شما در حال مشاهده سایت در حالت ریسپانسیو(سازگار با موبایل و تبلت) هستید. در صورت تمایل به مشاهده سایت با نسخه اصلی "ایـنـجـا" کلیک کنید.

آشنایی بیشتر با زیباتنی ها

پاسخ به رایج ترین سوالات کاربران

اطلاعیه مدیریت سایت

در حال حاضر اطلاعیه جدیدی وجود ندارد
  • صفحه 4 از 4
  • نخستنخست
  • ... 234
    نمایش نتایج: از 31 به 35 از 35

    موضوع: شروع یه زندگی تازه.... :109:

    1. #1
      azinra آواتار ها
      کاربر سایت

      گروه وزنی
      گروه وزنی

      برای آشنایی بیشتر با من اینجا کلیک کنید

      تاریخ عضویت
      شهریور 1392
      عنوان کاربر
      کاربر سایت
      نوشته ها
      55
      میانگین پست در روز
      0.01
      سن
      24
      قد
      166
      وزن شروع
      93
      وزن هدف
      80( هدف اولیه)
      وزن فعلی
      87.5 :)
      جنسیت
      خانم
      حالت من
      Mashghool

      شروع یه زندگی تازه.... :109:

      قدیما که عضو اینجا شدم... ینی شهریور92: مدت هاست که دارم تلخی اضافه وزن و حسرت لاغری رو تحمل میکنم... ناراحتی و حس گناه ناشی از احساس تنبلی و ناتوانی و بی ارادگی، همش همراهمه و داره از درون منو داغون میکنه.. ولی همیشه دنبال یه شروع میگشتم.. یه جایی که بخوام دوباره به خودم بیام و لذت تلاش و پیروزیِ بعدشو با تمام وجود حس کنم و جشن بگیرم...
      مدت هاست که میخوام شروع کنم و الان دیگه وقتشه... دیگه نمیخوام خودمو بی اراده ببینم و میخوام حس کنم از پس هر کاری بر میام... کافیه بخوام و الان دارم آروم آروم طعم پیروزی رو زیر زبونم میچشم .... این که قبل از شروع طعم پیروزی رو بچشی بهت انگیزه مضاعف میده و من الان این انگیزه رو دارم...مثل یه آدم معتاد ، که از اعتیادش خستس و میخواد آرامش رو دیگه از مواد مخدر نگیره.. میخواد سالم و سبک و آروم زندگی کنه و منِِ معتاد، امروز میخوام خودمو از شر این اعتیاد به خوردن خلاص کنم... میخوام دنبال آرامش ،باشم، توی جای اصلی خودش،توی درونم! نه تو غذاهای بدرد نخور، که بعد خوردن فقط حس گناه بهت میدن...
      آره.. میخوام دیگه معتاد نباشم و اختیارم دست خودم باشه...میخوام از حالا به بعد از خوردن لذت ببرم ، نه اینکه فقط بخورم واسه این که خورده باشم...نه واسه این که یه لحظه ی آنی حالم خوب باشه و بعدش بد!!
      آره... میخوام از شر این بیماری که به مرور زمان افتاده تو جونم ، آروم آروم خلاص بشم... قبل از این که اون آروم منو و روح و جسممو از پا در بیاره...
      آره... میخوام عوض بشم و اونی بشم که باید باشم... با اراده.. زیبا... خوش اندام و شاداب..

      فقط کافیه بیشتر از این به خودم بها بدم و خودمو دوست داشته باشم... به امید موفقیت همراهای گلم



