چرا دوست صمیمی؟ ؛ چرا عشق نه؟؟!!!!!!!

[tuti]

سلام دوستای خوب زیباتنی. خوشحالم که می تونم اینجا باهاتون راحت حرف بزنم. از وقتی اومدم توی این سایت روزی هزار بار میام اینجا سر میزنم و از دیدنتون ذوق میکنم. من دختره تنهایی هستم. رابطه ی عمیقی با خونوادم ندارم. ولی الان چیزی که میخوام اینجا مطرح کنم مشکلی هست که واقعا اذیتم میکنه و عذابم میده.
من دختره شیطون و پر شر و شوری هستم. ظاهرم خوبه. روابط اجتماعیم خوبه. از خودم راضی هستم.اعتماد به نفس بالایی دارم. دوستای زیادی دارم. چه پسر چه دختر. بی اف ندارم و دوستای پسرم همه فقط دوست هستن. چیزی که برام آزار دهنده س اینه که همه ی دوستام چه پسرا چه دخترا بهم میگن تو بهترین و نزدیک ترین دوست منی!! آخه چرا هیچ پسری به من علاقمند نمیشه؟ مسخره نیس که من برای همه ی پسرای اطرافم بهترین و نزدیک ترین و صمیمی ترین و با مرام ترین دوست هستم؟؟ از هر پسری تو دوستام می پرسم من با دخترای دیگه فرق دارم؟؟ میگه نه! میگم چیزی ازشون کم دارم؟؟ میگه نه تو از خیلی ها سر تر هستی. میگم مشکلی دارم؟ میگه نه! میگم رفتار و خلق و خوم مث پسراس؟ میگه نه! تو دختره زیبا جذاب و مهربونی هستی. هر مردی با تو باشه خوشبخت میشه!! ولی در نهایت همشون منو فقط مهربون توصیف میکنن. میگن تو عزیز ترین و بهترین و مهربون ترین دوست من هستی. من نمیخوام همیشه برای هر پسری فقط دوست باشم. فقط رفیق فاب باشم. چرا باید براشون مث رفیقای پسرشون باشم؟ یه دوست دارم (پسر) خیلی دوسش دارم خیلی هم صمیمی هستیم. میگه تو از دوستم سهند که رفیق 12 ساله ی منه برام عزیزتری و بهم نزدیک تری :( آخه این ینی چی؟؟ بخدا دارم دیوونه میشم. من باید چی کار کنم. این دوستمو که میگم پسر خوبیه. خیلی خوب. من عاشقش نیستم. در واقع من عاشق هیچ کس نیستم ولی دوس دارم جذبش کنم. میخوام بهم علاقمند بشه. خسته شدم از روابطم که همش مثه هم دیگس :(
شماها همتون دختر هستین. یا خانوم هستین. چی کار میکنید که مردها دوستتون دارن. بهتون به چشم دختر یا زن نگاه میکنن نه رفیق :(

[shamim2]

البته روانشناسه سایتمون بهترین جوابو بهت خواهد داد ولی عزیزم دلیلش وزنته وقتی یه خانومی وزنش بالاست معمولا پسرها بعنوانه یه خواهر بزرگتر و دوست بهش نزدیک میشن

[tuti]

البته روانشناسه سایتمون بهترین جوابو بهت خواهد داد ولی عزیزم دلیلش وزنته وقتی یه خانومی وزنش بالاست معمولا پسرها بعنوانه یه خواهر بزرگتر و دوست بهش نزدیک میشن

واقعا؟؟؟؟ ینی من اگه وزنم بیاد پایین موضوع حل میشه؟؟؟

آخه یه موضوع دیگه م که هست اینه که حتی دوستای پسر اینترنتیم که منو حتی ندیده ن هم نظرشون همینه :( یه دوست داشتم (پسر) همیشه میگفت من وقتی با تو تلفن حرف میزنم اصن حس نمیکنم دارم با یه دختر حرف میزنم حس میکنم دارم با رفیقای پسرم حرف میزنم :( این در حالیه که من اصن رفتارم پسرونه یا زمخت و خشن نیست. من خیلی ملایم و شادابم. :(

شمیم عزیزم مطمئنی من اگه وزنم بیاد پایین مشکلم حل میشه؟؟؟

[shamim2]

