آقای mr.x یکی از کاربران تقریبا فعال این روزهای زیباتن هستن. ایشون اضافه وزن ندارن و در نگاه اول به نظر میاد کمبود وزن دارن اما خودشون میگن بعد از تلاش های مکرر و به نتیجه نرسیدن در زمینه افزایش وزن، خودشون رو به شکلی که هستن پذیرفتن و دیگه مشکلی ندارن. در نگاه اول شاید این حرف mr.x از نظر خیلی ها یه جور تبرئه کردن وجدان خودشون به نظر بیاد اما اگر واقع بینانه تر به موضوع نگاه کنیم میبینیم که نوعی از کمال یا رشد فکری و ذهنی در این پذیرش خود محسوب میشه. این یکی از عالی ترین مرتبه های تکامل روحیه که شما خودتون رو همونطور که هستید دوست داشته باشید.
از اونجاییکه مصاحبه با ایشون میتونه برای افرادی که دارای اضافه وزن هستن و دوست دارن الگوهای تغذیه یا فکر یک فرد لاغر اندام رو بدونن و در حصول به یه لایف استایل درست از نکات ظریف زندگی این افراد استفاده کنن، مفید باشه، ازشون خواستم وقتشون رو به من بدن و در مصاحبه ی ما شرکت کنن. ضمن اینکه ما افراد لاغراندام زیادی داریم که برای چاق شدن از مقالات سایت استفاده میکنند و ممکنه حرف های ایشون برای اون ها هم کمک کننده باشه.
همینجا از تمام افراد لاغراندامی که این صفحه رو میخونن و افتخار میدن در مصاحبه ی ما با افراد لاغر اندام شرکت کنند دعوت میکنم به من اطلاع بدن. همچنین هر یک از شما کاربران عزیز زیباتن هم اگر در اطرافیانتون فرد لاغراندامی دارید، میتونید سوالات زیر رو بهشون بدید تا جواب بدن و بعد در زیباتن قرار بدید.
ضمن تشکر مجدد از شما برای شرکت در این مصاحبه، لطفا جواب هر سوال رو زیر اون سوال و با رنگ آبی بدید. ضمنا شما مختارید هر قدر دوست داشتید جواب ها رو کوتاه یا طولانی بدید.
1- اگر امکان داره از شغلتون یا کلا نوع فعالیت جسمیتون بگید
به نام خدا ، از لحاظ فعالیت جسمی کلا ادم یه جا نشینی نیستم و اطرافیانم منو به انرژی و فعالیت زیادم میشناسن ، به ورزش دو خیلی علاقه دارم و صبح زود هر روز حدود یک ساعت وقتم رو به دویدن تو فضای باز اختصاص میدم.
نوازنده گیتار الکتریک م و توو این زمینه فعالیت میکنم اما رشته تحصیلیم چیز دیگه ای هست.
2- قد و وزن فعلیتون چنده؟
قد 178 ، وزن 55
3- قبلا در تاپیک های انجمن گفتید که اوایل برای چاق شدن تلاش کردید و نشد. میشه بگید مثلا چه اقداماتی انجام دادید و موفق نشدید؟
خب من از بچگی لاغر بودم ، پدر و مادرم بچه درشت و هیکلی دوست داشتن و اقدام برای اضافه کردن وزن من از همون بچگی شروع شد ، اما اونقدر جدی نبود ، در حدی بود که مرتب حواسشون به غذا خوردن من بود و منو تشویق میکردن غذای بیشتر و مقوی تر بخورم.
اما برای من این مسائل مطرح نبود تا سن 18 سالگی که حدود دو روز غذای زیادی نخوردم ، دلیلش م بد غذایی خودم بود و غذای مورد علاقه مو پیدا نکردم که بخورم.
طرفای شب بود که حس کردم حالم زیاد خوش نیست ، اومدم به خونواده م اطلاع بدم که دیگه متوجه نشدم چی شد.
اون شب بستری شدم بیمارستان و بهم سرم وصل شد ، اون شب استارتی شد که خونواده م تصمیم جدی تری بگیرن برای افزایش وزن من.
منم از جو درس دبیرستان اومده بودم بیرون و وارد محیط جدید دانشگاه شده بودم ، شاید تا قبل اون زیاد به هیکلم فکر نمیکردم و درس و مهارت برام مهم بود و اراستگی ، اما با اصرار ها و تشویق های خونواده م به فکر افزایش وزن افتادم و تصمیمم جدی شد.
دلیلش این نبود که از اندامم ناراضی بودم ، اما انسان کمال طلب هست و منم بدم نمیومد بهتر از الانم بشم !
