خدایا کمکم کن
سلام دوستای گلم
یه دو ماهی بود که بد جوری کار و درس خراب شده بود روی سرم... پر از استرس و کار تا حدی که باز صدای کمرم در اومد و درد گرفت... تو اون دو ماه تقریبن ورزش و پیاده رویم به صفر رسید و تنها کاری که می تونستم بکنم اینکه کاهش وزنی رو که تا الان داشتم تثبیت کنم که خذا رو شکر انجام شد
دو هفته پیش فهمیدم که خرداد ماه باید تو یه همایش شرکت کنم که متاسفانه خیلی بزرگه و 100 درصد از محل کار قبلیم (که وا گذارشون کردم به خدا و درگیری با همونها باعث افسردگی و افتادن من تو سیکل پرخوری عصبی بود) هم همکاران و مدیران سابق رو می بینم :axesmileyf:
واسه همین کمی استرس پیدا کردم.. از یه طرف دلم می خواد از این فرصت باقی مونده بتونم جوری استفاده کنم که برگردم به حالت نرمال بدنم چون از لحاظ روحی هر وقت خودمو تو آیینه می بینم و چربی دورمو انگار دارم هنوز اون آدمها و آزار و اذیتاشونم با خودم هرروز یدک می گشم.....هم دلم می خواد اونا من و سر حال و خوشحال و موفق ببینند و اون اعتماد به نفسی رو که اونا آرزوشون بود تو من بکشن رو زتده زتده و بیشتر از قبل ببینن... شاید بعضی از دوستان حال منو نفهمن واسه همین آرزو می کنم هیچ کس تو محیط کارش آزار نبینه که خیلی سخته..
فلذاااااا : باید یکم سرعت کاهش وزنمو ببرم بالا..هفته پیش پروتیین خوردم یا کالری شماری و اولش خیلی خوب کم شد. 3 روزه که اما وایستاده... اما به هر صورتی که شده راهش می اندازم دوباره.... ار اونجایی که من سابقن از رژیمهای پروتیین و کم کالری خاطره بدی به خاطر داغون کردن متابولیسمم دارم این دوره کاملن کوتاه و با عادی سازی رژیم در فواصا کوتاه انجام می دم.. اینم فقط از سر ناچاری و به خاطر این همایش هست....
همتونو دوس دارم و امیدوارم انگیزه هاتون بالا باشه