-
مدیر ارزشمند پیشین
دعواهای دوران نامزدی و عقد را تا چه حد جدی بگیریم؟
دختر و پسر مجبورند برای رسیدن به تفاهم برسر یک موضوع کمی اختلاف نظر داشته باشند. در واقع در این بحث ها در دوران نامزدی، مواضع افراد مشخص می شود.
در ابتدا باید دوران نامزدی و عقد را از یکدیگر تفکیک کرد. در دوران نامزدی در بعضی موارد تفاهم وجود ندارد و دختر و پسر مجبورند برای رسیدن به تفاهم برسر یک موضوع کمی اختلاف نظر داشته باشند. در واقع در این بحث ها در دوران نامزدی، مواضع افراد مشخص می شود. وجود تعارض و اختلاف نظر نشانه پویایی است و نشاندهنده این مطلب است که هر دو نفر برای آن زندگی اهمیت قائل اند. در واقع اگر دو نفر هیچ اختلافی نداشته باشند، نسبت به زندگی بی تفاوت هستند؛ اما داشتن مهارت برای کنار آمدن با این اختلاف نظر می تواند میزان مسوولیت پذیری افراد و حل کردن مشکلات توسط فرد را نشان دهد.
در دوران عقد با توجه به اینکه روابط کمی نزدیک تر و عاطفی تر می شود ممکن است برخی از آن مشکلات همچنان ادامه یابد و یا حتی ممکن است تشدید شود و یا اینکه با توجه به آموزش های لازم و مشاوره ها کمتر شود. این عقیده که اگر عقد کنید، مشکلات حل می شود و یا ازدواج کنید و در نهایت با بچه دار شدن مشکل حل می شود کاملا اشتباه است. زیرا اگر این مشکلات بدون حل شدن از دوران نامزدی به عقد و در نهایت به ازدواج منتقل شود، سربسته می ماند و باعث بروز مشکلات بیشتر می شود. وجود فرزند در خانواده دنیای جدیدی را ایجاد می کند و مسایل و شرایط جدید از جمله مشکلات مالی و عاطفی ایجاد می شود و اگر زن و شوهر نتوانسته باشند در مدت عدم حضور فرزند با هم صمیمی شوند، حضور فرزند باعث تشدید اختلافات می شود.
اما در موارد محدودی زندگی مسالمت آمیز بخاطر حضور فرزند شکل می گیرد. یعنی ما به خاطر فرزندمان باید با هم کنار بیاییم که معمولا این عقیده در قدیم جواب می داد اما در جامعه امروز کمتر با چنین مواردی رو به رو می شویم.
دوران نامزدی دورانی است که قراردادی بین خانواده ها بسته می شود تا دختر و پسر همدیگر را بهتر بشناسند اما در دوران عقد این قرارداد کاملا قانونی و شرعی می شود، در نتیجه بحث و اختلاف نظر در دوران نامزدی طبیعی است.
-
3 کاربر، ارسال bratz را لایک کرده اند:
hero (20 مهر 1392),leili (20 مهر 1392),parchami7 (20 مهر 1392)
-
24 شهریور 1392 11:34
# ADS
تبلیغات در مدار
-
کاربر فعال
نوشته اصلی توسط
bratz
دختر و پسر مجبورند برای رسیدن به تفاهم برسر یک موضوع کمی اختلاف نظر داشته باشند. در واقع در این بحث ها در دوران نامزدی، مواضع افراد مشخص می شود.
در ابتدا باید دوران نامزدی و عقد را از یکدیگر تفکیک کرد. در دوران نامزدی در بعضی موارد تفاهم وجود ندارد و دختر و پسر مجبورند برای رسیدن به تفاهم برسر یک موضوع کمی اختلاف نظر داشته باشند. در واقع در این بحث ها در دوران نامزدی، مواضع افراد مشخص می شود. وجود تعارض و اختلاف نظر نشانه پویایی است و نشاندهنده این مطلب است که هر دو نفر برای آن زندگی اهمیت قائل اند. در واقع اگر دو نفر هیچ اختلافی نداشته باشند، نسبت به زندگی بی تفاوت هستند؛ اما داشتن مهارت برای کنار آمدن با این اختلاف نظر می تواند میزان مسوولیت پذیری افراد و حل کردن مشکلات توسط فرد را نشان دهد.
