-
کاربر تازه وارد
تنش بر سر پذیرش شخصی به عنوان عروس خانواده
سلام
خسته نباشید
بنده جوانی 26 ساله ام که قبلا با خانمی عقد کرده بودم اما به دلیل مشکلات بسیاری که ایشان داشت خیلی زود (قبل از عروسی و یا هر گونه رابطه ای) از هم جدا شدیم (متاسفانه ایشون و خانواده اش قبل از عقد بسیاری از عیوب ایشون و خودشون رو مخفی کردن و من هم خیلی تحقیق مناسبی قبل از عقد در رابطه با این خانواده نکردم)
بعد از این ماجرا (جدایی) به دنبال موردی مناسب برای ازدواج می گشتم و در این رابطه خانواده هم به شدت با من همراهی می کردند اما هم من و هم خانواده به خاطر تجربه تلخ پیشین تاکنون خیلی سخت گیری کرده ایم و اکثر جاهایی که برای خاستگاری رفیم جواب منفی انتهای کار از سوی من و یا خانواده ام بوده، البته سعی کردم تا حد امکان از ماجرای گذشته تاثیر نپذیرم اما خُب .... (چهار جا از پنج جایی که رفتیم رو ما جواب منفی دادیم و یک جای دیگه هم صرفاً به دلیل مسئله عقد قبلی و حساسیتی که این خانواده روی عنوان ازدواج مجدد داشتن جواب منفی گرفتم؛ ضمناً تعداد بسیار زیادی مورد هم به من و یا خانواده ام پیشنهاد شد اما قبل از هر اقدامی و یا بعد از یک بار تماس تلفنی رد کردیم)
تا جایی که مدتی پیش (چند هفته پیش) با خانواده ای خوب و متشخص آشنا شدیم که هم فرهیخته بودن و هم دختر خانم این خانواده از نظر اخلاقی و باطن واقعاً پسندیده بود به گونه ای که بنده و خانواده بنده که به شدت اهل سخت گیری و یافتن نواقص در این رابطه ها (آشنایی و خاستگاری و ....) بودیم در رابطه با این خانواده نواقص و کمبودهای بسیار ناچیزی پیدا کردیم و در خصوص دختر خانمشون که تقریباً هیچ چی .....
لذا بنده به شدت علاقه مندِ این دخترخانم شدم
اما متاسفانه یه مسئله در رابطه با این دختر خانم بود که باز هم خانواده حاضر به همراهی با من نشدن و اون هم صورتِ ظاهری ایشون بود
مسئله اینه که این دخترخانم ار نظر ظاهر:
1. دارای رنگ پوستی تقریباً سبزه هست (نه خیلی، اما نسبت به من و خانواده من که خیلی پوستی روشن و سفید داریم شاید ملموس باشه)
2. صورتی زیبا نداره (البته ایشون صورتی تقریباً معمولی داره و نمی شه این صورت رو بدگل دونست اما باز در قیاس با خودم و خونواده ام .....)
3. تقریبا خیلی لاغر هست و ظاهراً بیشتر این لاغری از فعالیت بسیار بالای ایشون و شاید هم عدم توجه به تغذیه مناسب نشأت می گیره (باز هم متاسفانه در قیاس با خودم که ورزش کارم و اندامی خیلی متناسب دارم ....)
