....
دیشب پسر کوچولوم مریض بود وتا صبح نخوابیدم و صبح کلافه وخسته بودم.وزن امروزم ۹۲/۲۰۰ شده بود.راستش انتظار کاهش زیادی داشتم ولی باز خدا رو شکر.
صبح رو با قهوه تلخ وچایی ودو تا خرما شروع کردم.نهار دو سیخ کباب برگ خوردم وبعد از ظهر یک تکه کوچیک شکلات تلخ و دو تا خرما وچایی خوردم وشام یک کف دست نان لواش و یک قاشق نیمرو خوردم.
از بس سر برگردوندم و به گذشته نگریستم
در چاه زندگی افتادم
اکنون نه خود را دارم
نه حال را
نه آینده را
سرگردان در پی خوابهای نخفته ام
دلم برای خودم تنگ شده.........