در دوران عقد با توجه به اینکه روابط کمی نزدیک تر و عاطفی تر می شود ممکن است برخی از آن مشکلات همچنان ادامه یابد و یا حتی ممکن است تشدید شود و یا اینکه با توجه به آموزش های لازم و مشاوره ها کمتر شود. این عقیده که اگر عقد کنید، مشکلات حل می شود و یا ازدواج کنید و در نهایت با بچه دار شدن مشکل حل می شود کاملا اشتباه است. زیرا اگر این مشکلات بدون حل شدن از دوران نامزدی به عقد و در نهایت به ازدواج منتقل شود، سربسته می ماند و باعث بروز مشکلات بیشتر می شود. وجود فرزند در خانواده دنیای جدیدی را ایجاد می کند و مسایل و شرایط جدید از جمله مشکلات مالی و عاطفی ایجاد می شود و اگر زن و شوهر نتوانسته باشند در مدت عدم حضور فرزند با هم صمیمی شوند، حضور فرزند باعث تشدید اختلافات می شود.
اما در موارد محدودی زندگی مسالمت آمیز بخاطر حضور فرزند شکل می گیرد. یعنی ما به خاطر فرزندمان باید با هم کنار بیاییم که معمولا این عقیده در قدیم جواب می داد اما در جامعه امروز کمتر با چنین مواردی رو به رو می شویم.
دوران نامزدی دورانی است که قراردادی بین خانواده ها بسته می شود تا دختر و پسر همدیگر را بهتر بشناسند اما در دوران عقد این قرارداد کاملا قانونی و شرعی می شود، در نتیجه بحث و اختلاف نظر در دوران نامزدی طبیعی است.
بيشتر دعواهای دوران نامزدی و عقد از دخالتها و اظهار نظرهاي اطرافيان به ويژه بزرگان خانواده ها شروع ميشه و باعث اختلاف نظر بين پسر و دختر ميشه.
-
5 کاربر، ارسال hero را لایک کرده اند:
azera (20 مهر 1392),bratz (20 مهر 1392),leili (20 مهر 1392),parchami7 (20 مهر 1392),ماگنولیا (16 دی 1392)
-
مدیر ارزشمند پیشین
نوشته اصلی توسط
hero
بيشتر دعواهای دوران نامزدی و عقد از دخالتها و اظهار نظرهاي اطرافيان به ويژه بزرگان خانواده ها شروع ميشه و باعث اختلاف نظر بين پسر و دختر ميشه.
واقعا همین طوره که میگی!
از دو طرف فشار روی دخترو پسر هست. دختر تو این دوران 3 تا آقا بالا سر داره! خانواده ی خودش خانواده ی پسر و خود پسر!! و باید سعی کنه همه رو راضی نگه داره وگرنه تبدیل به اختلاف میشه!!
پسر هم از چند طرف گیر میفته مادر خواهر همسر !! که همه هم حق دارن تو زندگی و کارها نظر بدن!!
و تنها خود دختر پسر هم می تونن همه چیزو درست کنن. با یکم زرنگ بازی!
-
3 کاربر، ارسال bratz را لایک کرده اند:
hero (20 مهر 1392),leili (20 مهر 1392),parchami7 (20 مهر 1392)
-
کاربر فعال
کاملا موافقم. یعنی کاملاااااااا !!!! بعضی خانواده ها به دخالت توی دوران نامزدی هم اکتفا نمیکنن و این رفتار زشت که مخصوصا توی ایران بیش تر دیده میشه حتی تا بعد از ازدواج هم ادامه داره. دختر وپسر عاشق هم که باشن حتی اگه برای هم بمیرن بالاخره یه مدت میتونن نادیده بگیرن بالا خره یه روز میشه که به خاطر اختلاف ها ودخالت های خانواده ها اونا هم با هم مشکل پیدا میکنن.
