رویای من که حقیقت خواهد شد .بی بی خانم
سعی کن در زندگی آنچه را دوست داری به دست آوری وگرنه مجبوری آنچه را داری دوست بداری.
راه چالاک نیستم دوباره ادامه دادم .احساس می کردم شادیم کم شده بازم ادامه
دادم .این دفعه دیدم نفس کم آوردم بازم ادامه دادم دوباره وسه باره .تو این مسیر چند
تا امانت داشتم که باید مواظبشون می بودم .دیگه از خودم غافل بودم . یهو به خودم اومدم دیدم دیگه به راحتی نمی تونم راه برم پاهام همراهیم نمی کنند نفسم هم همینطور . وای خدای من اون موقع بود که فهمیدم چه بلایی سرم اومده .موجودات
زشت و بی ریختی توی تنم لونه کرده بودن و هی داشتن آزارم می دادن .کلی منو
زشت کرده بودن و انواع دردها رو رو جونم گذاشته بودن .تصمیم گرفتم با اونا بجنگم
و از تن نازنینم بیرونشون کنم .
واقعا کار سختی بود اونا تعدادشون زیاد بودولی من یک نفربودم. هر چی می جنگیدم
و اونا رو بیرون می کردم تا غافل می شدم دوباره بر می گشتن . زند گی کردن با اونا
اصلا قشنگ نبود تا اینکه متوجه شدم مهربون هایی هستن که بدون هیچ توقعی به
من و امثال من کمک می کنند .بعضی هاشون هم همدرد خود من .تصمیم گرفتم
ازشون کمک بخوام .
حالا دارم با این زشت و بی ریختها که اسمشون چربی اضافیه
با کمک دوستام می جنگم.
ممنونم دوستان .دوستتون دارم.
آشنایی بیشتر با زیباتنی ها
پاسخ به رایج ترین سوالات کاربران
اطلاعیه مدیریت سایت
پاسخ با نقل قول
نوشته اصلی توسط بی بی خانم
