موضوع کم حرف بودن همسرم رو چطور حل کنم؟

[لیا]

ببخشید من یه سوال داشتم
نامزدم من کلا آدم کم حرفیه و من نمیدونم باید چی کار کنم ؟ یعنی از بچگی میشناسمش هم بازی بودیم با هم ، همین جوری بود ولی الان این مساله منو خیلی اذیت میکنه اگه من حرف بزنم حرفی هست و حرف میزنه اگه نه که هیچی
البته خیلی بهتر شده ولی نه اونقدر که خیلی دلگرم کننده باشه از موضاعات مورد علاقمون باهاش حرف میزنم از هر چیزی که بشه دو نفری در موردش با هم حرف زد میارمش اینجا رو با هم میخونیم نظر بده و ...
ولی کلا زمانی حرف میزنه که بخواد جواب منو بده امتحان کردم حتی اگه دو ساعت من چیزی نگم اونم ساکت میشنه
جوری که چند روز پیش گریم گرفته بود بهش میگم یعنی ما باید زندگیمون و تو سکوت بگذرونیم ؟ میگه بعد از عروسیمون بهتر میشم
خواهش میکنم منو راهنمایی کنید

[yasssmina63]

ببخشید من یه سوال داشتم
نامزدم من کلا آدم کم حرفیه و من نمیدونم باید چی کار کنم ؟ یعنی از بچگی میشناسمش هم بازی بودیم با هم ، همین جوری بود ولی الان این مساله منو خیلی اذیت میکنه اگه من حرف بزنم حرفی هست و حرف میزنه اگه نه که هیچی
البته خیلی بهتر شده ولی نه اونقدر که خیلی دلگرم کننده باشه از موضاعات مورد علاقمون باهاش حرف میزنم از هر چیزی که بشه دو نفری در موردش با هم حرف زد میارمش اینجا رو با هم میخونیم نظر بده و ...
ولی کلا زمانی حرف میزنه که بخواد جواب منو بده امتحان کردم حتی اگه دو ساعت من چیزی نگم اونم ساکت میشنه
جوری که چند روز پیش گریم گرفته بود بهش میگم یعنی ما باید زندگیمون و تو سکوت بگذرونیم ؟ میگه بعد از عروسیمون بهتر میشم
خواهش میکنم منو راهنمایی کنید

عزیزم بنظرم زیاد روی این قضیه حساس نباش
اکثر مردا اینجوریه و فکر میکنم جزو خصوصیات اخلاقیشونه
مثلا من: وقتی تو ماشین نشستیم و میخوایم بریم جایی، تو کل مسیر من حرف میزنم و مهدی فقط جاهایی که لازم باشه جواب میده و در غیر اینصورت هیچ حرفی نمیزنه
یه وقتایی کلا ساکت میشم ببینم اون حرف میزنه؛ میبینم که نه بابا و فقط بهم میگه چرا ساکتی، چرا برام شیرین زبونی نمیکنی
منم میگم تو تعریف کن ، همیشه که من نباید حرف بزنم] تو برام شیرین زبونی کن
من فکر میکنم شاید تقصیر ما باشه، شاید عادت کردیم که همیشه ما حرف بزنیم، باید یه مواقعی هم اجازه بدیم تا اونا یه موضوعی واسه حرف زدن پیدا کنن
البته نه به این روش که بریم تو قیافه و فک کنن مشکلی پیش اومده
این روش منه واسه حل این مشکل

[لیا]

ممنون مینا جون
من خودم درک میکنم که مردا کمتر از ما خانم ها حرف میزنن و شاید چون احساس میکنن نباید در مورد هر چیزی احساساتشون و بروز بدن
دقیقا اون هم همینطور تا من ساکت بشم همین و میگی چرا ساکتی جوجو ؟
اما به نظرم سکوتش خیلی زیاده واقعا من گاهی وقتا هیچ حرفی پیدا نمیکنم بزنم این رابطمون و سرد میکنه مثلا دیشب اومده بود خونمون تا آخر هیچی نگفتیم خودمم کمی روحیم خراب بود حال بلبل زبونی نداشتم
میترسم اینجوری

[yasssmina63]

ممنون مینا جون
من خودم درک میکنم که مردا کمتر از ما خانم ها حرف میزنن و شاید چون احساس میکنن نباید در مورد هر چیزی احساساتشون و بروز بدن
دقیقا اون هم همینطور تا من ساکت بشم همین و میگی چرا ساکتی جوجو ؟
اما به نظرم سکوتش خیلی زیاده واقعا من گاهی وقتا هیچ حرفی پیدا نمیکنم بزنم این رابطمون و سرد میکنه مثلا دیشب اومده بود خونمون تا آخر هیچی نگفتیم خودمم کمی روحیم خراب بود حال بلبل زبونی نداشتم
میترسم اینجوری

