نامه ای به همسرم
آرام جانم
حدود دوماه هست که رژیم درستی نمیگیرم. نتیجه اش 2 کیلو چاقی بوده.
همسرم خیلی متاسفم که اینجوری شد. امروز تو آینه خودمو نگاه کردم خیلی متاسف شدم که تو این سن هیکل بدفرمی دارم. متاسفم که باعث ناراحتیت می شم. من می دونم که تو واقعا خجالت می کشی از هیکل من و در عجبم چطور خودم این همه چربی رو جابجا میکنم و خجالت نمی کشم. در عجبم که چرا دو ماه انقدر به خودم و خواسته های تو بی تفاوت بودم.
می دونم این چاقی زشت باعث فشار خون و چربی خونم شده. می دونم که اگه رژیم نگیرم قند خون می گیرم ولی نمی دونم چرا کند ذهن بازی در میارم و انقدر این چیزای مهم رو فراموش میکنم.
امروز 10 آبان هست تا عید 4 ماه و بیست روز داریم. طبق برنامه یزی من 23 کیلو می تونم تو این مدت کم کنم اونم بواسطه اینکه ماهی 5 کیلو کم کنم. می دونم که میتونم.
باید صبح ها حتما سیب بخورم چون متوجه شدم صبح هایی که ناشتا سیب می خورم خیلی کمتر غدا میخورم.
ورزش 2 ساعت در روز رو حتما انجام می دم.
همسرم اینو بدون که خیلی دوستت دارم و خیلی شرمنده تو هستم که دو ماه تو برنامه وقفه ایجاد کردم.