4. به دلیل استخون بندی ظریف این دخترخانم، صورت ایشون تقریباً کم حجم و کوچیکه (نه اینکه به صورت غیر معمولی باشه اما می شه اون رو در پایین ترین حد یک سر و یا صورت با اندازه معمولی و طبیعی دونست)
5. ایشون و خانواده ایشون دارای ظاهر و باطنی یکسان و تقریباً ساده (البته منظور بی آلایش) هستن و از نظر خانواده من و حتی خودم که تا حدی به دنبال ایجاد شخصیتی اراسته و متین (مخصوصاً در اذهان مردم) و به بیان دیگه اهل پرستیژ هستیم کمی (البته کمی) غیر قابل قبوله
ظواهر بالا در نظر خودم (حداقل در حال حاضر) اصلاً ناپسند نیست و در قیاس با اخلاق (خوش خلقی، قناعت، عدم زودرنجی، دوری از کینه و دشمنی، ادب و احترام، عدم غرور با وجود کمالات زیاد و ....)، سرزنده و شادابی روحی، فهم و درک، تحصیلات بالا، فرهیختگی خانواده، هم کفی نسبی دو خانواده و .... اصلاً نمی تونم به این مثلاً نواقصی که اصلاً خدادادی هم هستن و هیچ ربطی به اصل مسئله ندارن توجه داشته باشم
البته نه اینکه از همسری با ظاهری زیبا و ..... خوشم نیاد، اتفاقاً من هم تمایلِ داشتن شریک و همراهی زیبا برای زندگیم دارم اما این مسئله در اولویت های بعدیم قرار می گیره و می تونم بگم این دختر خانم اولویت های اولم رو با درصدی بسیار بالا داره (نگفتم 100 یا بالای 95 درصد، چراکه با وجود اینکه نقصی در سیرت ایشون ندیدم اما با وجود این، سعی کردم تا حد امکان شکاکانه و محتاتانه به این موضوع نگاه کنم)
در هر صورت؛ مسئله فعلی اینه که خانواده بنده (البته فقط مادر و خواهر) به شدت روی این مسئله پافشاری می کنن که مسئله ظاهر خیلی خیلی مهمه و تو بعداً (بعد از گذشت مدتی از زندگی مشترک با این دختر خانم) پشیمون می شی و یا این دخترخانم نمی تونه شریک جنسی خوبی برای تو باشه (البته به این صراحت نگفتن اما نوعِ بعضی از بیان هاشون گویای همین مسئله است) و یا اینکه این دختر خانم به خاطر لاغری نمی تونه مراحل بارداری و زایمان رو به خوبی بگذرونه و یا مادر خوبی از نظر جسمی نخواهد بود و .....
البته گزینه پنجم (مسئله پرستیژ این خانواده و از این حرفا) خیلی از درجه اهمیت بالایی در نزد خانواده من برخوردار نبوده اما در هر صورت این مسئله نیز بیان شده و لذا من عنوانش کردم
حالا آمدم اینجا این پست رو زدم تا از شما نیز در این رابطه راهنمایی بگیرم و ببینم از نظر شما بهتره به ندای دلم توجه کنم یا اینکه همراه خانواده ام بشم و قید این دخترم خانم رو بزنم و اینکه با توجه به موارد مشابه، این مسائلی که خانواده من در خصوص عیب ظاهری(البته دوست ندارم از لفظ عیب استفاده کنم اما ....) ایشون و آینده تفکرات من می گن چقدر می تونه صحت داشته باشه (البته باز بگم که در حال حاضر هر چی به آینده فکر می کنم نمی تونم این رو بپذیرم که شاید فردا از این انتخاب پشیمون بشم)
لطفا من رو راهنمایی کنید
ممنون
-
4 کاربر، ارسال MH_naser را لایک کرده اند:
neli (23 خرداد 1392),somy (23 خرداد 1392),tanya (22 دی 1392), Zenith (23 خرداد 1392)
-
23 خرداد 1392 02:47
# ADS
تبلیغات در مدار
-
مدیر کل سایت
از نوع حرف زدن و ابراز نظرتون در مورد این خانوم کاملا پیداست که انسانی مبادی آداب هستید و این خیلی خوبه.
میشه بپرسم شما چند سالتونه؟ میخوام بدونم در چه سنی برای ازدواج هستید.
