-
کاربر فعال
هر چه میخواهد دل تنگت بگو...
هر چه میخواهد دل تنگت بگو...
-
15 کاربر، ارسال *ساره* را لایک کرده اند:
azi1 (24 شهریور 1393),azi110 (31 شهریور 1393),mahbobe (03 مرداد 1394),mahrokh (25 شهریور 1393),maryam12 (31 شهریور 1393),Mr.X (24 تیر 1394),nassim (31 شهریور 1393),parchami7 (23 شهریور 1393),somy (23 شهریور 1393),مریم... (20 مهر 1393),مرسان (21 مهر 1393),کانی (23 شهریور 1393), Zenith (23 شهریور 1393),الینا1 (23 شهریور 1393),سمیرامیس (29 شهریور 1393)
-
23 شهریور 1393 10:21
# ADS
تبلیغات در مدار
-
24 شهریور 1393, 13:30
#21
کاربر محبوب
نوشته اصلی توسط
*ساره*
عزیزم بدون توقع خوبی کردن عالیه ولی هیچ وقت نباید بگذاریم دیگران خوبی ما رو به چشم وظیفه ببینند به نظر من همیشه دیگران باید متوجه باشند که من دارم با عشق و علاقه کمکش میکنم یا بهش خوبی میکنم
این نظر منه البته :
آگاهانه عشق ورزیدن
عشق بايد خاصيت ما باشه.البته به اين نقطه رسيدن كار هر كسي نيست.ولي امكانش براي همه هست.بايد كه اشتياقش وجود داشته باشه.
دوست داشتن و عشق ورزيدن چيزي از ما كم نميكنه كه هيچ،ما رو به قله هاي بلند انسانيت نزديكتر ميكنه.
خوبه كه ديگران بفهمند خوبي رو ولي اين هميشه ممكن نيست.ما ميتونيم خوبي نكنيم.انتخاب با خودمونه.ولي با خوبي كردن بيشترين كسي كه لذت ميبره خودمونيم و بيشتر به درد خودمون ميخوره.
خوبي كردن با چشمداشت ،هر چشمداشتي ميشه معامله.معامله هم گاهي سود داره وگاهي زيان.
منظور من فداكاريه بي مورد نيست يا كار و فعاليتي بي چشمداشت.عشق ورزيدن و دوست داشتن هيچ هزينه اي نداره.
من به شخصه با جمله آخرتون موافق نيستم،آگاهانه يعني اينكه سود و زيانش رو بسنجي و اين ميشه معامله.عشق ورزيدن بايد مثل خورشيد باشه.براش فرقي نميكنه كه به كي ميتابه.چون خاصيتش اينه.ازش چيزي هم كم نميشه.به همه ميتابه.به قول مولانا:
از مردمك ديده ببايد آموخت ديدن همه كس را و نديدن خود را
البته رسيدن به اين مقام خيلي سخته.من كه خودم خيلي مونده .ولي تلاشم رو ميكنم.اين نظر منه.
-
5 کاربر، ارسال azi1 را لایک کرده اند:
*ساره* (24 شهریور 1393),کانی (24 شهریور 1393), Zenith (25 شهریور 1393),الینا1 (17 مهر 1393),سمیرامیس (29 شهریور 1393)
-
24 شهریور 1393, 13:51
#22
کاربر محبوب
دیر یا زود ، تجریه ی زندگی با اجتماع انسان ها به ما می آموزد که..
در درونِ بعضی از انسان ها گاهی انسانِ دیـگــری ست کــه او را هرگز نمی شنــاسی ...
- - - Updated - - -
نوشته اصلی توسط
azi1
عشق بايد خاصيت ما باشه.البته به اين نقطه رسيدن كار هر كسي نيست.ولي امكانش براي همه هست.بايد كه اشتياقش وجود داشته باشه.
دوست داشتن و عشق ورزيدن چيزي از ما كم نميكنه كه هيچ،ما رو به قله هاي بلند انسانيت نزديكتر ميكنه.
خوبه كه ديگران بفهمند خوبي رو ولي اين هميشه ممكن نيست.ما ميتونيم خوبي نكنيم.انتخاب با خودمونه.ولي با خوبي كردن بيشترين كسي كه لذت ميبره خودمونيم و بيشتر به درد خودمون ميخوره.