از اقداماتی که انجام دادم مراجعه به پزشک تغذیه های متعدد ، پر خوری ، خوردن غذاهایی که ازشون متنفر بودم ولی چاق کننده بودن ، چند ماه بدنسازی و اجرای برنامه هاش ، کم کردن فعالیت بدنی م ، استفاده از عرقیجات گیاهی و قرص و ... بود.
4- آیا برای چاق شدن از قرص ها و پودرهای چاقی مجاز یا غیرمجاز هم استفاده کردید؟ چه نتیجه یا تجربه ای در این خصوص دارید؟
بله استفاده کردم ، البته مجازش !
از قرص سیپروهپتادین استفاده کردم که نتیجه ش فقط مختل شدن زندگیم بود ، این قرص نه تنها اشتها رو زیاد نمیکنه ، بلکه فقط در طول روز ادم رو کسل و خوابالود میکنه ، البته نه جوری که واقعا بتونیم بخوابیم !
فقط حال و حوصله انجام وظایف روزمره رو نداریم !
از قرص ضد تهوع هم استفاده کردم که اسمش رو نمیدونم ، این قرص م فقط باعث میشد دلدرد بگیرم !
بقیه قرص ها شامل مکمل های ویتامینی بودن که به اصرار خونواده م استفاده میکردم !
5- هرچند من به شخصه شما رو تشویق به حفظ وزن فعلی نمیکنم ولی واقعا چه چیزی شما رو به این نتیجه رسوند که دیگه تصمیم به افزایش وزنتون ندارید؟
پروسه افزایش وزن برای من مساوی بود با تغییر عادت های زندگیم ، مسلما باید جوری متفاوت از سبک زندگی ای که باهاش بزرگ شده بودم رفتار میکردم ،
اوایل من اینو پذیرفته بودم و فکر میکردم سبک زندگی و اندامم بهتر خواهد شد ، اما بعد از قرار گرفتن توو شرایط متوجه شدم نه تنها بهتر نیست ، بلکه از خیلی علایقم مثل دویدن صبحگاهی یا فعالیت زیادم که خیلی علاقه بهش داشتم چشم پوشی باید میکردم و کار هایی که واقعا بهشون علاقه ای نداشتم مثل ورزش بدنسازی یا خوردن غذا هایی که چاق کننده بودن اما من خوشم نمیومد مثل ماکارونی و ... رو باید انجام میدادم !
این کار ها در کنار نتیجه نگرفتنم از انجامشون ، باعث شد بشینم منطقی فکر کنم و چیزی مثل دو کفه ترازو برای خودم تصور کنم و این نتیجه رو بگیرم که از اندام فعلیم راضی هستم و میتونم علایقم رو انجام بدم و مجبور به انجام کاری که بهش علاقه ندارم نیستم و این باعث شد مشغله بزرگ ذهنی افزایش وزن از ذهن خودم و خونواده م برداشته بشه و من با خیال راحت به سایر جنبه های زندگیم برسم.
نا گفته نماند من مشکلی از لحاظ کم خونی و کمبود ویتامین و ... نداشتم و تمام ازمایش های پزشکی م نرمال بودن ، فقط زیر وزن طبیعی بودم.
6- غذاهای مورد علاقتون چیه؟
اول از همه میوه جات ، غذا های ابدار رو به غذا های خشک ترجیح میدم ، زرشک پلو با مرغ رو دوست دارم ، غذا های آبپز رو به سرخ کرده ترجیح میدم چون بنظرم طعم طبیعیشون بهتر حفظ میشه.
7- چه غذاهایی رو دوست ندارید؟
غذا های خیلی چرب یا خیلی شیرین ، ماکارونی ، سیب زمینی ، سالاد الویه ، از سبزیجات کلم ، غذا های حاوی بادمجون ، کرفس ، هویج خصوصا پخته ، گوجه پخته توو غذا ، غذا هایی که پایه اصلیشون برنج هست مثل لوبیا پلو ، عدس ، تخم مرغ ، بعضی غذا ها هستن که بهشون حساسیت دارم مثلا از میوه جات کیوی ، اناناس ، انگور و ...
بعضی غذا ها م توو خونه ما ممنوع هست از جمله فست فود.
من به قول اطرافیان ادم بد غذایی م و اینو قبول دارم ، خیلی غذا ها هست که دوست ندارم.
کلا غذا ها به سه دسته برام تقسیم میشن : 1-دوست دارم 2-دوست ندارم 3-نسبت بهشون بی تفاوت م.
