هیس!!! دخترها فریاد نمیزنند...
................................
این جمله اسم یک فیلم دردناکه که اگر ندیدینش توصیه میکنم حتما اون رو ببنید.حتما!! داستان فیلم درباره عروسیه که روز عروسیش مرتکب قتل میشه و سرانجام پس از اصرار بازجو و وکیلش حاضر میشه بالا خره صحبت کنه.15 سال پیش وقتی تنها 8 سالش بوده...
پدر و مادر "شیرین" دختر معصوم و زیبا به شدت درگیر روزمرگی های خودشون هستن. مادر "شیرین" دخترش رو به "مراد" (کارگر شون) میسپاره تا اون رو هر روز از مدرسه به خونه بیاره و کلید خونه رو هم بهش میده و میگه اگه"شیرین" حوصله ش سر رفت اون رو به پارک ببره. "مراد" دخترک رو به پارک میبره و "شیرین" از این که یه دوست خوب پیدا کرده خیلی خوشحاله و مدام میخنده. وقتی به خونه برمیگرده توی گیر و دار بازی و قهقه دخترک معصوم "مراد" بهش نزدیک و میشه و ...این نقطه چین رو نذاشتم تا ادامه ش رو نگم. همین نقطه چین ها تم اصلی شوربختی زنان دنیاست. "مراد" بهش نزدیک میشه و بهش تجاوز میکنه. بله تجاوز. کلمه ای که حتی بعضی مواقع ما آروم اداش میکنیم چون حتی از گفتنش هم وحشت داریم. چون از کودکی توی گوشمون خوندن قربانی تجاوز باید ساکت باشه چون آبروش در خطره.
"مراد" هر روز و هروز که "شیرین" رو به خونه میبره کارش رو تکرار میکنه. بهتره بلند تر بگم بله هر روز به یه دختر بچه هشت ساله "تجاوز" میکنه...هر روز. "شیرین" معصوم جیغ میزنه اما "مراد " جلوی دهنش رو میگیره و میگه "هیس!!! دختر که داد نمیزنه! هیس! اگه به کسی بگی آبروت رو میبرم...
"شیرین"هر شب کابوس میبینه "مراد" رو توی اتاقش تصور میکنه و هر روز و هر روز پژمرده تر میشه. غذا نمیخوره اما پدر و مادرش به جای این که باهاش صحبت کنن اون رو پیش دکتر تغذیه میبرن! حتی دخترک معصوم سعی میکنه با معصومیتش به مادرش بفهمونه که یه "مرد گنده!" دوستش رو اذیت میکنه اما مادرش میگه : "هیس! درباره این چیزا حرف نزن و با اون دختر هم دیگه حرف نزن!!! "
.............
سال ها میگذره و ..
شیرین برای نجات یه دختر بچه معصوم دیگه مثل خودش مرتکب قتل میشه اما پدر و مادر اون دختر حتی حاضر نمیشن به دادگاه بیان و شهادت بدن که دخترشون مورد تجاوز قرار گرفته و شیرین نجاتش داده چون "از آبروشون میترسن!" و شیرین سرانجام محکوم به قتل عمد واعدام...
باور کنید من و برادرم این فیلم رو میدیدیم صدای هیچ کدوممون در نمیومد من که نزدیک بود گریه کنم برادرم هم صداش میلرزید! واقعیت پشت این فیلم دردناک و ترس مردم جامعه از "آبرو" دردناک تره.
بعد از دستگیری مراد مشخص شد که به 47 کودک معصوم دیگه هم تجاوز کرده اما شکایتی ازش نشده. چرا؟؟؟؟!!!!!! ترس از آبرو!! آیا اگر ما به خاطر ترس از آبرو در برابر یه جنایت سکوت کنیم در اون جنایت شریک نیستیم؟؟؟؟؟ تا کی جامع و مخصوصا زن ها باید قربانی "ترس از آبرو " باشند؟؟؟
البته پسر ها هم از این خوان ترس بی نصیب نیستند. و از کودکی در گوششان زمزمه میشود:" هیس! پسرها گریه نمیکنند!!
آشنایی بیشتر با زیباتنی ها
پاسخ به رایج ترین سوالات کاربران
اطلاعیه مدیریت سایت
پاسخ با نقل قول
نوشته اصلی توسط الینا1
