از عادات خوب و مثبتي كه داريد بگيد ...

[مهران]

سلام دوستان راستش داشتم كتاب پل مكنا رو مي خوندم به اين نتيجه رسيدم كه ايشون بيشتر تاكيدشون روي عادات مثبت هستش تا تبديل به لايف استايل بشه .. اما گذشته از بحث لاغري و رژيم هاي غذايي مي خواستم بدونم شما توي زندگيتون چه عادات و عملكرد هاي مثبتي داريد و چه كرديد كه تونستيد به اين رفتارهاي درست دست پيدا كنيد ؟ حالا اين عادات مي تونه شامل موارد جسماني - روحاني ( معنوي ) - مادي و ... بشه .
مي خواستم از شما عزيزان تقاضا كنم كه اگر مورد مفيدي به ذهنتون مي رسه بيايد و تجربه ها تون رو بگيد شايد براي ساير دوستان هم مفيد باشه و باعث تغيير مثبت در زندگيشون بشه .

[مهران]

يعني مي خوام بگم شمايي كه مي آييد پست رو مي خونيد و نظري نمي ديد هيچ عادت مثبتي نداريد عايا ؟

[azi1]

سلام.مهمترین چیزی که من در طول زندگیم یاد گرفتم زندگی در لحظه حال است.اینکه فقط این لحظه است که وجود دارد.آینده هنوز نیامده و گذشته وجود ندارد.تجربیات گذشته مفید هستند .اما ناراحتی و غصه خوردن برای چیزی که دیگر وجود ندارد بی معنی است.اگر گذشته ای داری که ناراحتت میکنه فراموشش کن و داستان تازه ای برای زندگی ات بساز.هیچ کس نمیتواند جلوی اجتناب ناپذیر را بگیرد پس غصه خوردن برای هیچ چیز معنا ندارد.تکرار مکن هیچ خطایی را و از یاد مبر هرگز دلیل زندگی ات را!

[asalbusy]

تاپیک جالبیه البته اگه توضیح درباره ی عادات خوب برداشت به خودخواهی آدم نشه
من فکر میکنم یکی از عادتهای خوبم که براش خیلی تمرین کردم اینه که خیلی راحت از موضوعات ناراحت کننده میگذرم
این فراموش کردن کارای زشت دیگران خیلی خوبه چون اول خودم آرامش میگیرم بعد تاثیر منفی مسئله تو زندگیم از بین میره
هرچند گاهی مورد سواستفاده قرار میگیرم
دیگه اینکه همیشه جنبه ی مثبت هر چیزی رو میبینم
اول سراغ جنبه ی منفی هر حرف یا مسئله ای نمیرم
این از جنبه ی روحی و خلقیات
از نظر جسمانی هم
خیلی به سلامت توجه میکنم هم خودم هم همسرم (البته این ربطی به وزن نداره چون افزایش وزنم طوری نیست که این مطلبو تحت شعاع قرار بده و اکثر وقتا همینجوری هستم شاید فقط 3-4کیلو نوسان دارم همیشه):bollywood1:
هر چیزی که بدونم واسم بدنم ضرر داره انجام نمیدم یا نمیخرم
هر چیزی هم که برای سالم بودنم کمکه حتما انجام میدم
مثلا الان چند ساله دیگه چیپس و پفک تو خونه ی ما جاشو با مغز ها عوض کرده
درحالی که قبلن هر روز یکی میخوردم
الان دیگه عقلم میرسه بزرگ شدم

فکر کنم همین بس باشه دیگه خیلی پررو میشم

[مهران]

سلام.مهمترین چیزی که من در طول زندگیم یاد گرفتم زندگی در لحظه حال است.اینکه فقط این لحظه است که وجود دارد.آینده هنوز نیامده و گذشته وجود ندارد.تجربیات گذشته مفید هستند .اما ناراحتی و غصه خوردن برای چیزی که دیگر وجود ندارد بی معنی است.اگر گذشته ای داری که ناراحتت میکنه فراموشش کن و داستان تازه ای برای زندگی ات بساز.هیچ کس نمیتواند جلوی اجتناب ناپذیر را بگیرد پس غصه خوردن برای هیچ چیز معنا ندارد.تکرار مکن هیچ خطایی را و از یاد مبر هرگز دلیل زندگی ات را!