ناهید به روزگاران چربی نشسته بر دل
بیرون نمیتوان کرد الّا به روزگاران!!😆
-
3 کاربر، ارسال WinterGirl را لایک کرده اند:
bratz (25 بهمن 1392),hero (26 بهمن 1392),parchami7 (26 بهمن 1392)
-
کاربر فعال
به نظر من خیلی به تفاهم های دوران نامزدی نمیشه اکتفا کرد.گاهی 2طرف برای حفظ محیط اروم و رابطه دلپذیرشون با خواسته های هم کنار میان یا مسایلی رو بیان میکنن که اعتقاد قلبی نیست.درسته که شناخت ایجاد میکنه اما این شناخت اصلا خالص نیست
اگه خانواده ها پذیرفتن این دوران رو باید اجازه بدن بدون دخالت اونها 2نفر به نتیجه برسن
-
3 کاربر، ارسال نیلوفر ارغوانی را لایک کرده اند:
bratz (25 بهمن 1392),hero (26 بهمن 1392),parchami7 (26 بهمن 1392)
-
21 فروردین 1393, 10:46
#6
کاربر سایت
سلام دوستای زیباتنی من دختری ام که تا 2سال پیش کوچکترین دغدغه ای نداشت اما الان زندگیم پر مشکل شده خودم به شخصه فکر و تفکری باز دارم و خیلی منطقی ام و اگه تا الان ازدواج نکردم واسه شرایط تحصیلیم بوده(دارم واسه پزشکی میخونم) .با وجود اینکه چهره معمولی دارم و وضع مالی خوبی دارم و روابط اجتماعی بالا و شاغلم و خانواده بافرهنگ و با اصل و ریشه ای دارم و...تا به حال کسی که موردنظر من باشه پیدا نشده(با وجود اینکه خیلییییی کم توقعم و فقط شخصیت و رفتار و اخلاق طرف واسم مهمه) ...خلاصه از حرفیدن درباره خودم بگذرم چون فعلا ازدواج خودم دغدغه ای نیس که مطرحش کنم مشکل من ،ازدواج ابجی کوچکتر از خودم هستش.ابجی من 18سال داره و ظاهرا با اقا پسری که حال حاضر نامزدشه دوست بودن....این پسر ااااصلا شرایط مناسبی واسه ازدواج نداشته(از لحاظ مالی مشکلی نداره،مشکل خانواده و اخلاق و رفتارشن)با این وصلت تک تک اعضای خانواده مخالف بودن و هستن اما ابجیم با چرب زبونی و اینکه دردانه بابا و مامانه و ...خلاصه به اصطلاح مخ بابا و مامان زدن تونست اونا رو راضی کنه که عقد کنن .ما همچنان مخالفین اما مجبوریم چیزی نگیم و حفظ ظاهر کنیم. تا جایی که تک داداشم حاضر نشد مراسم ابجی کوچیکش بیادتقریبا 2سالی میشه که به عقد هم درامدن و اما فعلا بنا به مشکلات و اختلافایی که هستش مراسم و همش عقب میندازیم(این اقا پسر به نظر من با وجود اینکه20سال داره اما از نظر فکری به بلوغ نرسیده و هنوز بچه اس و به گمونم ابجیم فقط گول ظاهر و تیپش و خورده !!!!!و اینکه انگاری خودش و خانواده اش نفهمن و گیرایی پایینی دارن!!!!!حرف مارو اااااصلا متوجه نیستن و مشکل مهمتر ! بماند اینکه از لحاظ فرهنگی به مثال شب و روز میمونیم!(نمیخوام از خود و خانوادم تعریف کنم اما خانواده و خاندان ما چنان از خوبی و اصالت زبانزد خاص و عامن که همه تو شهر مارو میشناسن .بابا و مامان من اااااااااصلا ادای بزرگی یا برتر بودن و ندارن اما خب خودتونم میدونین که تفاوت فرهنگی چیز مهمیه.بابای من به تنها چیزی که اهمیت میده اینکه دومادش مرد باشه با شخصیت و متین و مودب باشه .تا جایی که بابام میگه بفهمم کسی دخترم و دوس داره پسر پاکیه و با شخصیت و به اصطلاح با جوربوزس و لیاقت داره حتی پشیزی نداشته باشه خودم همممممه چی بهش میدم اما این اقا پسر متاسفانه غیر اینه که گفتم.بعدش به نظرم ثبات اخلاقی نداره به عنوان مثال دیروز و که روز عروسی و تعیین کردیم سر مسیله ناچیزی ابجیم و این اقا حرفشون میشه و بعدش خانواده اونم درگیر میشن و....