با سلام من دختر 4 ساله ای دارم که خیلی به من وابسته است کم پیش میاد که تنها بره تو اطاق بازی کنه هر جایی که میرم (تو خونه) دنبالم میاد دوست نداره بره مهد تو خواب بلند میشه تا مطمئن بشه من کنارش هستم لطفا کمک کنید تا بتونم وابستگیش رو کم کنم
نمایش نسخه قابل چاپ
با سلام من دختر 4 ساله ای دارم که خیلی به من وابسته است کم پیش میاد که تنها بره تو اطاق بازی کنه هر جایی که میرم (تو خونه) دنبالم میاد دوست نداره بره مهد تو خواب بلند میشه تا مطمئن بشه من کنارش هستم لطفا کمک کنید تا بتونم وابستگیش رو کم کنم
چررررررررررررررررررا هیچکس پیدا نمیشه جواب بده منتظرم
عزیزم سعی کن هیچ وقت بهش دروغ نگی
همیشه توی خونت یک کشو یا جای مخصوصی
داشته باش برای جایزه
این جایزه هم از استیکر می تونه باشه
تا ستاره، سی دی، عروسک، بادکنک یا هر چیزی که دخترت دوست
داره ماهم تو خونمون از این کشوها داریم
هر کی میاد خونمون عاشقش می شه
فاصله جایزه هات باید غیر قابل پیش بینی باشه
که بچت نتونه حدس بزنه
مثلا یک کاغذ یا مقوا بچسبون توی اتاقش
بهش بگو اگر ده دقیقه توی اتاقت بشینی
و با اسباب بازیهات بازی کنی
روی این تخته یک ستاره برات می کشم
و یا یک ستاره برات می چسبونم
اگه ستاره هات به ده تا رسیدن
یک استیکر می تونی داشته باشی
یواش یواش هم زمان تنها بودن توی اتاقش رو زیاد
کن یک هفته که ده دقیقه موند
بکنش یک ربع
یک ساعت هم توی اتاقش بزار
بهش نشون بده ده دقیقه
چقدر می شه
مهد هم حتما بزارش
اولش اذیتت می کنه
ولی بعد با عشق میره
سعی کن اگه جایی گذاشتیش رفتی
بهش بگی کی بر می گردی
از روی ساعت بهش نشون بده
اونوقت سر قولی هم که دادی باش
و بهش بگو که حتما بر می گردی
هیچ وقت تهدید های الکی بچت رو نکن
و اینکه سعی کن محیط اتاقش براش جذاب باشه
و دوستش داشته باشه
هیچ وقت برای تنبیه از گذاشتن توی اتاق استفاده نکن
و یا نزدیک سوپر که رسیدی
بهش پول بده بگو برو فلان چیز رو برای من بخر بیار
کلاسهای ورزشی هم خیلی کمکت می کنه
مثل ورزشهای رزمی یا اسکواش
ما یک کلاس اسکواش مخصوص بچه ها توی فرهنگسرامون
داریم عالیه منم شهراد رو گذاشتم
خیلی به اعتماد به نفس بچه ها کمک می کنه
برای بچه های 2 تا 12 ساله
خلاصه سعی کن بهش مسئولیت بدی
و اگر خرابکاری کرد دعواش نکنی
یواش یواش اگر درست بری جلو موفق می شی
باز هم اگه سوالی بود تا جایی که بتونم در خدمتم
وااااای ممنون ستاره جان خیلی زیبا توضیح دادی فکر کنم واسه اینده جوجو منم خوب باشه از شمام مشکات جان ممنون که این سوالو مطرح کردی
ستاره جان ممنون عزیزم خیلی خوب بود مخصوصا کشو جایزه سنای من وقتی دو سالش بود وقتی که از شیر گرفتم دچار لکنت زبان شد که دکتر گفت از چیزی ترسیده فکر میکنم بیشتر وابستگیش مال ترس باشه بازم ممنون عزیزم لطف کردی
من عاشق بچه هام
و سعی می کنم وقتی با اونام
خودم رو هم سن اونا تصور کنم
قابلی نداشت
هر چیزی که راجع به بچه ها باشه
انرژی می گیرم
- - - Updated - - -
خوشحالم کمکت کرده
آره عزیزم می تونه مال ترس باشه
سعی کن همه چیز رو براش جذاب کنی
منم شهراد خیلی می ترسید
سعی کردم بفهمم از چی می ترسه
و اون رو به یک موضوع خنده دار تبدیلش کنم
مثلا از تاریکی می ترسید
توی اتاق توی شب با چراغ قوه راه می رفتیم
روی دیوار سایه درست می کردیم
و یا سعی می کردیم
یک چیزی رو توی تاریکی پیدا کنیم
این قدر توی تاریکی بازی کردیم
که دیگه تاریکی برابر شد
با خاطره بازیها
الان دیگه نمی ترسه
سعی کن ترسش رو با چیزی
جایگزین کنی
ستاره جون چقد خوبه که اینارو میگی بهت افتخار میکنم.من عاشق مامانایی هستم که برا بچه هاشون وقت میذارن و با اونا بچگی میکنن.یکم از این تجربیاتت برا ما هم بگو تا ماها تازه واردا هم یاد بگیریم
مرسی عزیزم
بچه ها فرشته ان
اگه بدونی چطوری باهاشون رفتار کنی
می بینی اصلا لارم نیست
تمام مدت باهاشون جنگ داشته باشی
من معتقدم ما ها باید صبرمون رو ببریم بالا
و بدونیم برای هر مشکلی که بچمون داره
راه حلی منطقی هست
فقط باید اون راه رو پیدا کنیم
من همیشه سعی کردم
شهراد شاد باشه و شاد زندگی کنه
و بجز یک دفعه که اون رو هم پشیمونم
دعواش نکردم
بیشتر باهاش صحبت کردم
منطقی مثل یک آدم بزرگ
خدا رو شکر شهراد هم خیلی پسر خوبیه
خداروشکر آفرین مطمئنم شهراد کوچولو به داشتنت افتخار میکنه.معلومه که خودت مادر منطقی و آرومی هستی که تونستی یه پسر خوب هم تربیت کنی.من به تربیت بچه ها خیلی اهمیت میدم.اما متاسفانه اطرافم پر از آدماییه که بچهاشونو فقط دارن بزرگ میکنن متوجه منظورم میشی؟همیشه از خدا میخوام که وقتی بهم بچه داد بهم آرامشی بده که بتونم یه بچه ی واقعا صالح تربیت کنم که این از همه چیز مهمتره بچه ای که اطرافیان ازش راضی باشن نه که وقتی وارد جایی میشه بگن وای باز فلانی اومد خدا رحم کنه و این فقط به رفتار و منش و تربیت پدر و مادر برمیگرده