8- در هفته معمولا چند وعده برنج میخورید و در هر وعده چه میزان برنج مصرف میکنید؟
معمولا وعده ناهار با برنج هست ، فکر میکنم 5 روز در هفته ، یه بشقاب معمولی دیگه نمیدونم دقیقا چقدر هست :دی
9- نظرتون در مورد وعده ی صبحانه چیه؟ آیا صبحونه میخورید؟ معمولا چه صبحونه هایی مورد علاقتونه؟
بنظر من صبحونه حتما باید یه چیزی خورد ، من خودم زیاد برای صبحونه اشتها ندارم ولی سعی میکنم حتما یه چیز مقوی بخورم بعد از خونه خارج بشم ، مثلا یه لیوان شیر با عسل یا اگه میوه باشه میوه میخورم.
10- آیا در حال حاضر به ورزش خاصی هم مشغول هستید؟
فقط دویدن صبحگاهی که هر روز تکرار میشه ، ممکنه ورزش های دیگه ای هم انجام بدم مثل شنا و ... اما مکرر نیستن.
11- علاقتون به خوراکی های شیرین در چه حده؟ و میزان مصرفتون چقدره؟
اگه میوه باشه علاقه دارم ، شیرینیجات مصنوعی دوست ندارم ، بهتره بگم اصلا مصرف نمیکنم.
12- معمولا هر لقمه رو چقدر میجوید؟ زیاد یا کم؟
معمولا خیلی اروم غذا میخورم ، دقت نکردم ولی فکر میکنم زیاد میجوم.
13- اهل خوردن میان وعده هم هستید؟ اهل کم کم خوردن در بین روز چطور؟
در حالت عادی به هیچ وجه ، موقعی که میخواستم وزن اضافه بکنم چرا میخوردم.
14- اگر در یک وضعیت عادی مثل خونه خودتون که کاملا راحتید یه بشقاب غذا براتون بکشن و بین خوردن احساس سیری بکنید چه عملی انجام میدید؟ به خوردن و تموم شدن بشقاب ادامه میدید یا میذاریدش کنار؟ اگر میذاریدش کنار براش چه نقشه ای میکشید؟! میذارید برای عصرانه یا شامتون یا کلا بیخیالش میشید؟
میذارمش کنار و از توو فکرش خارج میشم.
15- معمولا فکرتون چقدر درگیر خورد و خوراکتون هست؟ منظورم اینه که چقدر دغدغه ی کم یا زیاد بودن غذاتون رو دارید؟
خب برای این که من سرم یه مقدار شلوغ هست و بیشتر وقت ها برای مدت طولانی یادم میره غدا بخورم ، برای وعده های غذاییم الارم تنظیم میکنم ، فکرم اصلا پیش غذا نیست ، کم یا زیاد بودنش برام مهم نیست ، همین که سیر بشم برام کافیه ، اگه سیر هم نشم دنبال غذای دیگه ای نمیگردم ، میرم به بقیه کار هام میرسم.
16- میزان مصرف آب در شبانه روز تقریبا چند لیوانه؟
8-10 لیوان ، من خیلی آب میخورم ولی نه به اجبار ، حس میکنم بدنم احتیاج داره.
17- اهل شام هستید؟ چه ساعتی شام میخورید؟ و معمولا برای وعده شام چه نوع غذاهایی میخورید؟
بله ، معمولا ساعت 8 ، خب وعده شام به اندازه وعده ناهار توو خونه ما حداقل برای من رسمی نیست ، معمولا یه غذای مقوی مثل معجون یا اسموتی ، یا اگه میوه باشه میوه میخورم ، کلا بستگی داره چی باشه برای شام.
ولی سعی میکنم سنگین نباشه که خواب شبم مختل بشه.
19- وقتی از موضوعی ناراحت یا عصبی هستید آیا واکنشی مرتبط با خوردن هم نشون میدید؟ منظورم رفتارهایی مثل سر یخچال رفتن و خوردن بدون کنترل دارید؟ اگر این رفتارها رو ندارید، بجاش در این مواقع چیکار میکنید؟
اشتها م کور میشه کلا ، در این مواقع سعی میکنم به موضوعات خنده دار فکر بکنم و بخندم.
خیلی زود جو روحیم رو عوض میکنم و نمیذارم روی این حالت بمونم.
البته خیلی کم عصبی یا ناراحت میشم و اگه بشم خیلی زود این عصبانیت یا ناراحتی فروکش میکنه !
20- میزان علاقتون به غذاهای تند یا ادویه دار چقدره؟
غذاهای تند رو دوست دارم ، ادویه دار نه.
21- آیا به خوردن سالاد در کنار غذا علاقه دارید؟ سالادتون رو معمولا کی میخورید؟ قبل غذا؟ حین غذا؟ یا بعد از غذا؟
نه ، کلا سالاد دوست ندارم ، با غذا هم معمولا چیزی نمیخورم.
