سلام من دختری دارم یک سال و هفت ماهه یکی دیگر از اقوام ما هم دختر دارد که سه روز از دختر من بزرگتر است فقط بعد از 14 سال بچه دار شده و خیلی برای خانواده اش ( مادر بزرگ و پدر بزرگ کودک ) عزیز است همیشه بچه من را با اون مقایسه می کنند و با اینکه دختر من هم زود تر راه افتاد هم در همه کارها جلو تر از اون هست و فقط در حرف زدن از دختر آنها کمتر صحبت می کند ( البته دختر آنها زود به حرف افتاده و گرنه دختر من مثل بچه های هم سنش حرف می زند ) همیشه می گن فلانی حرف می زنه چرا این حرف نمی زنه و من خیلی عذاب می کشم هر چی هم که می گم بابا بچه من کارها دیگه می کنه چرا نمی بینید ولی باز هم مقایسه می کنند و فقط نقطه ضعف دختر من را می بینند حالا جمعه در یک مهمانی دوباره ما و آنها با هم دعوت هستیم و من خیلی ناراحتم که دوباره تخریب شخصیت دختر من شروع می شه این احساس خیلی بدیه اصلا اعتماد به نفس ندارم ولی خودم به بچم افتخار می کنم انها هستند که خیلی بد رفتار می کنند می ترسم این احساس به دخترم هم منتل بشه حالا کمکم کنید تا نه تنها این احساس را نداشته باشم بلکه با اعتماد به نفس کامل به مهمانی برم
آشنایی بیشتر با زیباتنی ها
پاسخ به رایج ترین سوالات کاربران
اطلاعیه مدیریت سایت