به قلبتون که رجوع میکنید فکر میکنید چقدر دوستش دارین؟ ببینید یه سری مسایل رو خونوادتون درست میگن که بعد از گذشت یک سال از ازدواج ممکنه براتون مهم بشه. اما نکته اونجاست که یه چیزایی رو هم دارن اشتباه میکنن. مثلا لاغری باعث عدم باروری یا مشکل در اون نمیشه. شاید برای خودش قدری سخت باشه اما غالبا با تامین تغذیه صحیح مادر و کودک این مشکل حل میشه. به نظر من بشینید قبل از هر چیزی با خودتون دقیق تر فکر کنید. آیا میتونید در همین ظاهرش زیبایی هایی برای خودتون پیدا کنید؟ یعنی مثلا چشم هاش یا کلا بخش هایی از ظاهرش رو حس کنید دوست دارید؟ ببینید اگه شما با هیچ علاقمندی نسبت به ظاهر ایشون وارد زندگی بشید شاید همون اتفاقی که خونوادتون گفتن اتفاق بیفته! ما که نمیخوایم شما یا خودمون رو گول بزنیم. اصلا مهم نیست دیگران بگن ظاهرش خوب نیست. ببینید خودتون ظاهرش رو چطور میبینید؟ آیا از نظر شما دیگه هیچ زیبایی در ظاهر این خانوم نیست؟
برای موضوع پرستیژ خانوادگی اصلا نگران نباشید. چون ظاهرا ایشون در اصالت و تمدن مشکلی ندارن. فقط شاید زیاد به قول شما متوجه انظار مردم و غیره نباشن. این موضوع در خانوم ها به راحتی و در طی یکسال تاثیر پذیر و قابل تغییره. بخصوص وقتی در مقابل خونواده ی شما قرار میگیره. کافیه شما هم بهش یه پیش زمینه بدین. البته پیشنهاد میکنم در این مورد قبل از جواب مثبت صحبت کنید
یه مورد دیگه رو هم در نظر بگیرید اینکه خودتون چقدذ تحت تاثیر حرف خونوادتون هستید؟ اگر فکر میکنید ممکنه خونوادتون فردا تا یه ذره در مورد ظاهر این خانوم نظر دادن، شما اصطلاحا دل چرک بشین اینکارو نکنید. چون اینطوری مدام احساس ارامش خیال نخواهید داشت
در نهایت بخاطر ترس از اینکه "شاید دیگه کسی مثل این خانوم پیدا نکنم" ازدواج نکنید. این اشتباه بزرگیه. سعی کنید در وجودش و صد البته ظاهرش زیبایی هایی که به دل خودتون بشینه(کاری به دیگران نداریم) پیدا کنید
-
2 کاربر، ارسال Zenith را لایک کرده اند:
somy (23 خرداد 1392),tanya (22 دی 1392)
-
مدیر ارزشمند پیشین
بنظر من اگه خونوادتون مخالف هستن اینکارو نکنین چون در آینده اون دختر بیچارست که هی میخاد عذاب بکشه بخاطر چیزی که هیچ گناهی نداره اگه خونوادتون مخصوصا خواهرو مادرتون از چهره اون خوششون نمیاد مرتب اینو به روش میارن و مرتب بنده خدا میخاد تحقیر بشه و شما هر چقدرم همدیگرو دوست داشته باشین برا اینکه همسر آیندتون رنجیده نشن یا مجبورین با خونوادتون قط رابطه کنین یا هر روز ناراحتی همسرتونو ببینین هر چقدرم منطقی باشه بازم میخاد ناراحت بشه و این ناراحتی به شما منتقل بشه :4xvim2p:
-
2 کاربر، ارسال shamim2 را لایک کرده اند:
raha32 (04 اسفند 1392),tanya (22 دی 1392)
-
مدیر ارزشمند پیشین
کاربر سایت
با سلام خدمت شما دوست عزیز.
