قصه اضافه وزن
خيلي جالبه،
من تو زندگيم هيچوقت نشده چيزيو بخوام و به دستش نيارم، واقعا يادم نمياد، از كنكور ليسانس و فوق و نميدونم تافل و آيلتس بگير تا كار و تفريح و حتي ازدواجم، همونايي شدن كه واقعا ميخواستمشون،
حالا نميدونم چه قصه ايه كه نتونستم تا الان از دست اين وزن اضافم خلاص شم، واقعا از خودم تعجب ميكنم،
اين سري دارم خوب پيش ميرم، رسيده بودم به هشتاد كيلو و الان حول و حوش هفتاد و چهار هستم، از رژيم كانادايي و ورزش كنار هم دارم نتيجه ميگيرم، انگيزم اينه كه تا تولد همسرم، وسطاي آبان، بشم ٦٥ كيلو و بعدش تا اواخر آذر به حدود ٦٠ برسم و تمام!
ويش مي لاك