      از شهریور 92 تا فروردین 93 :au:: یه بار دیگه شکست................................. اما اینبار بدتر از همیشه و با وزنی که از 78 رسید به 93 برگشتم. و الان با یکم کاهش شدم 90 کیلو و اینجام. توی همین نقطه دارم هاج و واج این طرف و اون طرف رو نگاه میکنم و میگم آخه تا کی؟؟؟؟ چرا ؟؟؟؟ چقدر باید خستگی و تحقیر رو به جون بخرم؟ واقعا بسمه... از دست ترحم آدما و نگاه ها و تذکرات ترحم آمیز اطرافیانم خستم... حتی نمیخاستم عید هیییچ جا پا بزارم و تمام مدت عصبی بودم. الان نزدیک 7 8 ساله که دارم سعی میکنم ولی نمیشه احساس ناتوانی منو بدجور داره خورد میکنه... حتی 2 سال پیش بخاطر مشکلات روحی که به خاطر وزنم ( که حدود 70 و خورده ای بود)داشتم، ( البته اونوقع هیچ وقت فکرشم نمیکردم که تو زندگیم به وزن 90 کیلو برسم!!!) رفتم پیش دکتر اعصاب و روان. دکتر بهم کللللی دارو داد که خیلی قوی بودن و مجموعشون با هم منو لاغر کرد. هم چربی سوزی هم کاهش اشتها و هم جلوگیری از افت قند. و من بدون هیچ زحمتی، بعد از حدود 6 ماه، خود به خود از وزن 78 79 کیلو به وزن 64 رسیدم. واقعا در پوست خودم نمیگنجیدم و همه انقققققققققققققققققدر از اراده! و اندامم تعریف میکردن که نگو. اما من ته دلم عذاب وجدان داشتم! به خاطر اون همه داروی قوی که داشتم میریختم توی بدنم! به خاطر زحمتی که باید میکشیدم و نکشیدم و لاغر شدم! و به خاطر کاهش تمرکز و دقت ناشی از داروهای قوی، که داشت خیلی از کارام، شغلم و درسم و حتی شخصیتم رو تحت الشعاع قرار میداد! و بدتر از همه اینکه دکتر بهم گفت که مجبورم دارو ها رو تا2 سااااااال! ادامه بدم. اما من دیگه نمیخواستم این وضعیت رو داشته باشم، نمیخواستم به خودم دروغ بگم و نمیخواستم که احساس خنگی و بی تمرکزیم ادامه داشته باشه و بدتر از همه اینکه نمیخواستم داروهایی که میخوردم کبد و بقیه ی اجزای بدنم رو نابود کنه! واسه همین آروم آروم کم کردم و نهایتا بعد 7 8 ماه کاملا قطعشون کردم. اما قطع شدن اینا همانا و شروع افزایش وزن همان! و بدتر اینکه قطع داروهام مصادف بود با شروع پروژه های سنگین ارشدم و شروع کار به صورت شریکی با چندتا از همکلاسیام و کار روی تزم و نهایتا کلی استرس و فشار بیرونی و الانم با این وضعیت فجیهی که تا حالا نداشتم یعنی حدود 90 کیلو! در خدمتتون هستم.
      اما الان... واقعا به کمک تک تکتون احتیاج دارم. واقعا دیگه نمیخوام اینطوری باشم. نمیخوام کسی بهم ترحم کنه و جلوی دوست و غریبه بهم تذکر بده که مراقب باش، فلان شکلات فسقلی رو نخور، فلان کار رو بکن، فلان کار رو نکن.... اینجام، چون میدونم تنها کسایی که واقعا میفهمن من چه حسی دارم و چی میخوام شماهایین. واقعا دیگه نمیخوام چاقی و پرخوری زندگی منو تحت الشعاع قرار بده، میخوام زندگی کنم. میخوام به خودم افتخار کنم،میخوام به خودم ثابت کنم که منم میتونم. منم اراده دارم و دارم در مورد خودم اشتباه فکر میکنم. میخوام روش زندگیم عوض شه، میخوام مراقب خودم باشم، به خودم فکر کنم، حواسم به خودم باشه و عزت نفسم رو ببرم بالا... میخوام که بتونم....


      برنامه ::: امروز=19فروردین 1393 وزن واقعی 90 کیلوگرم فروردین=89ا ردیبهشت=86خرداد=83تیر=80مرداد= 77.5شهریور=75مهر=73آبان=71آذر=69د ی=68بهمن=66.5اسفند=65فروردین94= 64اردیبهشت94=63خرداد 94=62تیر 94= 61مرداد94= 60 شهریور 94= 59 :)مهر و آبان= 57...و تثبیت کامل :) و این داستان ادامه دارد... :)
      .................................................. .................................................. ...................................

      در مسیر هدف اولیه تا پایان تیرماه :cheerleader3:


      ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
      29 آذر 93: من بعد از 7 ماه غیبت و اضافه کردن وزن، دوباره برگشتم.. اینجام تا این دفعه قدمامو آسه آسه اما پیوسته بردارم.
      نمیخوام شعار بدم و یه برنامه سفت و سخت و زمانبندی شده بزارم جلو خودم.. میخوام 5 کیلو 5 کیلو رسیدن به وزن ایده آل رو جشن بگیرم..
      شروعم هم امروز 29 آذر با رژیم 13 روزه ی سوئدی هست. امیدوارم به هدف اولیه م که زیر 90 شدنه برسم.