ببینین دوست گرامی داشتن چهره زیبا برای بقای یک زندگی مهم نیست چرا؟چون بعد از گذشت حدود 1 سال این چهره برای شما بسیار عادی خواهد بود و فقط شاید برای اطرافیان این زیبایی زیاد به چشم بخوره چه بسا دختران زیبا رویی بودن که طلاق گرفتن پس بهتره زیاد روی چهره مانور ندین .یه مسئله ای که من از حرهای شما برداشت کردم اینه که به خانواده خودتون وابسته هستین سعی کنین زیاد به خانواده وابسته نباشین اگر شغل و خانه جداگانه دارید سعی کنید مستقل زندگی کنید و اجازه دخالت خانواده را در زندگی خودتون ندین.در ضمن همون طور که خودتون گفتین ظاهر معمولی داره و مطمئن باشین که در رابطه با مسائل جنسی هم به مشکل برنمیخورید در مسائل جنسی فاکتورهای زیادی دخیله که شاید صورت زیبا در مراحل پایین تر قرار بگیره در مورد بارداری همم همون طور که دوستان عزیز فرمودن هیچ ارتباطی با لاغری نداره و شاید کمی زایمان براشون سخت بشه ایشون میتونن با تغذیه مناسب قبل از بارداری این مشکل رو هم حل کنن.
سبزه بودن دختر خانم هم هیچ اشکالی نداره.اگه خودتون ظاهار و رنگ پوستشو قبول دارین مشکل حله.
فقط به ندای دل گوش کردن اشتباه .یک راه حل بهتون میگم.توی یک برگه تمام حسن هایی که دختر مورد نظرتون دارن یاداشت کنید،از قبیل اخلاق،خانواده،ظاهر ،تحصیلات و...و عیب هایی هم که داره رو بنویسید اگه حسن های اون بیشتر از عیب هاش بود اون دختر مورد خوبیه.
در ضمن ببینیم معیار خانواده شما چیه؟ایا با معیار های شما تفاوت داره یا نه؟اگه فقط ظاهر و این حرفا باشه با صحبت کردن حل میشه.
در ضمن بهتره فاصله بین طلاق و ازدواج بعدی حداقل 1 سال فاصله باشه،اصلا هم عجله نکنین سن زیادی هم که ندارین.
امیدوارم خیلی زود همه مشکلاتتون حل بشه.
مشکلات اندازه فیل هم که باشند پرندگان کوچک الهی کافیست
* سوره فیل*
-
کاربر زیر پست rezaiyan را لایک کرده است:
-
کاربر تازه وارد
سلام به همه
ممنون بابت راهنمایی هاتون
نوشته اصلی توسط
Zenith
از نوع حرف زدن و ابراز نظرتون در مورد این خانوم کاملا پیداست که انسانی مبادی آداب هستید و این خیلی خوبه.
میشه بپرسم شما چند سالتونه؟ میخوام بدونم در چه سنی برای ازدواج هستید.
توی پست اولم به سن خودم اشاره کردم، من انتهای 26 سالگی هستم.
دختر خانمی که در رابطه باهاشون صحبت کردم تقریباً دو سال کوچکتر از من هست (ضمناً ازدواج (عقد) قبلی ام هم حدود 1.5 سال پیش صورت گرفت و کل مدت با هم بودن و جدایی فقط 7 ماه به طول انجامید)
نوشته اصلی توسط
Zenith
به قلبتون که رجوع میکنید فکر میکنید چقدر دوستش دارین؟ ببینید یه سری مسایل رو خونوادتون درست میگن که بعد از گذشت یک سال از ازدواج ممکنه براتون مهم بشه. اما نکته اونجاست که یه چیزایی رو هم دارن اشتباه میکنن. مثلا لاغری باعث عدم باروری یا مشکل در اون نمیشه. شاید برای خودش قدری سخت باشه اما غالبا با تامین تغذیه صحیح مادر و کودک این مشکل حل میشه. به نظر من بشینید قبل از هر چیزی با خودتون دقیق تر فکر کنید. آیا میتونید در همین ظاهرش زیبایی هایی برای خودتون پیدا کنید؟ یعنی مثلا چشم هاش یا کلا بخش هایی از ظاهرش رو حس کنید دوست دارید؟ ببینید اگه شما با هیچ علاقمندی نسبت به ظاهر ایشون وارد زندگی بشید شاید همون اتفاقی که خونوادتون گفتن اتفاق بیفته! ما که نمیخوایم شما یا خودمون رو گول بزنیم. اصلا مهم نیست دیگران بگن ظاهرش خوب نیست. ببینید خودتون ظاهرش رو چطور میبینید؟ آیا از نظر شما دیگه هیچ زیبایی در ظاهر این خانوم نیست؟
والا من مثل خانمای خانواده نتوسته ام ظاهر ایشون رو ببینم و مورد بررسی قرار بدم کما اینکه اصلا مجاز به این کار هم نبودم اما در کل مدت آشنایی و صحبت با ایشون سعی کردم تا به طور کامل صورت و ظاهر ایشون رو نگاه و بررسی کنم؛ در خصوص صورت که اصلا مشکلی نداشته ام و الان هم اصلا احساس بی میلی و به رغبتی نسبت به این صورت و ظاهر ندارم.