ميشه بفرماييد چه كرديد كه تونستيد اين عادت مثبت رو در زندگيتان پايه گذاري كنيد ؟ يا اگر تجربه اي در اين خصوص داريد بفرماييد ؟

- - - Updated - - -

تاپیک جالبیه البته اگه توضیح درباره ی عادات خوب برداشت به خودخواهی آدم نشه
من فکر میکنم یکی از عادتهای خوبم که براش خیلی تمرین کردم اینه که خیلی راحت از موضوعات ناراحت کننده میگذرم
این فراموش کردن کارای زشت دیگران خیلی خوبه چون اول خودم آرامش میگیرم بعد تاثیر منفی مسئله تو زندگیم از بین میره
هرچند گاهی مورد سواستفاده قرار میگیرم
دیگه اینکه همیشه جنبه ی مثبت هر چیزی رو میبینم
اول سراغ جنبه ی منفی هر حرف یا مسئله ای نمیرم
این از جنبه ی روحی و خلقیات
از نظر جسمانی هم
خیلی به سلامت توجه میکنم هم خودم هم همسرم (البته این ربطی به وزن نداره چون افزایش وزنم طوری نیست که این مطلبو تحت شعاع قرار بده و اکثر وقتا همینجوری هستم شاید فقط 3-4کیلو نوسان دارم همیشه):bollywood1:
هر چیزی که بدونم واسم بدنم ضرر داره انجام نمیدم یا نمیخرم
هر چیزی هم که برای سالم بودنم کمکه حتما انجام میدم
مثلا الان چند ساله دیگه چیپس و پفک تو خونه ی ما جاشو با مغز ها عوض کرده
درحالی که قبلن هر روز یکی میخوردم
الان دیگه عقلم میرسه بزرگ شدم

فکر کنم همین بس باشه دیگه خیلی پررو میشم

ميشه بفرماييد چه كرديد كه تونستيد اين عادت مثبت ( فراموشي بدي ديگران ) رو در زندگيتان پايه گذاري كنيد ؟ يا اگر تجربه اي در اين خصوص داريد بفرماييد ؟

[asalbusy]

- - - Updated - - -



ميشه بفرماييد چه كرديد كه تونستيد اين عادت مثبت ( فراموشي بدي ديگران ) رو در زندگيتان پايه گذاري كنيد ؟ يا اگر تجربه اي در اين خصوص داريد بفرماييد ؟

من دو تا غم بزرگ تو زندگیم داشتم چندین سال پیش بعد اون موضوع بعضی از عزیزام که اون زمان خیلی برام مهم بودن طوری تغییر کردن که از همه متنفر شدم
یجورایی در فاصله ی دو سال خیلی تنها شدیم
سالهای اول خیلی سخت بود ببخشمشون
بخصوص که هر بار به بهانه های مختلف تکرار میکردنش مثلا عروسیم نیومدن چون کاری که اونا خواستن نکرده بودم
من اختلافم با عزیزام خیلی خنده دار ادامه دار شد اینکه اونا میخواستن ازم حمایت کنن ولی با روش غلط و من مخالفت کردم و اونا پافشاری ، جالبه الان بعد چند سال به حرف من رسیدن و خودشون شکست خورده ازم دلجویی کردن
این اخلاقی که الان دارم حاصل 3-4 سال تمرینه
من روی خودم کار کردم
خواستم ببخشم چون خودم اذیت میشدم،خودخواهیه ولی واقعیت اینه که بخاطر خودم اینکارو کردم
چون احساسم نمیخواست قبول کنه دارم از طرف همخونام ضربه میخرم
الان رفت و آمدم با بیشترشون تقریبا به صفر رسیده ولی دیگه ذهنمو درگیر دلخوری و ناراحتی نمیکنم و اگرم ببینمشون رومو ازشون برنمیگردونم، فکر میکنم یجورایی شرمندشون کردم چون خودشون یواش یواش برگشتن و هی به عناوین مختلف پیامک و ....میخوام ارتباط و ادامه بدن

من خاطرات تلخمو فراموش میکنم همیشه

چون هیچ خاطره ی تلخی تلخ تر از ازدست دادن 2 تا عزیزم نبوده و نیست و هیچ سرمایه ای جای اونارو برام پر نمیکنه
پس ارزش نداره ذهنمو با مسایل پیش پا افتاده درگیر کنم
آره آقا مهران سوالت منو به فکر برد
فکر کنم تنها راهش همین بوده که من خاطرات تلخمو فراموش میکنم همیشه و همیشه