خلاصه قهر میکنن بعد چند ساعته پسره با هدیه واسه خانواده میاد واسه عذرخواهی اما اخر شب مجددا به خواهرم اس میزنه که المیرا من و تو به درد هم نمیخوریم و ...من میدونم این پسر امروز فرداس که به غلط کردن بیفته چون طی این 2سال هزاااااااار بار این ماجرارو داشتیم تا جایی که به والله بابا و مامانم ارزوی مرگ دارن از دست این دو نفر به خدا دارم از حرص و ناراحتی میمیرم (من و بگو اومدم زیباتن واسه مراسم این دو خودم لاغر کنم باور کنین ااصلا روحیه ندارم دیروز مجددا رژیم کانادای م و شکستم تا 5روزش پیش رفته بودمکه خوشتیپ باشم حالا اینا دارن با احساسات من بازی میکنن و من و روحیه ام و ذره ذره اب میکنن نا راحتم به خاطر اینکه من با این سن کککککککوچکترین اشتباهی تو زندگیم مرتکب نشدم و دغدغه ای ندارم اطرافیان اینجوری زندگی من و روحیه ام و داغون میکنن..خیلییییییییی ناراحتم و ناراحتیم بیشتر به خاطر ابرو و ناراحتی بابا و مامانمه
دوستای گلم نمیدونم چیکار کنم اجازه بدیم ازدواج کنن یا جدا شن؟از طرفی احتمال میدیم که ازدواج کنن فردا پس فردا با یه بچه برگرده خونه از طرفی دیگه نگرانیم که مانع ازدواجشون بشیم شاااید این دو اگه با هم زیر یه سقف میرفتن خوشبخت میشدن(حتی درصدی احتمال داشته باشه) تو رو خدا اگه کسی راه حلی واسه این دغدغه زندگی من داره مطرح کنه خوشحال میشم نظراتتون و ببینم و یه تصمیم عاقلانه بگیریم
ممنونم که به درد و دلم گوش دادی دوست عزیزم
اه چقــدر لاغری !!! تو چرا انقــدر چاقی !!!
قدشو چه کوتولست !!! انقدر درازه یاد نردبون میوفــتم!!!
وااا هیکلش همش آمپوله…چه تن لشی داری پاشو یه باشگاه برو !!!
نیگا چجوری حجاب کرده دختره ی اُمل..
اینو…چه بی حجابه دختره ی خراب !…
پس...
برای خودت زندگی کن نه برای مردم..
از اون چیزی که هستــی نهایت لذت رو ببر…
مطمئن باش یکی الان آرزوشه که جای تو باشه…
-
-
21 فروردین 1393, 11:53
#7
کاربر فعال
سلام صفوراجان
تو دوران نامزدی دعوا داریم تا دعوا
با توجه به سن کم خواهرت و نامزدش فکر کنم بعدا اینا بیشتر به مشکل بربخورن
اگه خواهرت هم کمی سرد شده همین جا نامزدی و بهم بزنین خیلی بهتره
ولی اگه هنوز داغ عشق هستن که نمیشه کاری کرد و باید برن زیر یک سقف
-
-
21 فروردین 1393, 16:27
#8
کاربر سایت
نوشته اصلی توسط
eri
سلام صفوراجان
تو دوران نامزدی دعوا داریم تا دعوا
با توجه به سن کم خواهرت و نامزدش فکر کنم بعدا اینا بیشتر به مشکل بربخورن
اگه خواهرت هم کمی سرد شده همین جا نامزدی و بهم بزنین خیلی بهتره
ولی اگه هنوز داغ عشق هستن که نمیشه کاری کرد و باید برن زیر یک سقف
اری جان ممنونم که پاسخ دادی
عزیزم حس میکنم ابجیم از جدایی و طلاق و ...میترسه اااصلا حقیقت اینکه دوسش داره یا نداره رو به ما نمیگه !همین که باهاش میخوایم صحبت کنیم در باره موضوع میگه تورو خدا دیگه دربارش حرف نزنین....خودشم دودله!اما نظر خودم اینه که به درد هم نمیخورن اما باید یه خرده صبر کرد و عجولانه تصمیم نگیریم این نظر منه باید بهترین راه و انتخاب کنیم
اه چقــدر لاغری !!! تو چرا انقــدر چاقی !!!
قدشو چه کوتولست !!! انقدر درازه یاد نردبون میوفــتم!!!
وااا هیکلش همش آمپوله…چه تن لشی داری پاشو یه باشگاه برو !!!
نیگا چجوری حجاب کرده دختره ی اُمل..
اینو…چه بی حجابه دختره ی خراب !…
پس...
برای خودت زندگی کن نه برای مردم..