این رو گفتم، شاید صورت ایشون خوشگل و زیبا نباشه اما بدگل و نازیبا هم نیست؛ ضمن اینکه بشاشیت و شادابی که توی وجود ایشون بود طراوتی خاص به صورتشون داده بود
در کل شاید صورت ایشون معمولی، مقداری کوچک و نحیف و ... باشه اما بیشتر مشکل خانواده من روی لاغر بودن ایشونه (چراکه من هم نظرم رو به صراحت درباره دیدنی هایی که مجاز به دیدنشون بوده ام به خانواده ام داده ام و خانواده بیشتر روی مسائلی که ندیده ام بحث دارن هرچند در غیر این هم بحث و ایراد دارن)
ضمن اینکه دخترخانمی که مدتی کوتاه در عقد من بود نیز دارای صورتی تقریبا معمولی بود و خیلی از نظر ظاهر نسبت به ایشون برتری نداشت (علت اینکه خانواده به ظاهر دخترخانم قبلی ایرادی نگرفتن و به ایشون می گیرن اینه که اوشون دارای اندامی متناسب بود اما ایشون نه ...)
نوشته اصلی توسط
Zenith
برای موضوع پرستیژ خانوادگی اصلا نگران نباشید. چون ظاهرا ایشون در اصالت و تمدن مشکلی ندارن. فقط شاید زیاد به قول شما متوجه انظار مردم و غیره نباشن. این موضوع در خانوم ها به راحتی و در طی یکسال تاثیر پذیر و قابل تغییره. بخصوص وقتی در مقابل خونواده ی شما قرار میگیره. کافیه شما هم بهش یه پیش زمینه بدین. البته پیشنهاد میکنم در این مورد قبل از جواب مثبت صحبت کنید
نه، از این بابت که نگرانی آنچنان و زیادی ندارم چراکه همون طور که خودتون هم برداشت و بیان کردید خانواده ایشون از خانواده های اصیل و متشخص هستن و فقط همون مسئله عدم توجهشون به انظار مطرح هست
اما به اینکه می گید بعد از یکسال ایشون می تونه تغییر بکنه چقدر اطمینان دارید چراکه سن ایشون هم در حدی است که فکر نمی کنم دیگه خیلی بتونن از این نظر تغییر بکنن (البته این مسئله از درجه اهمیت بالایی برام برخوردار نیست اما در هر صورت من چنین برداشتی دارم ...) ضمن اینکه تحصیلات ایشون در دو مقطع کارشناسی و ارشد در دانشگاه تهران بوده و اونجا سلایق و علایق خیلی متنوعی در میان دختران وجود داره اما ایشون طول کل مدت تحصیلشون از هیچ کدوم از هم کلاسیاشون و غیر هم کلاسیاشون تاثیر نپذیرفته و لذا فکر نمی کنم باز هم تاثیرپذیری آنچنانی داشته باشه هر چند از شوهر (البته این صرفا یه نظره که از طرف من عنوان شده و نمی دونم چقدر صحیحه؛ ضمنا تا حدی این عدم تاثیرپذیری از بعضی از خانم ها رو به فال نیک هم می گیرم)
نوشته اصلی توسط
Zenith
یه مورد دیگه رو هم در نظر بگیرید اینکه خودتون چقدر تحت تاثیر حرف خونوادتون هستید؟ اگر فکر میکنید ممکنه خونوادتون فردا تا یه ذره در مورد ظاهر این خانوم نظر دادن، شما اصطلاحا دل چرک بشین اینکارو نکنید. چون اینطوری مدام احساس ارامش خیال نخواهید داشت