عزیزم این رو هم در نظر بگیر که شما الان توی دوره نامزدی هستین
مطئن باش وقتی برین زیر یه سقف و باهم زندگی مشترکتون رو شروع کنین انقدر موضوع دارین واسه حرف زدن که دیگه خودتون خسته میشین
ولی بنظرم زیاد حساسیت نشون نده و اینجوری خودتو ناراحت نکن

[Zenith]

لیا جان اول بپذیر که اگه اون ساکت باشه، تو میتونی شعله ی خرمن سکوت خونتون باشی و این حرارت رو ایجاد کنی. یعنی بپذیر. راحت و بی خیال. ولی در کنار این موضوع این کارها رو انجام بده به نظر من: گاهی سوال مطرح کن و اونو به بحث بکشون. اینکه گاهی با سکوتت جریمه اش کنی بد نیست. وقتی ببینه تو ساکتی و بهت اعتراض میاره با حالت خوبی بگو سکوت تو داره باعث میشه منم دیگه به ساکت موندن عادت کنم. مردا عاشق پرحرف بودن خانوماشونن. بنابراین اگر بفهمه رفتارش ممکنه منجر به تغییری بر خلاف میلش بشه سعی میکنه بیشتر تلاش کنه. ولی حتما اول بذار حس کنه چنین اتفاقی افتاده. یعنی نرو جلوجلو دعوا راه بنداز و بگو حالا که اینطور شد منم کم حرف میزنم تا...!
(هرچند میدونم برای تو خیلی سخته بخوای کم حرف بزنی:04:)
با حرف مینا جان هم موافقم. بعد از عروسی حرفای زیادتری برای گفتن پیش میاد.
کلا باید در حالت مسالمت با حرف زدن و رفتارهایی که به هیچ عنوان توش خشونت یا قهر نباشه باهاش حرف بزنی که سکوت اون، تو رو هم به انزوا میکشونه

[لیا]

لیا جان اول بپذیر که اگه اون ساکت باشه، تو میتونی شعله ی خرمن سکوت خونتون باشی و این حرارت رو ایجاد کنی. یعنی بپذیر. راحت و بی خیال. ولی در کنار این موضوع این کارها رو انجام بده به نظر من: گاهی سوال مطرح کن و اونو به بحث بکشون. اینکه گاهی با سکوتت جریمه اش کنی بد نیست. وقتی ببینه تو ساکتی و بهت اعتراض میاره با حالت خوبی بگو سکوت تو داره باعث میشه منم دیگه به ساکت موندن عادت کنم. مردا عاشق پرحرف بودن خانوماشونن. بنابراین اگر بفهمه رفتارش ممکنه منجر به تغییری بر خلاف میلش بشه سعی میکنه بیشتر تلاش کنه. ولی حتما اول بذار حس کنه چنین اتفاقی افتاده. یعنی نرو جلوجلو دعوا راه بنداز و بگو حالا که اینطور شد منم کم حرف میزنم تا...!
(هرچند میدونم برای تو خیلی سخته بخوای کم حرف بزنی:04:)
با حرف مینا جان هم موافقم. بعد از عروسی حرفای زیادتری برای گفتن پیش میاد.
کلا باید در حالت مسالمت با حرف زدن و رفتارهایی که به هیچ عنوان توش خشونت یا قهر نباشه باهاش حرف بزنی که سکوت اون، تو رو هم به انزوا میکشونه

ممنون مینا جون و همین طور زنیت عزیزم
واقعا راست میگی برای من خیلی سخته ساکت بودن ببین چه جوریم اینجام آبروم رفته خواهر
چشم سعی میکنم امتحان کنم

[sara]

به موقعش همچين زبونش در مياد كه نگوووووووووووو ........... اصن غصه نخور آبجي .......... مونده تا جنس اين نوع از خلقت خدا رو بشناسي :04::04:

[maryam]

اگه خیلی اذیتت میکنه این قضیه حتما با هم برین مشاوره و اونجا صحبت کنین تا خیالت راحت بشه عزیزم

- - - Updated - - -

اینم بگم ها کلا مردها کم حرفن البته تو جمع مردونه شون نه ها:36:

[gol andam]

