گلهای قرمز بیایید کنارهم لحظات خوبی را داشته باشیم (تاپیک اول)

[mahrokh]

سلامممممممممممممممممممممم ی چو بوی خوش اشنایی



عزیزای دلم خوبین خوشین




این تاپیک زدم در مورد هرچی دوست دارین باهم حرف بزنیم




تا لحظات خوبی رو کنارهم تجربه کنیم









دوستان تو این تاپیک در مورد ورزش رژیم عذاهای رژیمی
ناراحتی هایی که در رابطه با رژیم دارین
دلگرمی دادن سایر دوستانتون
میتونین صحبت کنید

ولی سوالاتتون در مورد روش رژیم و غیره رو تو تاپیک خود همون رژیم ها مطرح کنید)

[فاطمه47]

سلام دوستای خوبم
من کلا یه ماهه که دارم رژیم میگیرم و اولین تجربه ناخونک و خراب کردن رژیمم دوروز پیش بود متاسفانه وقتی یه بار ناخونک زدم دیگه فکر کردم رژیم تمومه هرچی سعی کردم بعدش به رژیم پایبند باشم نشد
الان نمیدونم چیکار باید بکنم اولین روز ناخونک نیم کیلو و دومین روز یک و نیم کیلو از وزنم برگشت
این یعنی فاجعه
الان صبح پاشدم اومدم سر کار هیچی هم نخوردم
تا دوونیم هم اینجام و واقعا بلاتکلیفم
فکر کنم امروز چیز خاصی نخورم بلکه جبران دیروز بشه
امروز که وزنمو دیدم خیلی خیلی ناامید شدم از خودم
ولی دقیقا از همین امروز دوباره شروع میکنم
با امیدو انگیزه
فکر کنم این تجربه باعث بشه در اینده به ناخونک فکر نکنم

سلام دوست خوبم منم همیشه ناخنک زدنام برقرار بود ولی میدونی چکار کردم؟قسم جون مادرمو خوردم که دیگه خارج از برنامم چیزی نخورم!
تا میام برم سراغ خوراکی خارج از برنامه به یاد قسمی که خوردم میفتم!بجای خوراکی یه ل آب میخورم یا خیارو هویج وسبزیجات!!آخه جون مادرا خیلی برامون عزیزه!!
هیچ وقت هم از وعده هات نزن به جاش فعالیت بیشتر کن!!
موفق باشی گلم!!

[khatereh58]

سلام دوستای خوبم
من کلا یه ماهه که دارم رژیم میگیرم و اولین تجربه ناخونک و خراب کردن رژیمم دوروز پیش بود متاسفانه وقتی یه بار ناخونک زدم دیگه فکر کردم رژیم تمومه هرچی سعی کردم بعدش به رژیم پایبند باشم نشد
الان نمیدونم چیکار باید بکنم اولین روز ناخونک نیم کیلو و دومین روز یک و نیم کیلو از وزنم برگشت
این یعنی فاجعه
الان صبح پاشدم اومدم سر کار هیچی هم نخوردم
تا دوونیم هم اینجام و واقعا بلاتکلیفم
فکر کنم امروز چیز خاصی نخورم بلکه جبران دیروز بشه
امروز که وزنمو دیدم خیلی خیلی ناامید شدم از خودم
ولی دقیقا از همین امروز دوباره شروع میکنم
با امیدو انگیزه
فکر کنم این تجربه باعث بشه در اینده به ناخونک فکر نکنم

دوست خوبم این چه رژیمیه که با کمی ناخونک نیم کیلو نیم کیلو اضافه میکنی
مواظب سلامتیت باش

[رهاجان]

دوست خوبم این چه رژیمیه که با کمی ناخونک نیم کیلو نیم کیلو اضافه میکنی
مواظب سلامتیت باش

الهی الهی من فدای توصیه هات بشم خوبی گلم نگو این چه رژیمیه بگواین چه ناخونکیه که اینقد وزنواضافه میکنه

[nazi-gol]

سلام بچه ها امیدوارم همه تون عالی باشید.من کماکان باشگاه میرم ورژیمم کالری شماریه.راضیم چون فشارروحی یا جسمی بهم نمیاد ...من عااااالیم وامیدوارم همه تون عااالی باشیددوستانم.بیاییددرحق همدیگه دعا کنیم تا انشالله به هدفمون برسیم درکنار هم.درددل خیلی خوبه مستانه جونم بالاخره باید شرایط همدیگه رو بدونیم تا راهنماییهایی که ازمون برمیاد رو به هم بدیمو وموافقم انرژی منفی به دیگران دادن حال خودمونم میگیره بیایید به هم روحیه بدیم و دوستانمونم در جریان روحیاتمون قرار بدیم