      ویرایش توسط azinra : 29 فروردین 1393 در ساعت 13:08

    2. 10 کاربر، ارسال azinra را لایک کرده اند:

      banooo58 (13 شهریور 1392),eli123 (24 فروردین 1393),mahta-ghamgin (24 فروردین 1393),parchami7 (09 شهریور 1392),shirinkb (10 شهریور 1392),لیلا خانمی (02 دی 1393),لیلا خانوم (09 شهریور 1392),مملي شيطون (09 شهریور 1392),کانی (02 دی 1393),zari 1387 (15 شهریور 1392)

    3. # ADS
      تبلیغات در مدار
      تاریخ عضویت
      همیشه
      نوشته ها
      بسیاری
       

    4. #31
      sama28 آواتار ها
      کاربر تازه وارد

      گروه وزنی
      گروه وزنی

      برای آشنایی بیشتر با من اینجا کلیک کنید

      تاریخ عضویت
      آذر 1392
      عنوان کاربر
      کاربر سایت
      نوشته ها
      16
      میانگین پست در روز
      0.00
      سن
      28
      قد
      160
      وزن شروع
      74
      وزن هدف
      62
      وزن فعلی
      65
      جنسیت
      خانم
      حالت من
      BaAngizeh
      سلام دوستم منم تو عید تصمیم گرفتم که دست از بی اراده بودن بردارم پس تو هم دوستم زود دست بکار بشووو:brodkavelarg::brodkavelarg:

    5. #32
      azinra آواتار ها
      کاربر سایت

      گروه وزنی
      گروه وزنی

      برای آشنایی بیشتر با من اینجا کلیک کنید

      تاریخ عضویت
      شهریور 1392
      عنوان کاربر
      کاربر سایت
      نوشته ها
      55
      میانگین پست در روز
      0.01
      سن
      24
      قد
      166
      وزن شروع
      93
      وزن هدف
      80( هدف اولیه)
      وزن فعلی
      87.5 :)
      جنسیت
      خانم
      حالت من
      Mashghool
      نقل قول نوشته اصلی توسط sama28 نمایش پست ها
      سلام دوستم منم تو عید تصمیم گرفتم که دست از بی اراده بودن بردارم پس تو هم دوستم زود دست بکار بشووو:brodkavelarg::brodkavelarg:
      d
      سلام .. اره سخته ولی دارم سعیمو میکنم.
      :899: امروز روز دوم رژیمم بود و یکم بهم سخت گذشت.. مخصوصا از عصر به اینور.. اخه من همیشه عادت بدی که داشتم این بود که عصر به بعد پرخوری میکردم. ولی باید ترکش کنم...
      امروزم یکم قند خونم اومده بود پایین دم غروب تا الان.. چنتا خرما اضافه بر رژیمم خوردم ولی سعی میکنم خودمو ببخشم... گشنم بود خوب ...

      این بار به جای اینکه هر 6 ماه برگردم و شروع به برنامه ریزی رژیم کنم.. آسه آسه و پیوسته میرم جلو.. هدفم هم کاهش 5 کیلو 5 کیلو هست.. نه بیشتر!

    6. #33
      azinra آواتار ها
      کاربر سایت

      گروه وزنی
      گروه وزنی

      برای آشنایی بیشتر با من اینجا کلیک کنید

      تاریخ عضویت
      شهریور 1392
      عنوان کاربر
      کاربر سایت
      نوشته ها
      55
      میانگین پست در روز
      0.01
      سن
      24
      قد
      166
      وزن شروع
      93
      وزن هدف
      80( هدف اولیه)
      وزن فعلی
      87.5 :)
      جنسیت
      خانم
      حالت من
      Mashghool
      الان توی هفته دوم رژیم خضری هستم، ولی متاسفانه اولای هفته یکی از آشناهامون فوت کرد و منم مجبور شدم دو روزی از رژیم دست بکشم، البته تو اون مدت زیاده روی نکردم، ولی بعدش که برگشتم، تقریبا رژیمم قطع شد..نمیدونم ادامه بدم یا نه!! از رژیمش خسته شدم راستش
      این بار به جای اینکه هر 6 ماه برگردم و شروع به برنامه ریزی رژیم کنم.. آسه آسه و پیوسته میرم جلو.. هدفم هم کاهش 5 کیلو 5 کیلو هست.. نه بیشتر!