22- از نظر خودتون بدترین و بهترین عادت غذاییتون چیه؟
بد ترین : بد غذا بودن.
بهترین : سالم و مقوی خوردن.
23- معمولا هر چند روز یک بار وزن میکنید؟
اون موقع که قصد افزایش وزن داشتم ماهی 1 بار ، در حال حاضر زیاد اهمیت نمیدم و روی ترازو نمیرم ، بیشتر برام آینه مهمه تا عدد روی ترازو ، یعنی تصویری که از خودم توو آینه میبینم.
24- تصویرغالب زندگیتون از خودتون کدومه؟ بیشتر خودتون رو یه فرد لاغراندام تصور میکنید یا متناسب؟
تصویرم از خودم بر پایه واقعیت هست ، چیزی که توو اینه میبینم !
البته موقعی که قصد افزایش وزن داشتم ، تصویرم از خودم یه مرد قوی هیکل بود مثل ارنولد :دی
25- علامت جسمی گرسنگی در شما چیه؟ یعنی از کجا میفهمید سیر شدید؟
اگه برای مدت طولانی غذا نخورم ضعف میکنم ، بیحال میشم ، ممکنه فشارم بیفته.
یه حجمی از معده م که پر میشه احساس سیری میکنم.
26- اگر سیر باشید و در یک مهمانی یا شرایطی باشید که بهتر باشه به خوردن ادامه بدید، این کار رو میکنید؟ بعدش چه احساسی دارید؟
برای افزایش وزن این کار رو میکردم ، احساس سنگینی و تنبلی !
27- در حین خوردن غذا اهل تماشای تلویزیون یا صحبت کردن هم هستید؟ کلا چقدر موقع خوردن غذا حواستون به اونچه دارید میل میفرمایید هست؟
اصلا نمیتونم چند تا کار رو همزمان انجام بدم و حواسم به همه شون جمع باشه !
معمولا یه کار رو با تمرکز انجام میدم بعد سراغ کار بعدی میرم.
وقتی در حال غذا خوردن یا هر کار دیگه ای م فقط حواسم متوجه غذا یا اون کار هست و حتی اگه اطرافیان با من صحبت بکنن من ناخود اگاه نمیشنوم !
28- طعم های غذا در حین خوردن چقدر براتون اهمیت داره؟ منظورم اینه که در حین خوردن به اینکه دقیقا هر کدوم از مواد غذایی که در حال جویدنش هستید چه طعمی دارن فکر میکنید؟ دیدتون روی لقمه ی غذاتون کلی هست یا به جزئیاتش دقت میکنید؟
هدفم از خوردن ، سیر شدن و انرژی داشتن برای رسیدن به زندگیم هست ، زیاد به جزئیات لقمه غذام توجه نمیکنم ، همین که جزو غذاهایی نباشه که ازشون بدم میاد و سیر بکنه و سالم و مقوی باشه و بدونم که بهم انرژی میده برام کافی هست.
29- در انتخاب اینکه تو هر وعده چه غذایی بخورید چقدر حساسید؟ منظورم اینه که اینکه چیزی که میخورید مورد علاقتون باشه چقدر براتون اهمیت داره؟ در این راستا اقدام خاصی هم میکنید؟
غذا هایی که دوست ندارم رو اصلا نمیخورم ، اگه مثلا یه وعده غذا مورد علاقه م نباشه چیزای دیگه میخورم چون اگه نخورم احتمال ضعف و ... هست.
3- به عنوان سوال آخر خودتون فکر میکنید دلیل لاغریتون چیه؟
قبل از اقدام برای افزایش وزن فکر میکردم به دلیل سبک خاص زندگیم هست ، اما بعد از اقدام و چند سال تلاش بی نتیجه متوجه ژنتیکی بودنش شدم.
اگر صحبت دیگه ای دارید بفرمایید. ضمنا آیا اجازه میدید کاربران زیباتن اگر سوالی داشتن در ادامه ی تاپیک ازتون بپرسن؟
تشکر از شما مدیر دلسوز زیباتن که به فکر کاربر های سایت هستید و حد اکثر تلاش رو برای کمک به اونها دارید ، امیدوارم تونسته باشم با گفتن تجربیاتم کمکی هر چند کوچک به دوستانم چه اونهایی که قصد افزایش وزن دارن و چه اونهایی که برای کاهش وزن تلاش میکنن ، کرده باشم.
بله سوالی اگه باشه در خدمتم.
آشنایی بیشتر با زیباتنی ها
پاسخ به رایج ترین سوالات کاربران
اطلاعیه مدیریت سایت