واقعا؟؟؟؟ ینی من اگه وزنم بیاد پایین موضوع حل میشه؟؟؟

آخه یه موضوع دیگه م که هست اینه که حتی دوستای پسر اینترنتیم که منو حتی ندیده ن هم نظرشون همینه :( یه دوست داشتم (پسر) همیشه میگفت من وقتی با تو تلفن حرف میزنم اصن حس نمیکنم دارم با یه دختر حرف میزنم حس میکنم دارم با رفیقای پسرم حرف میزنم :( این در حالیه که من اصن رفتارم پسرونه یا زمخت و خشن نیست. من خیلی ملایم و شادابم. :(

شمیم عزیزم مطمئنی من اگه وزنم بیاد پایین مشکلم حل میشه؟؟؟

دوست پسرهای اینترنتی رو نمیدونم ولی اونایی که تو رو میبینن فقط با لاغر شدنت حسشون عوض میشه چون با لاغر شدن خیلی از حرکاتتم عوض میشه که الان متوجهشون نیستی

[tuti]

دوست پسرهای اینترنتی رو نمیدونم ولی اونایی که تو رو میبینن فقط با لاغر شدنت حسشون عوض میشه چون با لاغر شدن خیلی از حرکاتتم عوض میشه که الان متوجهشون نیستی

اونی که برام مهمه دوستای نتی نیستن. برام مهم همین دوسته صمیمیم هست که خب ظاهرا خیلی هم دوستم داره. قبلا همکار بودیم. همو می بینیم. اگه اینطور باشه و با کاهش وزنم همه چیز درست بشه که من خیلی خوشحال میشم. بعضی آدما توی زندگی آدم هستن که آدم دوست داره بهشون یک قدم نزدیک تر باشه. اینم شامل همون آدماس. راستش یکی از عللی که دارم سعی مضاعفی برای لاغر شدن میکنم همین موضوعه. چون یه بار شنیده بودم که مردا از 15 ساله گرفته تا 115 ساله! همیشه اول شیفته ی اندام خانومها میشن...... شمیم جان بی نهایت ازت ممنونم گلم.

دلم گرفت. راستش گریه مم درومد. برام دعا کن زودتر به وزن هدفم برسم.

[bratz]

عزیزم من کوچیکتر از اونی هستم که بخوام تو رو راهنمایی کنم ولی دلیلشو توی چندتا چیز میبینم چون یه جورایی منم مشکل تورو داشتم.
اول : منم نظر شمیم جونو دارم که اضافه وزنته باعث میشه اونا تورو واسه ازدواج مناسب ندونن من همیشه مامانم میگفت خودتو بذارجای پسری که می خواد زن بگیره یا مامانش یا خواهراش،دوس داری زن چاق بگیری یا یه دختره خوش هیکل !؟ دیگه خودت تا تهشو بخون.
دومی: صمیمیت بیش از حد! عزیزم صمیمیتی که توی دوسی تو با پسرا هست باید با دخترا فرق داشته باشه اونقدری باهشون صمیمی شدی که کاملا رفیق فابریکشون شدی پسرام واسه همین هیچ علاقه ای بهت پیدا نمیکنن چون میگن دوستمونه دیگه! زشته یه فکر دیگه ای روش داشته باشیم!
سومی: توتی جونم رفتارت که اصلا دخترونه نبوده! درسته میگی گفتن پسرونه نیستی ولی دخترونه هم نبودی! پسرا برعکس اونچیزی که نشون میدن آدمای احساساتی هست! اونا دوس دارن طرفشون دخترونه باشه ناز کردن دخترارو دوس دارن برعکس اینکه میگن از ناز کشیدن و دخترای لوس بدشون میاد! عزیزم همین طور که دخترای زیادی لوس و اشوه ای به نظر ما زشته رفتارشون از نظر پسرام دخترایی که اصلا دختر نیستن جذاب نیستن واسه پسرا!دخترونه بودنو منم بلد نبودم ولی یه مدت کوتاه روی خودم تمرین کردم بهتر شدم!
چهارمی: که مهم ترینشم هست رفیقشون بودنه! تو اونقدری باهاشون راحت بودی و صمیمی بودی و پایه بودی و رفیق فابریک بودی که دیگه جایی واسه یه عشق نذاشتی! عزیزم پسرا دوس دارن طرفشون خاص باشه دوس دارن واسشون دست نخورده باشی و اونا تورو کشف کنن نه اینکه تو بری و زود همه چیزتو رو کنی! بذار همیشه یه قسمت از وجودت پنهان بمونه. همیشه یه سورپرایز باش واسشون! همیشه یه رفتار جدید داشته باشو تو جواب چه جالب تو اینجوری بودی! بگو تازه کجاشو دیدین! من هنوز نصفم دست نخورده مونده برای یه شخص خاص زندگیم!
پنجمیشم که بیشتر راهنماییه اینه که توی حرفات بهشون بفمون که خسته شدی از تنهایی دوس داری با یکی رابطه ی عاشقونه بر قرار کنی بهشون بفهمون که توام به این چیزا فکر میکنی و واسه اون طرفت سنگ تموم میذاری دلشونو آب کن که وای من شوهر آیندم خیلی خوشبخته چون من نقشه های قشنگی واسه زندگیمون دارمو از این جور حرفای احساساتی!
عزیز جونم اینارو نه جایی خوندم نه کسی بهم یاد داده فقط تجربه های خودمه که خیلیاشو پسرا بهم با زبون خودشون گفت! خیلیاشم با رفتارشون فهمیدم. پس فقط تجربه هست!
امیدوارم یه وقت از حرفای که زدم ناراحت نشی!چون سوالت واضح بود مجبور بودم واضح و روشن جوابتو بدم!
عزیزم کاملا درکت میکنم!! اصلا حس قشنگی نیست که کسی عاشقت نباشه منم یه زمانی شبا همش کارم گریه کردن بود که چرا یعنی من کسی رو نمیتونم جدب خودم کنم.
ایشالا به زودی شاهزاده ی رویاهات با اسبش بیاد دنبالت!!