[maryam12]

رها جون عزیزم ممنون از حرفهات.خیلی به دل میشینه.راست میگی هرچی سخت بگیری سختتر میشه.ولی واقعا ادم بعضی مواقع کم میاره من خودم الان تو زندگی چند تا مشکل برام پیش امده که یکیش اوضاع کاری شوهرم ویکی دیگش احوالات شوهرم که به خاطر افت شغلیش یکم افسرده و نا امید شده.البته خیلی همدیگر دوست داریم وهمیشه سعی میکنه من ناراحت نباشم ولی همیشه وقتی اون ناراحت میبینم منم داغون میشم همیشه سعی میکنم پر انرژیی باشم که اونم سر ذوق بیاد.براش بعد اون همه موفقیت ودرامد این افت خیلی سخته.
میدونم جای این حرفها اینجا نیست ولی خواستم بگم که وقتی ادم کم میاره نمیشه کاریش کرد.بعضی روزها زندگی با ادم سر جنگ داره وبه جز تسلیم شدن از دستمون کاری بر نمیاد.
بچه ها ببخشید حرف غیر رژیمی زدم دوست داشتم یکم خودم خالی کنم

[maryam12]

ولی همیشه امید هست

[ندا60]

سلااااااااااااااااااااااا م عزیزان دل.........

خوبیدبچه ها؟
رهای سرزنده وخاطره مهربان چطورن؟؟؟؟
بچه ها من از ده روز پیش که رژیمم رو شروع کردم هنوز موفق نشدم خودمو وزن کنم بخاطر اینکه پری بودمو و وزنه ام هم شکسته بود!!!!!!!!!!خلاصه امشب میخوام خودمو وزن کنم/
خیلی دلواپسم میترسم اون کاهشی رو که انتظارشو دارم نداشته باشم/آخه تو این مدت من خیلی زحمت و گرسنگی کشیدم/الانم سردرد و فشار پایین امانم نمیده/برام دعا کنید که نتیجه امشب بهم انگیزه بده نه اینکه از ادامه راه منصرفم کنه
فدای همتون

[ندا60]

دوستتون دارم

[مستانه س]

سلام ! شب همگی به خیر!

ممنون از همه دوستانی که به پست من جواب دادن؛ دوستان عزیز، من اصلا منظورم این نبود که کسی درد دل نکنه... اتفاقا کار خیلی خوبیه ... اما اینکه بعضی دوستان اصلا سر نمیزنن و روحیه گروهی ندارن، یا گزارش و تجربه خاصی رو مطرح نمیکنن و... "فقط" غر میزنن یا فقط از منفی ها میگن و میرن و دیر به دیر میان... منظور من بیشتر این بود که اینطوری نباشیم و به هم کمک کنیم و بیشتر نتیجه بگیریم... خوب خدا رو شکر مثل اینکه تاثیر هم داشت و اینجا یه کم شلوغ شده! خوبه! خوشحالم! همتون حسابی موفق و سلامت باشین... از صمیم قلب برای همه آرزوهای خوب دارم... اونهایی که گرفتاری یا بیماری دور و برشون هست، ایشالا که هر چه زودتر به خیر و سلامتی بگذره...

و اما حکایت من: دو روزه که از رژیم سوئدی اومدم بیرون، و حسابی دارم جنایت میکنم و تقلب میکنم... اصلا یه وضعی... درست مثل یکی از دوستان که اشاره کرده بود، من هم هر روز صبح با امید و انگیزه شروع میکنم و خوب پیش میرم، اما عصر و غروب دیگه دیوونه میشم... نمیدونم شاید تاثیر رژیمهایی مثل سوئدی و کانادایی باشه... اما باید ضعف خودمون رو بپذیریم و باهاش مقابله کنیم... واقعا شجاعت رفتن روی ترازو رو ندارم... خدا رحم کنه...

امروز رفتم پارک ساعی و 45 دقیقه پیاده روی داشتم، متاسفانه مهمون داری اجازه نمیده که پیاده رویهای معمول خودم رو داشته باشم چون وقت کمتری دارم و همش باید فکر خرید و پخت و پز باشم.. خدایا کمک...
چند تا عکس هم گرفتم که امیدوارم بتونم بذارمشون و مشکلی پیش نیاد...

[مستانه س]

واااای! من یه خونه آروم بدون مهمون میخوااامممم... که توش انقدر غذا و خوراکی نباشه... که انقدر رنگ به رنگ غذا نپزم... که خودم باشم و برنامه های خودم و رژیمم.... نه... این عدالت نیست... همه زحمتهام داره به هدر میره... کمک... مستانه تو رو خدا تسلیم نشو... انقدر نخور...