خواهر گلم بچه ها درست ميگن.مردها اصولا چون رفتار مدارن و مثل ما خانمها از اول عادت به حرف زدن و بيان احساست و علايقشون از طريق بحث و صحبت ندارن موجودات ساكتي به نطر ميان.ولي يه نكته هم اين وسط هست.اگه باهات احساس صميميت كنن و خجالتها به كناري بره خيلي هم گاهي مواقع حراف ميشن.منتها هم نبايد احساس كنن كه از طريق ابراز احساستشون ممكنه ضعيف به نظر بيان و هم خداي نكرده احتمال سوئ استفاده بدن.چون ديگه عين گاو صندوق ميشن كه ديگه حرف را بايد با موچين از زبونشون دراورد.
خواهرانه ميگم كه شايد تو بهش فرصت كام براي شروع صحبت را نميدي.نه اينكه خداي نكرده از روي قصد ولي چون دختر گرم و خوش صحبتي هستي اون خلا ارتباطي را تو رابطه تون حس نميكنه و در واقع مسئوليت اين بخش از رابطه تون فقط رو دوش تو افتاده.پس يه بازنگري بكن و اگه اين طوره زمانهايي را خودت را ملزم كن تا سكوت كني و اون دريچه اين نوع ارتباط را باز كنه.وقتي اون حرف ميزنه واقعا استقبال كن.مثلا بگو واي چقدر دلم باز شد باهات حرف زدم يا بگو چه نكته هاي خوبي را اشاره كردي يال........ميدوني كه مردها همه شون برده زبونن.وقتي ببينه از حرف زدنش تعريف ميكني حس خوبي بهش ميده.حس قدرت و كنترل موقعيت.اين حس واسه اقايون عين شاه كليده.بعد چون مدام پي احساس مجدد اونه عملش را تكرار ميكنه تا انجا كه عادت ميشه.
شوهر خود من هم كلي كم حرف بود.خودم از اين كارا زياد كردم و نتيجه اش را ديدم.الان شايد تو مجامع خانواده گي هنوز ساكت و كم حرف باشه ولي گاهي كه با هميم يه وقتا اونقدر حرف ميزنه كه دلم ميخواد بگم بسه ديگه مغزم ورم كرد......

[لیا]

به موقعش همچين زبونش در مياد كه نگوووووووووووو ........... اصن غصه نخور آبجي .......... مونده تا جنس اين نوع از خلقت خدا رو بشناسي :04::04:

یعنی واقعا امیدی هست
یعنی میشه ؟:41:

- - - Updated - - -

خواهر گلم بچه ها درست ميگن.مردها اصولا چون رفتار مدارن و مثل ما خانمها از اول عادت به حرف زدن و بيان احساست و علايقشون از طريق بحث و صحبت ندارن موجودات ساكتي به نطر ميان.ولي يه نكته هم اين وسط هست.اگه باهات احساس صميميت كنن و خجالتها به كناري بره خيلي هم گاهي مواقع حراف ميشن.منتها هم نبايد احساس كنن كه از طريق ابراز احساستشون ممكنه ضعيف به نظر بيان و هم خداي نكرده احتمال سوئ استفاده بدن.چون ديگه عين گاو صندوق ميشن كه ديگه حرف را بايد با موچين از زبونشون دراورد.
خواهرانه ميگم كه شايد تو بهش فرصت كام براي شروع صحبت را نميدي.نه اينكه خداي نكرده از روي قصد ولي چون دختر گرم و خوش صحبتي هستي اون خلا ارتباطي را تو رابطه تون حس نميكنه و در واقع مسئوليت اين بخش از رابطه تون فقط رو دوش تو افتاده.پس يه بازنگري بكن و اگه اين طوره زمانهايي را خودت را ملزم كن تا سكوت كني و اون دريچه اين نوع ارتباط را باز كنه.وقتي اون حرف ميزنه واقعا استقبال كن.مثلا بگو واي چقدر دلم باز شد باهات حرف زدم يا بگو چه نكته هاي خوبي را اشاره كردي يال........ميدوني كه مردها همه شون برده زبونن.وقتي ببينه از حرف زدنش تعريف ميكني حس خوبي بهش ميده.حس قدرت و كنترل موقعيت.اين حس واسه اقايون عين شاه كليده.بعد چون مدام پي احساس مجدد اونه عملش را تكرار ميكنه تا انجا كه عادت ميشه.
شوهر خود من هم كلي كم حرف بود.خودم از اين كارا زياد كردم و نتيجه اش را ديدم.الان شايد تو مجامع خانواده گي هنوز ساكت و كم حرف باشه ولي گاهي كه با هميم يه وقتا اونقدر حرف ميزنه كه دلم ميخواد بگم بسه ديگه مغزم ورم كرد......

ممنون عزیزم خیلی حرفات آموزنده بود حتما سعی میکنم باز هم این روش ها رو پیاده کنم
امیدوارم درست بشه چون حس متکلم وحده بودن اصلا زیاد خوب نیست