[shamim2]

اونی که برام مهمه دوستای نتی نیستن. برام مهم همین دوسته صمیمیم هست که خب ظاهرا خیلی هم دوستم داره. قبلا همکار بودیم. همو می بینیم. اگه اینطور باشه و با کاهش وزنم همه چیز درست بشه که من خیلی خوشحال میشم. بعضی آدما توی زندگی آدم هستن که آدم دوست داره بهشون یک قدم نزدیک تر باشه. اینم شامل همون آدماس. راستش یکی از عللی که دارم سعی مضاعفی برای لاغر شدن میکنم همین موضوعه. چون یه بار شنیده بودم که مردا از 15 ساله گرفته تا 115 ساله! همیشه اول شیفته ی اندام خانومها میشن...... شمیم جان بی نهایت ازت ممنونم گلم.

دلم گرفت. راستش گریه مم درومد. برام دعا کن زودتر به وزن هدفم برسم.

لطفا ناراحت نشو مهم اینه که الان مشکلو فهمیدی عزیزم اینکه یه مدت وقت بذاری به خودت برسی بهتره یا اینکه هیچوقت متوجه این موضوع نمیشدی و همینطور پیش میرفتی تو که صورت خوشگله قبل اینکه به 30برسی سعی کن لاغر بشی با یک تیر دوتا نشون بزنی هم خوشهیکل بشی هم به خواستت برسی میبخشی اگه ناراحتت کردم

[tuti]

ممنونم واقعا ازت. راستش حق با توئه. من باهاشون زیاد قاطی میشم. من بخاطر سیستم زندگی خونوادگیم یه جورایی همیشه جور بابامو کشیدم. مامانم هیچ وقت جوری تا نکرد که درک کنم دختر بودن چطوریه. من اصن بلد نیستم دختر باید چطوری باشه. 28 سالمه. سن ازدواجم داره میگذره. خسته شدم واقعا خسته شدم. گریه م بدجوری درومده بعد میام بیشتر از نظراتون استفاده میکنم عزیزانم. یک دنیا از بارتز عزیز و شمیم جون ممنونم.

[zohreh.a]

عزیزم من ازدواج کردم اما زمانی که مجرد بودم با هزار تا پسر دوست بودم حتی با یکیشون هم فقط دوست نبودم تازه اگر هم من میخواستم فقط دوست باشیم اونا اول قبول میکردند اما بعدش میزدند زیرش به نظر من هم سحر راست میگه خب به اشناییت با یه یکی از پسرا فکر کن اولش که باهات اشنا شد چطوری بودش فقط میخواست دوستت باشه مثلا همون جلسه اول میگفت که فقط میخواد دوستت باشه فکر نمیکنم اینجوری باشه حتما اولش مثل هر پسری که با یه دختر شروع به دوستی میکنه یه چیزی از تو اونو جذب کرده بعدش هم اینکه خیلی باهاشون راحت نشو مثلا برای خودت کلاس بزار البته یه کم سعی کن هر وقت باهاشون قرار میزاری بری کافی شاپ یا رستورانهای شیک این محیطها تاثیرش خوبه.من اصلا از روز اول از هیچ پسری خجالت نمیکشیدم هر چی میخواستم بهشون میگفتم مثلا بهشون میگفتم من در اون حدی نیستم که هر جایی برم باید رستورانی که میرم در شانم پاشه این جوری نمیذاشتم اونا خیلی حس راحتی باهام پیدا کنندبعدش هم همیشه سعی کن که بهترین باشی دختروونه لباس بپوش پسرا عاشق کفش پاشنه بلندند سعی کن همیشه خیلی شیک باشی من دخترای چاق زیادی هم دیدم که تونستند دل پسرا رو ببرند همیشه براشون سنگ صبور نباش بعضی وقتها هم اذیتشون کن اگه زنگ زدند همیشه در دسترس نباش

