نبینم سارای گل من ناامید باشه
عزیز دلم من مطمئنم ما می تونیم
ولی سارا دختر داییم واقعا خوب بود
فقط شکمش گنده شده بود
بقیه جاهاش لاغر بود
خیلی بد از زایمانش راحته
مشکلی برای کم کردن نداره
ما هم باید حواسمون رو جمع کنیم مهربون
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام سارا جون خوبی ؟فندق چطوره ؟
کم پیدا دلم برات تنگ شده بود
من تا حالا خيلي گرسنه ام ميشد ولي الآن مثل قبل نيستم
سعي مي كنم رعايت كنم
راستي من امروز هفته ي 9 هم تموم شد:6259:
- - - Updated - - -
سلام عزيز دلم
مرسي كه بهم سر مي زني
منم دلم برات تنگ شده بود
ولي ديگه فك كن
كار اداره و درگيري هاي ني ني تو راهه يه كم بي معرفتم كرده :connie_38:
تو 5 هفته از من عقب تری
من فردا هفته چهاردهمم تموم میشه
سارا جونم سلام
چطوری خوبی؟
فندق خوبه؟
امیدوارم همه چی خوب پیش بره
بچه ها من خيلي دپرس و نا اميدم
الآن 69 روز از آغاز بارداريم مي گذره
روز 43بارداري رفتم دكتر و وزنم 64.500 بود
يكشنبه ي آينده وقت دكتر دارم
كلي استرس دارم ... حس مي كنم خيلي وزن اضافه كردم
اگه به همين شكل پيش برم كارم خيلي سخت ميشه بعدا" براي لاغري
دچار افسردگي دوران بارداري شدم
من چيكار كنم
تو رو خدا كمكم كنيد :crysmiley2:
عزیز دلم استرس رو از خودت دور کن
انشالله که خیلی اضافه نکردی
وای سارا افسردگی به خاطر تغییر هورمانهاته
و متاسفانه کاملا طبیعی
باورت می شه چند روز قبل از دست شهراد ناراحت شده بودم
مثلا بچم اومده بود عذر خواهی
نشسته بودم زار می زدم
که آخه چرا این قدر من رو اذیت می کنی
خیلی کم طاقت شدم
منم خیلی وقتها از خودم بدم میاد
انشالله خوب میشیم
من بيشتر استرسو اضطرابم واسه چاقيمه
همش به خودم مي گم ببين چه سخت وزن كم كردي حالا چه به راحتي داره وزنت اضافه ميشه و هي به خودم مي گم بازم بايد اون راه سخت رو برم... فقط يه روزنه ي اميد دارم و اون هم اينه كه ديگه خبري از ني ني و بارداري نيست و باقي عمرم رو مي تونم خوشتيپ باشم