرم چقدر بدم

دوست عزيز تنها دليلش اين هست كه خودت رو قبول نداري و اعتماد به نفست پايينه ، بيشتر رو اعتماد به نفست كار كن نظر و حرف مردم ذره اي برات مهم نيست وقتي كه خودت خودتو قبول داري

[tuti]

دوست عزيز با هم همدرديم كش راهي پيدا مي كرديم براش ...

آره بخدا منم خیلی با این موضوع مشکل دارم

برای کنترل خشم یه مشاوری بهم میگفت خشمگین شدن سه مرحله داره که 3 ثانیه طول میکشه در مجموع ینی هر مرحله ش

یک ثانیه. اگه توی مرحله اول کنترلش کنی به مرحله دوم و سوم نمی رسه.

مرحله اول برانگیخته شدن

مرحله دوم تخلیه روحی

مرحله سوم ساکن شدن

برای کنترل باید توی مرحله اول بتونیم کنترل کنیم وگرنه زمانی که از برانگیخته شدن به تخلیه روحی و حتی مرحله آخر برسیم

دیگه چیزی برا کنترل وجود نداره و فرایند کامل شده. برای کنترل توی مرحله اول میگفت وقتی چیزی داره بر انگیخته میکنتت چن

راه پیشنهادی برای تاخیر انداختن و کنترل وجود داره یکیش این بود که فاز اول رو به تاخیر بنذازی با تکرار این ها:

هزار و سه - هزار و دو - هزار و یک

قدیمیا رو دیدی عصبی میشدن میگفتن لا اله الا الله؟؟؟؟؟؟؟ این هم همون رو انجام میده ینی اگه فاز اول رو بتونی چن ثانیه

تاخیر بندازی احتمال ورود به فاز دوم خیلی کم میشه.

من والا اینا رو تازه چن روزه فهمیدم و هنوز در د تئوری هست و نتونستم عملیش کنم. ولی اگه دوس داشتی بگو بیشتر توضیح بدم.

[rara]

نمیدونم والا من چرا اینطوری شدم

[مهران]

آره بخدا منم خیلی با این موضوع مشکل دارم

برای کنترل خشم یه مشاوری بهم میگفت خشمگین شدن سه مرحله داره که 3 ثانیه طول میکشه در مجموع ینی هر مرحله ش

یک ثانیه. اگه توی مرحله اول کنترلش کنی به مرحله دوم و سوم نمی رسه.

مرحله اول برانگیخته شدن

مرحله دوم تخلیه روحی

مرحله سوم ساکن شدن

برای کنترل باید توی مرحله اول بتونیم کنترل کنیم وگرنه زمانی که از برانگیخته شدن به تخلیه روحی و حتی مرحله آخر برسیم

دیگه چیزی برا کنترل وجود نداره و فرایند کامل شده. برای کنترل توی مرحله اول میگفت وقتی چیزی داره بر انگیخته میکنتت چن

راه پیشنهادی برای تاخیر انداختن و کنترل وجود داره یکیش این بود که فاز اول رو به تاخیر بنذازی با تکرار این ها:

هزار و سه - هزار و دو - هزار و یک

قدیمیا رو دیدی عصبی میشدن میگفتن لا اله الا الله؟؟؟؟؟؟؟ این هم همون رو انجام میده ینی اگه فاز اول رو بتونی چن ثانیه

تاخیر بندازی احتمال ورود به فاز دوم خیلی کم میشه.

من والا اینا رو تازه چن روزه فهمیدم و هنوز در د تئوری هست و نتونستم عملیش کنم. ولی اگه دوس داشتی بگو بیشتر توضیح بدم.

دوست خوبم ممنون كه افتخار دادي و راهنمايي بيشتري كردي اگر براتون امكان داشت بيشتر برام توضيح بديد.

- - - Updated - - -

نمیدونم والا من چرا اینطوری شدم

شاید نشود به گذشته بازگشت و یک آغاز زیبا ساخت ، ولی می شود هم اکنون آغاز کرد و یک پایان زیبا ساخت ...

[rara]

چه جالب گفتی ممنون
من از بعداز حاملگیم اینطوری شدم

[tamara]

سلام من هم خودم قبلا همینطور بودم ولی اگه سعی کردم در ابتدا کمی سکوت کنم تا جو آروم بشه و در همین حین روی چیری که عصبانیم کرده تمرکز کنم تا بدونم چی بگم که سوتفاهم نشه و یه جنجال دیگه به پا نشه و در حین صحبتهام اگه طرف مقابلم عصبی شه اونو به آرامش دعوت میکنم اینجوری ژست آدمای خونسرد و به خودت میگری و کم کم عادت میکنی

- - - Updated - - -

سلام من هم خودم قبلا همینطور بودم ولی سعی کردم در ابتدا کمی سکوت کنم تا جو آروم بشه و در همین حین روی چیری که عصبانیم کرده تمرکز کنم تا بدونم چی بگم که سوتفاهم نشه و یه جنجال دیگه به پا نشه و در حین صحبتهام اگه طرف مقابلم عصبی شه اونو به آرامش دعوت میکنم اینجوری ژست آدمای خونسرد و به خودت میگری و کم کم عادت میکنی

[azi1]

یک چیز جالب اینه که کلا گفتن حرف ل مثل لا اله الا الله یا لالایی و... باعث آرامش میشه.هم تلفظ کلمه ل وهم شنیدنش.واسه همین قدیمیها برای خوابوندن بچه ها لالایی میخوندن که بخوابه.جالبتر اینه که این لالایی در تمام ملل یکی بوده!گفتن این عبارت هم هنگام خشم همین اثر را داره!

[nasimkh]

سلام
من سابقا زود از کوره درمیرفتم و عصبانیت خودمو نشون میدادم بعد که به حرفایی که زدم و شنیدم فکر میکردم خیلی خیلی پشیمون میشدم خب چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی همه چی با شناخت و تفهیم شخصیت خودم به خودم حل شد (تا حدود زیادی)
الان معمولا دیر عصبانی میشم و کمتر کسی میتونه اعصاب منو به هم بریزه نه به خاطر اینکه شخصیت قوی ایی داشته باشم چون سعی کردم شخصیت خودم رو دوست داشته باشم و نقاط ضعف و قوت خودمو بدونم اینجوری با خودشناسی کمتر کسی میتونه با عصبانی کردن من به خواسته هاش برسه
من شغلم معلمی بوده و با دانشجوهای بی ادب و بی نزاکت زیادی سروکار دارم توی این 8 سال سابقه تدریسم کسی حتی سرکلاسم عصبانیت منو ندیده چون قدرت زیادی در قایم کردنش از دید مردم دارم
منظورم اینه که اگر کسی به خاطر مشکلات خودش خواست منو عصبانی کنه حتی اگر عصبانی شدم همه چی رو پشت ی لبخند و شوخی قایم میکنم
و بعد که تنها شدم شاید از شدت ناراحتی گیج و منگ بشم ولی اولین کاری که میکنم راجع به موضوع فکر میکنم و حتما توی روابطم با اون فرد تجدید نطر میکنم
کسی حق نداره آرامش منو به هم بریزه