خوبي كردن با چشمداشت ،هر چشمداشتي ميشه معامله.معامله هم گاهي سود داره وگاهي زيان.
منظور من فداكاريه بي مورد نيست يا كار و فعاليتي بي چشمداشت.عشق ورزيدن و دوست داشتن هيچ هزينه اي نداره.
من به شخصه با جمله آخرتون موافق نيستم،آگاهانه يعني اينكه سود و زيانش رو بسنجي و اين ميشه معامله.عشق ورزيدن بايد مثل خورشيد باشه.براش فرقي نميكنه كه به كي ميتابه.چون خاصيتش اينه.ازش چيزي هم كم نميشه.به همه ميتابه.به قول مولانا:
از مردمك ديده ببايد آموخت ديدن همه كس را و نديدن خود را
البته رسيدن به اين مقام خيلي سخته.من كه خودم خيلي مونده .ولي تلاشم رو ميكنم.اين نظر منه.
اگر کسی تو را با تمام مهربانیت دوست نداشت …
دلگیر مباش که نه تو گناهکاری نه او
آنگاه که مهر می ورزی مهربانیت تو را زیباترین معصوم دنیا میکند …
تو با مهر ورزیدنت بال و پر میگیری …
خوبی دلیل جاودانگی تو خواهد شد …
پس به راهت ادامه بده
دوست بدار نه برای آنکه دوستت بدارند …
تو به پاس زیبایی عشق ، عشق بورز و جاودانه باش
-
7 کاربر، ارسال کانی را لایک کرده اند:
*ساره* (24 شهریور 1393),azi1 (24 شهریور 1393),khanoom_vakil (19 آذر 1393), Zenith (25 شهریور 1393),الینا1 (17 مهر 1393),رعنا 62 (24 شهریور 1393),سمیرامیس (29 شهریور 1393)
-
24 شهریور 1393, 17:15
#23
کاربر فعال
منم یه جورایی حرف دوستای گلمو قبول دارم..و دوست داشتنو از مامانم یاد گرفتم که نمونه ای از عشق خداست به بنده هاش که همیشه دوست داشته بدون ذره ای توقع یا چشم داشت و همیشه هم سعی کردم الگو قرارش بدم و خواهم داد....
ولی خب همیشه آدم دلش از اونایی میگیره که از همه بیشتر بهش نزدیکن و دوسشون داره وبه خاطر اینه که توقع یه سری رفتارها رو ازشون نداره..و این هم برمیگرده به همون توقع یعنی توقعی نباشه هیچی هم نیست....سخته ولی باید بدون توقع عشق بورزیمو دوست داشته باشیم..هم قشنگتره و هم راحتتریم..
من که خودم به شخصه سعی ام بر این بوده تاحالا وگرنه باید نصف آدم های زندگیمو کامل حذف میکردم نه اینکه بی تفاوت رد شم و بگم بیخیال:))))
دیگر طاقت رویاهایم تمام شده!
دلم رسیدن میخواهد...
-
5 کاربر، ارسال zahra gh را لایک کرده اند:
azi1 (24 شهریور 1393),کانی (24 شهریور 1393), Zenith (25 شهریور 1393),الینا1 (17 مهر 1393),سمیرامیس (29 شهریور 1393)
-
24 شهریور 1393, 17:33
#24
کاربر فعال
نوشته اصلی توسط
azi1
عشق بايد خاصيت ما باشه.البته به اين نقطه رسيدن كار هر كسي نيست.ولي امكانش براي همه هست.بايد كه اشتياقش وجود داشته باشه.
دوست داشتن و عشق ورزيدن چيزي از ما كم نميكنه كه هيچ،ما رو به قله هاي بلند انسانيت نزديكتر ميكنه.
خوبه كه ديگران بفهمند خوبي رو ولي اين هميشه ممكن نيست.ما ميتونيم خوبي نكنيم.انتخاب با خودمونه.ولي با خوبي كردن بيشترين كسي كه لذت ميبره خودمونيم و بيشتر به درد خودمون ميخوره.
خوبي كردن با چشمداشت ،هر چشمداشتي ميشه معامله.معامله هم گاهي سود داره وگاهي زيان.