در حال حاضر که برام نظر خانواده ام از درجه اهمیت بالایی برخورداره چراکه در هر صورت اونها نزدیک ترین افراد به من هستن و قبل از هر کس دیگه ای اونها هستن که خانواده من محسوب می شن (البته توی این مسئله که با هم اصلاً اتفاق نظر نداشتیم و مقداری اندکی ناراحتی از هر دو سو به وجود اومده)
اما در خصوص آینده هیچ گونه ترسی ندارم چرا که اولا خودم خیلی تابع حرف دیگران نیستم (البته سعی می کنم اگه حرفی به نظر صحیح اومد رو بدون هرگونه تنشی بپذیرم اما حرفهایی که به نظر معقول و صحیح نیستن رو نه خیلی توجه می کنم و نه ترتیب اثر می دم) و ثانیاً با شناختی که از مادر و خواهرم دارم می دونم بعد از عقد (چه با ایشون و چه با هر شخص دیگه ای) میزان این مباحثشون به حداقل می رسه (البته نه اینکه کاملا تموم بشه اما آنقدر میزان این اشکال و ایرادهاشون کم خواهد شد که با اغماض می شه از اونها صرفه نظر کرد و واهمه به دل راه نداد)
نوشته اصلی توسط
Zenith
در نهایت بخاطر ترس از اینکه "شاید دیگه کسی مثل این خانوم پیدا نکنم" ازدواج نکنید. این اشتباه بزرگیه. سعی کنید در وجودش و صد البته ظاهرش زیبایی هایی که به دل خودتون بشینه(کاری به دیگران نداریم) پیدا کنید
ما هنوز قولی به هم نداده ایم و لذا سعیم بر اینه که چنین افکاری توی تصمیم گیری ام تاثیر نگذاره اما با توجه به اینکه برای ازدواج دخترخانمای زیادی رو مورد ارزیابی و تحلیل قرار دادم و حالا محاسن ایشون رو در قیاس با اونها خیلی بیشتر می بینم و معایب ایشون رو هم در قیاس با خیلی هاشون خیلی کمتر می بینم، احتمالا همین افکاری که گفتید هم داره رو دیدگاهم تاثیر می گذاره
اما اینم باید بگم که ظاهر ایشون واقعا به دلم نشسته
نوشته اصلی توسط
shamim2
بنظر من اگه خونوادتون مخالف هستن اینکارو نکنین چون در آینده اون دختر بیچارست که هی میخاد عذاب بکشه بخاطر چیزی که هیچ گناهی نداره اگه خونوادتون مخصوصا خواهرو مادرتون از چهره اون خوششون نمیاد مرتب اینو به روش میارن و مرتب بنده خدا میخاد تحقیر بشه و شما هر چقدرم همدیگرو دوست داشته باشین برا اینکه همسر آیندتون رنجیده نشن یا مجبورین با خونوادتون قط رابطه کنین یا هر روز ناراحتی همسرتونو ببینین هر چقدرم منطقی باشه بازم میخاد ناراحت بشه و این ناراحتی به شما منتقل بشه زیباتن
واقعیت من هم روی این مسئله خیلی فکر کردم و از اینکه در آینده چنین حالتی پیش بیاد واقعا ترس دارم(اصلا نمی خوام به خاطر خودخواهی ام یه نفر دیگه رو بدبخت کنم کما اینکه باز این بدبختی به صورت مستقیم بر روی زندگی خودم هم تاثیر منفی می گذاره) اما همون طور که بالاتر گفتم، با شناختی که از خانواده ام دارم درصد به وجود آمدن چنین مشکلی بسیار بسیار اندک و ناچیزه
الان بیشتر مسئله ای که خانواده روش تاکید می کنن و من هم بیشتر برای بررسی اون این مبحث ظاهر رو مطرح کردم اینه که خود تو (منظور خودم هستم) بعد از گذشت مدتی پشیمون می شی و ظاهر ایشون برات ناخواستنی می شه و .....
