انیمه لاپوتا: قلعه در آسمان (به ژاپنی: 天空の城ラピュタ، هپبورن: Tenkuu no Shiro Laputa)، که به راحتی به عنوان قلعه ای در آسمان در آمریکای شمالی شناخته می شود، یک فیلم پویانمایی ماجرای فانتزی محصول ژاپنی ۱۹۸۶ به نویسندگی و کارگردانی است. هایو میزاکی است. این فیلم استودیو گیبلی است که برای توکوتن تولید و توسط شرکت توئی تولید شده است. داستان‌های قرن نوزدهم داستانی می‌گذرد و ماجرای پسر و دختری را دنبال می‌کند که سعی می‌کند کریستالی قدرتمند را از ارتش، گروهی از ماموران مخفی و خانواده‌های دزدان دریایی دور نگه دارد، در حالی که در جستجوی یک قلعه شناور افسانه‌ها هستند.
این انیمه برنده جایزه بزرگ انیمیشن در سال 1986 منتشر شد. این انیمه نقدهای مثبت دریافت کرد و بیش از 16 میلیون دلار در باکس آفیس فروخت. تا سال 2021 این فیلم در مجموع حدود 157 میلیون دلار در فروش باکس آفیس، ویدیوی خانگی و موسیقی متن فروش داشت. در نظرسنجی‌های ژاپنی درباره بهترین انیمیشن‌ها، این فیلم در جشنواره هنرهای رسانه‌های ژاپن در سال 2006 به عنوان دومین انیمیشن برتر انتخاب شد و در نظرسنجی اوریکون در سال 2008 رتبه اول را کسب کرد. لاپوتا مهم بر فرهنگ عامه ژاپن است و الهام بخش فیلم ها، رسانه ها و بازی های متعدد در ژاپن و بین المللی بوده است. از آن به عنوان یک کلاسیک تأثیرگذار در ژانرهای استیمپانک و دیزلپانک یاد شده است. هایائو میازاکی از Civita di Bagnoregio در ایتالیا الهام گرفت. به دلیل تأثیرات فرسایشی زمین‌شناسی محلی که هم به فرد بودن آن را ایجاد می‌کند، می‌شود، در زبان عامیانه «شهر در حال مرگ» نامیده می‌شود.
کشتی هوایی حامل شیتا - دختر یتیمی که توسط مامور دولتی موسکا ربوده شده است - مورد حمله دولا و پسران دزد دریایی او قرار می گیرد و به دنبال طلسم کریستالی آبی شیتا می گردند. شیتا در حین تلاش برای فرار از کشتی هوایی خارج می شود و بیهوش می افتد. با این حال، طلسم که نور آبی مرموزی از خود ساطع می کند، او را می گیرد و به آرامی روی زمین پایین می آورد. پسر یتیمی به نام پازو او را می گیرد و به خانه اش در یک شهر معدنی می برد. پازو تصویری از یک شهر شناور افسانه ای به نام لاپوتا را به او نشان می دهد که توسط پدر مرحومش گرفته شده است.
هنگامی که دزدان دریایی دولا و مردان ماسکا ظاهر می شوند و آنها را تعقیب می کنند، پازو و شیتا به کمک طلسم به معدن متروکه ای می افتند، جایی که او می گوید که چگونه توسط ماسکا و عواملش از خانه کوهستانی اش ربوده شد. در غارها، آنها با معدنچی قدیمی عمو پوم ملاقات می کنند که ذخایر درخشان Aetherium را در اطراف آنها به آنها نشان می دهد.
شیتا با ترک معادن، نام کامل خود را به پازو می‌گوید - لوسیتا توئل اول لاپوتا - او را به‌عنوان یکی از نوادگان خانواده سلطنتی لاپوتان نشان می‌دهد. مسکا آنها را اسیر می کند و به قلعه خود می برد که در آنجا بچه ها زندانی هستند. ماسکا یک ربات لاپوتان شکسته را به شیتا نشان می دهد. با دانستن نام او، قصد دارد او را وادار کند که مکان لاپوتا را فاش کند. موسکا پازو را تهدید می کند و شیتا برای امنیت خود به او دستور می دهد که به خانه برگردد. پازو ناامید برمی گردد، جایی که دولا و پسرانش منتظر می مانند و او را دستگیر می کنند. برای نجات شیتا، پازو به آنها می پیوندد تا لاپوتا را پیدا کنند.
شیتا طلسمی را که مادربزرگش به او آموخته است، می خواند و به طور ناخواسته طلسم و ربات را فعال می کند، که تا زمانی که توسط کشتی هوایی عظیم ارتش، گولیات نابود می شود، ویران می کند. پازو شیتا را نجات می‌دهد، اما ماسکا حرز را به دست می‌آورد که اکنون پرتوی نور در جهت لاپوتا ساطع می‌کند. پازو، شیتا و دزدان دریایی به کشتی هوایی خود باز می گردند و جالوت را تعقیب می کنند که با طلسم شیتا در حال حرکت است. در طول مسیر، دولا به پازو و شیتا می‌گوید که چگونه نگاهبان را به بادبادک تبدیل کنند و به آنها نقطه برتری بیشتری بدهد. پازو چرخشی از ابرها را در یک طوفان نزدیک می بیند. او با تشخیص ابرها از داستان های پدرش، به دولا می گوید که لاپوتا را پیدا کرده اند و اصرار می کند که به سمت چشم طوفان بروند. با این حال، جالوت ظاهر می شود، به کشتی دزدان دریایی آسیب می رساند و بادبادک دیده بان را از آن جدا می کند و پازو و شیتا را به داخل ابرها می فرستد.
منبع: پلازا
آشنایی بیشتر با زیباتنی ها
پاسخ به رایج ترین سوالات کاربران
اطلاعیه مدیریت سایت
پاسخ با نقل قول