منظور من فداكاريه بي مورد نيست يا كار و فعاليتي بي چشمداشت.عشق ورزيدن و دوست داشتن هيچ هزينه اي نداره.
من به شخصه با جمله آخرتون موافق نيستم،آگاهانه يعني اينكه سود و زيانش رو بسنجي و اين ميشه معامله.عشق ورزيدن بايد مثل خورشيد باشه.براش فرقي نميكنه كه به كي ميتابه.چون خاصيتش اينه.ازش چيزي هم كم نميشه.به همه ميتابه.به قول مولانا:
از مردمك ديده ببايد آموخت ديدن همه كس را و نديدن خود را
البته رسيدن به اين مقام خيلي سخته.من كه خودم خيلي مونده .ولي تلاشم رو ميكنم.اين نظر منه.
با حرف هاتون موافقم اما همیشه این رو هم در نظر دارم
-
6 کاربر، ارسال *ساره* را لایک کرده اند:
azi1 (24 شهریور 1393),khanoom_vakil (19 آذر 1393),کانی (24 شهریور 1393), Zenith (25 شهریور 1393),الینا1 (17 مهر 1393),سمیرامیس (29 شهریور 1393)
-
24 شهریور 1393, 18:26
#25
کاربر محبوب
گاهی باید نبخشید...
کسی را که بارها او را بخشیدی ونفهمید
تا این بار در آرزوی بخشش تو باشد!!!
گاهی نباید صبر کرد....
باید رها کردو رفت تا بدانند که اگر ماندی رفتن را بلد بوده ای!!!
گاهی بر سر کار هایی که برای دیگران انجام میدهی باید منت گذاشت
تا آن را کم اهمییت ندانند!!!
گاهی باید بد بود برای کسی که فرق خوب بودنت را نمیداند!!!
وگاهی...
-
4 کاربر، ارسال کانی را لایک کرده اند:
scute (02 مهر 1393), Zenith (25 شهریور 1393),الینا1 (17 مهر 1393),سمیرامیس (29 شهریور 1393)
-
24 شهریور 1393, 18:48
#26
کاربر محبوب
نوشته اصلی توسط
zahra gh
منم یه جورایی حرف دوستای گلمو قبول دارم..و دوست داشتنو از مامانم یاد گرفتم که نمونه ای از عشق خداست به بنده هاش که همیشه دوست داشته بدون ذره ای توقع یا چشم داشت و همیشه هم سعی کردم الگو قرارش بدم و خواهم داد....
ولی خب همیشه آدم دلش از اونایی میگیره که از همه بیشتر بهش نزدیکن و دوسشون داره وبه خاطر اینه که توقع یه سری رفتارها رو ازشون نداره..و این هم برمیگرده به همون توقع یعنی توقعی نباشه هیچی هم نیست....سخته ولی باید بدون توقع عشق بورزیمو دوست داشته باشیم..هم قشنگتره و هم راحتتریم..
من که خودم به شخصه سعی ام بر این بوده تاحالا وگرنه باید نصف آدم های زندگیمو کامل حذف میکردم نه اینکه بی تفاوت رد شم و بگم بیخیال:))))
زیاد خوب نباش
زیاد دم دست هم نباش
زیاد که خوب باشی...
دل آدم ها را می زنی
آدم ها این روز ها...
عجیب به خوبی...
و
به شیرینی...
آلرژی پیدا کرده اند
زیاد که باشی...