مسئله اصلیم اینه که با توجه به اینکه الان واقعا ظاهر ایشون به دلم نشسته (البته گفتم تا اون حدی که مجاز به مشاهده بوده ام و دیدم) و به صرف وجود سایر محاسن ایشون چشمم رو نمی خوام بر روی ظاهر ایشون ببندم؛ آیا باز هم احتمال چنین چیزی (پشیمانی و بی رغبتی نسبت به ظاهر ایشون، در آینده) وجود داره؟
نوشته اصلی توسط
rezaiyan
با سلام خدمت شما دوست عزیز.
ببینین دوست گرامی داشتن چهره زیبا برای بقای یک زندگی مهم نیست چرا؟چون بعد از گذشت حدود 1 سال این چهره برای شما بسیار عادی خواهد بود و فقط شاید برای اطرافیان این زیبایی زیاد به چشم بخوره چه بسا دختران زیبا رویی بودن که طلاق گرفتن پس بهتره زیاد روی چهره مانور ندین .یه مسئله ای که من از حرهای شما برداشت کردم اینه که به خانواده خودتون وابسته هستین سعی کنین زیاد به خانواده وابسته نباشین اگر شغل و خانه جداگانه دارید سعی کنید مستقل زندگی کنید و اجازه دخالت خانواده را در زندگی خودتون ندین.در ضمن همون طور که خودتون گفتین ظاهر معمولی داره و مطمئن باشین که در رابطه با مسائل جنسی هم به مشکل برنمیخورید در مسائل جنسی فاکتورهای زیادی دخیله که شاید صورت زیبا در مراحل پایین تر قرار بگیره در مورد بارداری همم همون طور که دوستان عزیز فرمودن هیچ ارتباطی با لاغری نداره و شاید کمی زایمان براشون سخت بشه ایشون میتونن با تغذیه مناسب قبل از بارداری این مشکل رو هم حل کنن.
نظر من هم در رابطه با ظاهر ایشون همینه و به نظر خودم هم چیزی که هیچ وقت برام عادی نخواهد شد اخلاق رذیله هست نه ظاهری که حتی همین الان هم مشکلی باهاش ندارم
در رابطه با وابستگی هم بله، اول اینکه ما رابطه خیلی تنگاتنگی با هم (خانواده) داریم و از همین رو نمی خوام یکتنه اقدام به تصمیم گیری بکنم و دوما با وجود همین رابطه تنگاتنگ و دوستانه توی انتخاب قبلی (عقد با دخترخانمی که بیان کردم) تقریبا خودمختار عمل کردم و دیگران خیلی راغب به این وصلت نبودن و بیشتر با من همراهی کردن تا اینکه خودشون اعلام موافقت بکنن لذا این دفعه نه تنها خودم تمایل به تک روی رو رفتاری مشابه دفعه قبل ندارم بلکه خانواده هم دیگه جرات دادن اون آزادی سابق به من رو ندارن (داستان، داستان مارگزیده و ریسمان سیاه و سفیده)
البته در رابطه با این دخترخانم و خانواده ایشون خیلی هم تحقیق کردیم و واقعا عیب و ایراد آنچنانی ندیدیم و همین باعث شده که من علیرغم انتخاب ناصحیحی که در گذشته داشتم باز این جرات رو به خودم بدم که تاکنون روی این انتخاب هم پافشاری بکنم (هرچند نه مثل سابق)
نوشته اصلی توسط
rezaiyan
سبزه بودن دختر خانم هم هیچ اشکالی نداره.اگه خودتون ظاهار و رنگ پوستشو قبول دارین مشکل حله.
فقط به ندای دل گوش کردن اشتباه .یک راه حل بهتون میگم.توی یک برگه تمام حسن هایی که دختر مورد نظرتون دارن یاداشت کنید،از قبیل اخلاق،خانواده،ظاهر ،تحصیلات و...و عیب هایی هم که داره رو بنویسید اگه حسن های اون بیشتر از عیب هاش بود اون دختر مورد خوبیه.