[azi1]

[QUOTE=مهران;198675]ميشه بفرماييد چه كرديد كه تونستيد اين عادت مثبت رو در زندگيتان پايه گذاري كنيد ؟ يا اگر تجربه اي در اين خصوص داريد بفرماييد ؟

- - - Updated - - -
من همیشه به حرکات ورفتار اطرافیانم دقت میکردم.برام مهم بود که بدونم علت شادی و یا ناراحتیه مردم چیه.یا به عبارت دیگر چی میشه که بعضی احساس خوشبختی میکنن با اینکه ظاهرا از بقیه چیزی بیشتر ندارن و بعضی همیشه در حال گله وزاری از شرایطشون.خیلی هم در این زمینه کتاب خوندم.از کتابهای مذهبی گرفته تا روانشناسی ورمان.اما چیزی که برام خیلی جالب بود صحبتهای پدربزرگ و مادربزرگ همسرم بود.وقتی ازشون در این مورد پرسیدم هر کدومشون جداگانه یک نظر را داشتند.اونها معتقد بودند که خیلی خوشبخت هستند و هر چیزی که میخواستند را داشتند و بهش رسیدند.جالبه که بدونین خونه ی اونها در دهی است که حتا آب لوله کشی نداشتند.خونه های گلی.وقتی بیشتر صحبت کردند فهمیدم اونها به چیزی رسیدن که باعث این همه آرامش در اونها شده بود.اولش راضی بودن از شرایطشون.(یعنی قبول کردنش)و تلاش برای زندگی بدون نگرانی از آینده و گذشته و زندگی کردن در زمان حال با شادی ولذت بردن از زنده بودنشون بود چیزی که خیلی از ما یادمون رفته.اونها مثل خیلی از ما درباره ی زندگی تفکر نمیکردن.فقط زندگی میکردند .


ميشه بفرماييد چه كرديد كه تونستيد اين عادت مثبت ( فراموشي بدي ديگران ) رو در زندگيتان پايه گذاري كنيد ؟ يا اگر تجربه اي در اين خصوص داريد بفرماييد ؟

[آلاهیدا]

تاپیک مفیدیه
دوستم فکر جالبی کردی اینو درست کردی
آدم وادار میشه با خودش صادق باشه
عادت خوب من یکی رازدار بودنمه که همه ( نزدیکانم) بهش میبالن
البته این رازداری باعث شده خودم سخت به دیگران اعتماد کنم
یکی هم زود بخشیدنمه
گاهی که از دست یکی عصبانی میشم و به قول خودم باهاش قهر میکنم میبینم فرداش یادم رفته چرا عصبانی بودم...یعنی مسائل عصبانی کننده زود ارزششونو برام از دست میدن و راحت بیخیالشون میشم
البته این خصلت برای یک خانم که نقش همسر و مادر رو داره واقعا مفیده چون-همونطور که خودت میدونی- این دو قلم جنس ، استاد عصبانی کردن آدم هستن!!!!
این شوخی خواهرانه رو به خودت نگیر...برا نشون دادن مفید بودن خصلت زود بخشیدن گفتمش.

[rara]

من یه عادت مثبت دارم اینه که وقتی اراده کنم رژیم بگیرم دیگه شروع میکنم این در مورد همه چیزه

[newme]

سلام.مهمترین چیزی که من در طول زندگیم یاد گرفتم زندگی در لحظه حال است.اینکه فقط این لحظه است که وجود دارد.آینده هنوز نیامده و گذشته وجود ندارد.تجربیات گذشته مفید هستند .اما ناراحتی و غصه خوردن برای چیزی که دیگر وجود ندارد بی معنی است.اگر گذشته ای داری که ناراحتت میکنه فراموشش کن و داستان تازه ای برای زندگی ات بساز.هیچ کس نمیتواند جلوی اجتناب ناپذیر را بگیرد پس غصه خوردن برای هیچ چیز معنا ندارد.تکرار مکن هیچ خطایی را و از یاد مبر هرگز دلیل زندگی ات را!

این خیلی خوبههه.... مرسیییی