    7. کاربر زیر پست azinra را لایک کرده است:

      لیلا خانمی (02 دی 1393)

    8. #34
      کانی آواتار ها
      کاربر محبوب

      گروه وزنی
      گروه وزنی

      برای آشنایی بیشتر با من اینجا کلیک کنید

      تاریخ عضویت
      خرداد 1393
      عنوان کاربر
      کاربر سایت
      نوشته ها
      7,830
      میانگین پست در روز
      2.17
      سن
      30
      قد
      168
      وزن شروع
      82
      وزن هدف
      60
      وزن فعلی
      60
      جنسیت
      خانم
      حالت من
      ShadOsarhal
      سلام عزیزم
      ممنون بایت لایکات
      ای کاش بجای این همه باشگاه زیبایی اندام

      باشگاه های زیبایی افکار هم داشتیم ...!

      مشکل امروز جامعه ما اندام ها نیستن افکار ها هستن

      افکارها را دریابیم و درست کنیم ...

    9. #35
      azinra آواتار ها
      کاربر سایت

      گروه وزنی
      گروه وزنی

      برای آشنایی بیشتر با من اینجا کلیک کنید

      تاریخ عضویت
      شهریور 1392
      عنوان کاربر
      کاربر سایت
      نوشته ها
      55
      میانگین پست در روز
      0.01
      سن
      24
      قد
      166
      وزن شروع
      93
      وزن هدف
      80( هدف اولیه)
      وزن فعلی
      87.5 :)
      جنسیت
      خانم
      حالت من
      Mashghool
      من از شنبه29 آذر93 تا دیروز صبح یعنی سشنبه به مدت 4 روز ،رژیم رو ادامه دادم.. و از 94 شدم نزدیک 91/5 .. اما دیروز واقعا حالم بد بود و تحت فشار بودم.. بیشترشم به خاطر کارامه که با وجود رژیم سنگین ،نمیتونستم انجام بدم و متاسفانه چون عجله ایه نمیشد به دو هفته بعد ک رژیم تموم میشه موکول کنم... واسه همین مجبور شدم رژِیم رو بر خلاف میلم بشکونم.. خوب داشتم پیش میرفتم.. و دفیقا فکر میکنم 6 7 کیلو رو حداقل کم میکردم تو این دوهفته.. اما ناامید نیستم ، ادم یه وقتایی باید بین چیزای مختلف انتخاب کنه... این چند مدت سعی میکنم پرخوری نکنم و هرچه زودتر بیام و دوباره شروع کنم این دفعه تو یه تایم درست شروع میکنم و پیش میبرم.. چون به نظرم باید این کارو با حداکثر قوای ذهنی و جسمیم انجام بدم تا موفق شم.. مثل یه ترک اعتیاد میمونه.. و دوباره که برگشتم حتما موفق میشم مثل همه ی کسایی ک موفق شدن..
      این بار به جای اینکه هر 6 ماه برگردم و شروع به برنامه ریزی رژیم کنم.. آسه آسه و پیوسته میرم جلو.. هدفم هم کاهش 5 کیلو 5 کیلو هست.. نه بیشتر!

  • صفحه 4 از 4
  • نخستنخست
  • ... 234

    مجوز های ارسال و ویرایش

    • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
    • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •  
    عکس تاپیک

    افزایش چربی سوزی در ورزش و بدنسازی با 12 روش

    افزایش چربی سوزی
    برای مشاهده کلیک کنید
    عکس تاپیک

    کوچک کردن شکم در یک ماه با ۵فرمول

    کوچک کردن شکم
    برای مشاهده کلیک کنید
    عکس تاپیک

    رژیم خروج از استاپ وزن یک روزه و کاملا رایگان

    رژیم خروج از استاپ وزن
    برای مشاهده کلیک کنید
    عکس تاپیک

    کوچک کردن باسن و فرم دهی با 9 راهکار

    کوچک کردن باسن
    برای مشاهده کلیک کنید