سلام و روز بخیر
به نام خدا
نمی دونم چقدر به نوشتن خاطرات روزمره تون اعتقاد دارید. خاطره نویسی یا شرح وقایع روزمره یکی از بهترین تمرین های نویسندگی و یکی از مطمئن ترین راه های ثبت دقایقی از زندگی مونه که می خوایم جاودانه بشن.
لزومی نیست حتما اتفاق مهم و چشمگیری توی زندگی مون افتاده باشه تا قلم به دست بگیریم و در موردش بنویسیم. همین اتفاقات روزمره ی زندگی که خیلی هم کسالت بار به نظر میان ، یه هفته ی دیگه ، یه ماه دیگه ، یه سال دیگه ، یا چندین سال دیگه شیرین ترین خاطراتتون رو تشکیل میدن.
این تاپیک ایده اش از هیوای گل بوده . ما استارتش رو زدیم تا همه در کنار هم خاطره بنویسیم و خاطره بخونیم و لذت ببریم
برای بهتر شدن تاپیک پیشنهاد میکنم :
- از نوشتن خاطرات خیلی کوتاه خودداری کنید
- از بیان مسائل شخصی و مسائلی که ممکنه بعد ها به هر نحوی از بیانش پشیمون بشید خودداری کنید
- با ما باشید ، حتی اگرفکر می کنید قلم خوبی ندارید ترس رو کنار بذارید و امتحان کنید. کسی قرار نیست بهمون نمره بده همین که شجاعت نوشتن رو داریم از خیلی ها جلو تریم.
سعی کنید جو تاپیک شاداب و پر از انرژی مثبت باشه تا در کنار هم چیزی یاد بگیریم .
برای شروع اول خودم میگم
- - - Updated - - -
جمعه درجمع فامیل نشسته بودیم،داشتیم تلویزیون میدیدیم،آهنگ به طاهابه یاسین پخش میشد.
همه داشتن اظهارفضل میکردن.شوهرخالم برگشت گف این دکلمه خ قشنگه،خوانندش کیه؟
پسردایی هنرمندم جوگیرشد بااعتمادبه نفس
گفت: علی نافی !!!
مدیونین فک کنین منظورش علی فانی بودا !!
خدایا این فامیل سوتی دهنده را ازمانگیر...
آشنایی بیشتر با زیباتنی ها
پاسخ به رایج ترین سوالات کاربران
اطلاعیه مدیریت سایت