زیادی می شوی
- - - Updated - - -
نوشته اصلی توسط
*ساره*
با حرف هاتون موافقم اما همیشه این رو هم در نظر دارم
برای انسان ها همون قدر
باش که برای تو هستن
بشتر که باشی باعث سوء تفاهم میشه
-
3 کاربر، ارسال کانی را لایک کرده اند:
Zenith (25 شهریور 1393),الینا1 (17 مهر 1393),سمیرامیس (29 شهریور 1393)
-
24 شهریور 1393, 19:04
#27
مدیر ارزشمند پیشین
چقدر اینجا خوبه مرسی.مرسی که ره اندازیش کردین.منم خیلی تو زندگیم دارم زجر میکشم دوستی و دشمنیمون معلوم نیست بعضی اوقات کم باهم خوبیم و بعضی اوغات زیاد باهم بد عشقم خلاصه شده تو بچه هام تمام تلاشمو میکنم بی خیال باشم توجه نکنم الااقل برای خودم برای بچه هام میخندم اما بیشتر اوقات مجبوری این مجبوری شده بخشی از من مجبوری بخند مجبوری ورزش کن مجبوری شاد باش مجبوری مجبوری مجبوری.........خیلی دلم میخواد درد و دل کنم اما نمیشه همش نالید مگه بقیه چه گناهی دارن که همش غم منو بشنون انقدر استرس دارم اونم بی خودی بیشتر وقتا خسته میشم و از خستگی نمیتونم فرار کنم دلم رامش میخواد تحول عشق دوست داشته شدن انگار عقده ای شدم دلم میخواد نترسم استرس نباشه خوشحال باشم ولی بازم شکر خدا شکر که کنار من و همه بنده هاشه.مرسی از بابت اینجا لااقل بدون رنجش کسی درد و دل میکنم
خدایا دلم قرصه تا مسکنم شمایید
لطفا تو قسمت رژیم ها فقط نتایج و سوالات در مورد رژیم پرسیده شود و گزارش های غذایی را در داخل وبلاگ های شخصی بنویسید و از گذاشتن اسپم خودداری فرمایید.
-
6 کاربر، ارسال باربی اینده را لایک کرده اند:
khanoom_vakil (19 آذر 1393),Mataneh (24 مهر 1393),کانی (24 شهریور 1393), Zenith (25 شهریور 1393),الینا1 (17 مهر 1393),سمیرامیس (29 شهریور 1393)
-
24 شهریور 1393, 19:16
#28
کاربر محبوب
نوشته اصلی توسط
باربی اینده
چقدر اینجا خوبه مرسی.مرسی که ره اندازیش کردین.منم خیلی تو زندگیم دارم زجر میکشم دوستی و دشمنیمون معلوم نیست بعضی اوقات کم باهم خوبیم و بعضی اوغات زیاد باهم بد عشقم خلاصه شده تو بچه هام تمام تلاشمو میکنم بی خیال باشم توجه نکنم الااقل برای خودم برای بچه هام میخندم اما بیشتر اوقات مجبوری این مجبوری شده بخشی از من مجبوری بخند مجبوری ورزش کن مجبوری شاد باش مجبوری مجبوری مجبوری.........خیلی دلم میخواد درد و دل کنم اما نمیشه همش نالید مگه بقیه چه گناهی دارن که همش غم منو بشنون انقدر استرس دارم اونم بی خودی بیشتر وقتا خسته میشم و از خستگی نمیتونم فرار کنم دلم رامش میخواد تحول عشق دوست داشته شدن انگار عقده ای شدم دلم میخواد نترسم استرس نباشه خوشحال باشم ولی بازم شکر خدا شکر که کنار من و همه بنده هاشه.مرسی از بابت اینجا لااقل بدون رنجش کسی درد و دل میکنم
بیااااااااااااااااااااااا اااا بغلللللللللللللللللم فرزندددم
حرررررررررررف بزن و خودتو سبک کن
- - - Updated - - -
-
3 کاربر، ارسال کانی را لایک کرده اند:
Zenith (25 شهریور 1393),الینا1 (17 مهر 1393),سمیرامیس (29 شهریور 1393)
-
24 شهریور 1393, 22:46
#29
کاربر محبوب
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
مثل اینکه اینجا فقط من دل نووشته مینوووووووووووووووووویسم
ماشالااااا به خووووووودم
-
4 کاربر، ارسال کانی را لایک کرده اند:
*ساره* (24 شهریور 1393), Zenith (25 شهریور 1393),الینا1 (17 مهر 1393),سمیرامیس (29 شهریور 1393)
-
24 شهریور 1393, 22:54
#30
کاربر فعال
نوشته اصلی توسط
کانی
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
مثل اینکه اینجا فقط من دل نووشته مینوووووووووووووووووویسم
ماشالااااا به خووووووودم
عزیزم بنویس ما میخونیم لذت میبریم
-
5 کاربر، ارسال *ساره* را لایک کرده اند:
khanoom_vakil (19 آذر 1393),کانی (24 شهریور 1393), Zenith (25 شهریور 1393),الینا1 (17 مهر 1393),سمیرامیس (29 شهریور 1393)