هر روز صبح چند خطی قرآن می خواندم تا به آیه ای پر مغز برسم و طی آن روز تلاشم بر درونی کردن آن آیه بود. یک روز خواندم تا به این آیه رسیدم: ((وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ : و برای هر کس که از مقام پروردگارش بترسد دو باغ است))؛ همان جا توقف کردم و قرآن را بستم. این آیه به زندگی ام معنا داد. ارزش گم شده ی زندگی من: ((ترسیدن از مقام پروردگارم)) بود. در اصل این آیه احترام را به انسانِ خالی از از قید امروز یاد می دهد. احترامی که به زندگی خودش ارزش می دهد و می گوید که: ((نه! قیدی هست. مبدئی برای ارزش گذاری هست)). می توان اینگونه هم گفت: ((نه! قیدی هست؛ حتی در سخت ترین شرایط)) چون ما گاهی از سختی به پوچی می رسیم.
آشنایی بیشتر با زیباتنی ها
پاسخ به رایج ترین سوالات کاربران
اطلاعیه مدیریت سایت