[tuti]

پسرایی که دوستام هستن معمولا توی جایی باهاشون آشنا شدم. مثلا همین دوستم که میگم دوسش دارم توی یک شرکتی همکارم بود. خب الان همو خیلی کم می بینیم شاید هفته ای یکبار اونم یه ساعت عصر بتونم باهاش برم بیرون. هم من شرایطشو ندارم هم اون. هر دو از صب سر کاریم تا شب. بعدشم من مامانم گیر میده و مجبورم تندی برم خونه. واسه همین کار به رستوران و کافی شاپ و اینجور چیزا نمیرسه.
راجب چاق بودن منم با نظرت موافقم. منم دخترای چاق زیادی رو دیدم که دل پسرا رو بردن. چاق هایی که حتی زیبا هم نبودن ولی خب اعتماد به نفس داشتن. من برخلاف اون چاق هایی که زیبا نیستن چهره ی زیبایی دارم. اعتماد به نفس خوبی هم دارم. از پسرا اصلا خجالت نمی کشم. اما کلا سیستم رفتارم طوریه که هر کی هر مشکلی براش پیش بیاد سعی میکنم کمکش کنم. لباس پوشیدنم دخترونس. منم مث همه آرایش میکنم. اندامم با اینکه چاقه ولی طوری نیس که بد باشه. ینی اصلا نشون نمیده که وزنم انقده. همیشه شیک می گردم. کفش پاشنه بلند نمیپوشم چون راه زیاد میرم و کفش پاشنه دار اذیتم میکنه. لاک میزنم آرایش میکنم. خلاصه خودم که نگاه میکنم همه چیزم دخترونس. ولی خب دست خودم نیس. خجالتی نیستم با پسرا.ینی اصن به چشم پسر بهشون نگاه نمیکنم به چشم یک انسان نگاهشون میکنم و همین باعث میشه بین اونا و دوستای دخترم توی روابط فرقی نداشته باشم. شاید اشکال کارم همین باشه نمیدونم. ولی واقعیت اینه که من اصن بلد نیستم جور دیگه ای رفتار کنم. :( :( :( اما الان واقعا میخوام کاری کنم که جذبش کنم. ازش خوشم میاد. به ندرت پیش میاد که من از کسی خوشم بیاد. ولی از این خوشم میاد. نمیخوام احساسش بهم فقط رفاقت باشه.
دیروز بهم یک حرفی زد که وقتی به یکی از دوستای پسرم گفتم گفت خب بچه جان این ینی دوستت داره دیگه!! ولی خب من نمیدونم چرا حس میکنم باید کاری کنم.
دیروز سر یک موضوعی بهش گفتم بیا کات کنیم. عصبی شد گفت ینی چی؟ گفتم میخوام بری. من دوستت ندارم خواهش میکنم برو. گفت تا دیروز میگفتی دوسم داری حالا چی شده که یهویی میگی دوستت ندارم. گفتم دروغ گفتم بهت الان دارم راستشو میگم من دوستت ندار خواهش میکنم برو. بذار منم از زندگیت برم بیرون. گفت مگه به این راحتی اومدی که حالا به این راحتی از زندگی من بری. گفت میدونم واست فلان مشکل پیش اومده. من تنهات نمیذارم. حل میشه ناراحت نباش. خیلی تو فشار بودم گریه م درومد. بهش گفتم بیشتر از اونی که فک کنی دوستت دارم :( گفت پس چطوری از من انتظار داری تورو از زندگیم پاک کنم؟؟؟ به نظر خودت شدنیه؟؟
من یاد گرفتم روی این جور حرفای پسرا حساب نکنم. اما دیشب یکی از دوستای پسرم گفت این حرفش ینی دوستت داره. دیگه چیزی نداشتم بهش بگم. :(
من واقعا تو شرایط بدی گیر کردم. واقعا راهنمایی میخوام. قبلا یکی رو دوس داشتم بدجوری خراب کردم. نمیخوام این بارم اونطوری بشه. :(