درخت دوستی بنشان که کام دل ببار آرد
نهال دشمنی برکن که رنج بی شمار آرد
نمایش نسخه قابل چاپ
درخت دوستی بنشان که کام دل ببار آرد
نهال دشمنی برکن که رنج بی شمار آرد
میازار موری که دانه کش است که جان دارد وجان شیرین خوش است:2i1d1co:
- - - Updated - - -
دردل او دوستی جایی نداشت مهربانی هیچ معنایی نداشت:2i1d1co:
تا نگرید طفلک حلوا فروش
دیگ بخشایش کجا آید به جوش
شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بيرون کند
دانی که چرا سر نهان با تو نگویم؟
طوطی صفتی طاقت اسرار نداری...
یاد باد آنکه نهانت نظری با ما بود, رَقَم مِهر تو بر چهره ما پیدا بود.
دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد
در دولت به رخم بگشادی
تاج عزت به سرم بنهادی
یارب آن نوگل خندان که سپردی به منش
می سپارم به تو از دست حسود چمنش
شقایق ها غریبانه شکفتند
به دشت خون چه مظلومانه خفتند