در ضمن ببینیم معیار خانواده شما چیه؟ایا با معیار های شما تفاوت داره یا نه؟اگه فقط ظاهر و این حرفا باشه با صحبت کردن حل میشه.
والا ملاک های من و خانواده ام تقریبا مشابه هست فقط مشکل اینه که اولویت بندی و شماره گذاری های ملاک ها در نزد ما فرق می کنه
لذا هم من و هم خانواده به این مسئله اعتراف داریم که این دخترخانم واقعا دختری پسندیده هست
اما در کنار این موضوع، خانواده اولا به ظاهر این دختر خانوم (البته نه صرف ظاهر، بلکه صورت + اندام و لاغری + رنگ پوست + سادگی و به قول خانواده من عدم آراستگی و یا حتی شلختگی < که این لفظ رو هم قبول ندارم) نمره تقریبا صفر می دن (چیزی که من اصلا قبول ندارم) و دوما با توجه به نوع شماره گذاریشون همین مسئله کفایت می کنه تا قید این دخترخانوم و خانوادشون رو بزنن
نوشته اصلی توسط
rezaiyan
در ضمن بهتره فاصله بین طلاق و ازدواج بعدی حداقل 1 سال فاصله باشه،اصلا هم عجله نکنین سن زیادی هم که ندارین.
فاصله زمانی که کمتر از اینه (تقریبا 8 ماهه) اما هیچ گونه تعلق خاطر و ذهن و فکر پریشونِ منتسب به اون دخترخانوم ندارم (البته این رو هم نمی شه نادیده گرفت که نوع رفتار اوشون در نوع انتخاب فعلیم خیلی موثر بوده اما فکر نکنم با گذشت زمان و کمرنگ تر شدن خاطره های تلخ این نوع و شیوه انتخاب تغییری بکنه)
نوشته اصلی توسط
rezaiyan
امیدوارم خیلی زود همه مشکلاتتون حل بشه.
خیلی ممنون، چون در این راه تقریبا مشکلات زیادی بر سر راهم بوده (البته نه خیلی پررنگ و نارحت کننده) لذا مشکلاتی از این دست که برای جوانان پیش می آد رو تقریبا خوب درک می کنم و بنابراین منم همین امید رو برای همه جوونایی که با چنین مشکلاتی برمی خورن دارم
-
کاربر زیر پست MH_naser را لایک کرده است:
-
مدیر ارزشمند پیشین
فاصله سنی دو سال کم نیست بنظرم خیلی کمه خانوما نسبت یه آقایون زودتر سالخورده نشون میدن حالا اگه یه خانومی زیبایی خاصی یا هیکل خاصی داشته باشه قضیه فرق میکنه سن شما هم کمه برا ازدواج ولی اگه خودتونو آماده احساس میکنید بنظرم بهتره خانومی رو انتخاب کنید که 5 یا 6 سال از خودتون کوچیکتر باشه بنظر من حق با خنوادتونه تو سن شما تصمیمگیری سختتره بنظر من به نصیحت مادرتون گوش کنین مطمن باشین چیزی رو میبینه که شما نمیتونید الان ببینید فکر اینو بکنین که اگه یکسال بعد متوجه اشتباهتون بشین به این راحتی نمیتونین برگردین و با توجه به سن این خانوم زندگی اونم نابود میشه
-
کاربر زیر پست shamim2 را لایک کرده است:
-
کاربر محبوب
منم با شمیم موافقم نه از بابت سن چون خودم فاصله سنیم با همسرم زیاد نیست ولی همیشه بفکرم که کمتر نباشم اما واقعا 26 سال سن ازدواج نیست شاید شکست قبلی هم به خاطر همین سن پایین ازدواج بوده
شاید اگه اجازه بدید که زمان بگذره اونوقت مستقل تر وسنجیده تر تصمیم بگیرید و به بن بست نرسید
زندگی زیباست ای زیبا پسند
زنده اندیشان به زیبایی رسند
-