از اون چیزی که هستــی نهایت لذت رو ببر…
مطمئن باش یکی الان آرزوشه که جای تو باشه…
-
-
21 فروردین 1393, 16:39
#9
کاربر محبوب
سلام صفورا جونم
ما یکی از دوستامون دخترش همین مسئله داشتن باز خوبه خواهرت با اطلاع خانواده عقد کرده خانواده هیچکدومشون راضی نبودن و یواشکی رفتن عقد کردن
روز دوم عقدشون مادر پسره اومد دعوا وجیغ وداد پسره هم سنش کم بود باباش گفت از ارث محرومت میکنم وضع خوبی داشتن متاسفانه پسره خیلی محترمانه دختره رو طلاق داد
بی عقلی دختره باعث شد شناسنامش اسم بره توش و ولی هیچی به هیچی
الانم دختره با یکی دیگه که خیلی ازش بزرگتره ازدواج کرده پسره هم همینطور
میخواستم بگم که اگه خانواده پسر روی پسر تاثیر گذار باشن مخصوصا اگه سن پسر کم باشه خیلی بده
به نظرم بجای حرص خوردن خانواده جلسه ای بذارن و صحبت کنن ببینین چی میشه اگه حل شدنیه که دورتن عقدشونو طولانی کنین اگه که نه هر چه سریعتر بهم بزنید فقط حواستون باشه که باهم رابطه جنسی نداشته باشن اونوقت برای خواهرت خییییییییلیییییییی بد میشه
خدایا چون تو حاضری چه جویم؟! و چون تو ناظری چه گویم؟!
هر روز تو زندگیم چیزهایی پیش می یاد که می فهمم باید محتاطتر باشم و اعتماد نکنم!
http://www.persian-area.com/forum.php
-
-
21 فروردین 1393, 17:39
#10
کاربر سایت
نوشته اصلی توسط
rara
سلام صفورا جونم
ما یکی از دوستامون دخترش همین مسئله داشتن باز خوبه خواهرت با اطلاع خانواده عقد کرده خانواده هیچکدومشون راضی نبودن و یواشکی رفتن عقد کردن
روز دوم عقدشون مادر پسره اومد دعوا وجیغ وداد پسره هم سنش کم بود باباش گفت از ارث محرومت میکنم وضع خوبی داشتن متاسفانه پسره خیلی محترمانه دختره رو طلاق داد
بی عقلی دختره باعث شد شناسنامش اسم بره توش و ولی هیچی به هیچی
الانم دختره با یکی دیگه که خیلی ازش بزرگتره ازدواج کرده پسره هم همینطور
میخواستم بگم که اگه خانواده پسر روی پسر تاثیر گذار باشن مخصوصا اگه سن پسر کم باشه خیلی بده
به نظرم بجای حرص خوردن خانواده جلسه ای بذارن و صحبت کنن ببینین چی میشه اگه حل شدنیه که دورتن عقدشونو طولانی کنین اگه که نه هر چه سریعتر بهم بزنید فقط حواستون باشه که باهم رابطه جنسی نداشته باشن اونوقت برای خواهرت خییییییییلیییییییی بد میشه
رارا جونم ممنونم از راهنماییت
خب چندین دفعه پیش اومده که خانواده هامون صحبت کردن (به نظرم خانواده پسره درکشون پایینه!!!باور کن گیرایی ندارن!ما هرچی میگیم میگن چشم به روی چشم اما بااااز همون اش و همون کاسه!!!!!!!اااصلا نمیدونم باید چیکار کنیم!ابجی گلم از شما چه پنهان با وجود اینکه از ابجیم7-8سال بزرگترم تا به حال اااااصلا روم نشده چیزی در رابطه با این مسایل ازش بپرسم یا غیر مستقیم اشاره ای کنم !
اه چقــدر لاغری !!! تو چرا انقــدر چاقی !!!
قدشو چه کوتولست !!! انقدر درازه یاد نردبون میوفــتم!!!
وااا هیکلش همش آمپوله…چه تن لشی داری پاشو یه باشگاه برو !!!
نیگا چجوری حجاب کرده دختره ی اُمل..
اینو…چه بی حجابه دختره ی خراب !…
پس...
برای خودت زندگی کن نه برای مردم..
از اون چیزی که هستــی نهایت لذت رو ببر…
مطمئن باش یکی الان آرزوشه که جای تو باشه…
-
کاربر زیر پست صفورا را لایک کرده است: