PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : این دفعه موفق می‌شم | setareh_azad



صفحه ها : 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 [23] 24 25 26 27 28

raha32
19 بهمن 1392, 16:22
راحله جان باید انقد ببافی و بشکافی که دستت راه بیوفته................من هیچی بلد نبودم.....................ولی الان از نتیجه کارم خیلی راضیم....................

setareh_azad
19 بهمن 1392, 16:23
سلام به همگی
ولی متاسفانه من بلد نیستم بافتنی یعنی بلدما شل وسفت میشه الان شروع کنم 3 سال دیگه تموم میشه
پس من چی؟چیکار کنم
؟

اولش سخته خیلی زود راه می افتی مطمئن باش

raha32
19 بهمن 1392, 16:24
برو اونجایی که کاموا میفروشن کامواتو انتخاب کنی خودشون راهنماییت میکنن.سعی کن کاموا ضخیم انتخاب کنی که زودتر بالا بیاد خستت نکنه...............

setareh_azad
19 بهمن 1392, 16:26
ای جانم پس حسابی میخوای براش بترکونی.....................

نمی دونم اصلا خیلی انرژی ندارم
خیلی کم میارم
سه شنبه هم همه میان خونمون
غذا از بیرون می گیرم
ولی فکر کنم دو هفته نمی تونم تکون بخورم

raha32
19 بهمن 1392, 16:27
ستاره تورو خدا یکم این مهمون بازیاتو کم کن...................دختر مثلا بارداریا........................حالا چرا 3شنبه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

setareh_azad
19 بهمن 1392, 16:36
ستاره تورو خدا یکم این مهمون بازیاتو کم کن...................دختر مثلا بارداریا........................حالا چرا 3شنبه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خب سه شنبه تعطیله
روزایی که سر کارم که اصلا نمی تونم
آخه جاریم اومده خواهر شوهرم هم زایمان کرده برا
همین یک جورایی مجبورم خب

raha32
19 بهمن 1392, 16:43
اخ خ خ جون اصلا نمی دونستم که 3شنبه فیتیلست............................عزیز ه دلم به خودت زیاد فشار نیار.................بهشون یاد نده حتی توی بدترین و سختترین شرایط هم که الان ماهها اخر بارداریته میتونی از خودت بگذری و براشون سنگ تموم بذاری................یه مهمونی ساده بگیر................غذا که از بیرون میگیری سالاد ایناهم درست نکن...................ماست و زیتون و خیارشور و این جور چیزا بذار توی سفرت که نخوای برای اماده کردنشون خیلی خسته بشی...................اگه ژله هم خواستی بذاری از این اماده هاش بخر...............

setareh_azad
19 بهمن 1392, 16:53
نه بابا از این خبرا نیست
غذا و سالاد از بیرون میگریم
ماست هم میذارم
وسلام
بسه دیگه

setareh_azad
19 بهمن 1392, 17:16
بچه ها فعلا بای تا فردا
همتون رو می دوستم بوس بوس

setareh_azad
20 بهمن 1392, 08:47
سلام سلام بچه های گل
دوستان پرانرژی و مهربون
من اومدم
یک روز کاری دیگه شروع شد
و من و بهراد سر کار حاضر شدیم

هلی
20 بهمن 1392, 08:49
سلووووووووووووووووووووووو وووم ستاره
خوبی فدات شم؟
صبحت بخیر
ستاره جون مدارس تهران هنوز تعطیله؟

sara
20 بهمن 1392, 09:17
سلام ستاره جونم
صبح به خير
مي گم اي كاش هميشه مي شد اين فينگيلي ها رو كوچولوشون بكنيم و با خودمون اينور و اونور ببريم اينجوري بعد تولدشون نگران نگهداريشون نمي شيم
فك كن من تو هر يك از جيبهام يه دخمل طلا داشته باشم و تو دو تا پسر طلا
قاشق سحر آميز خاله ريزه اينجا لازمه ها

setareh_azad
20 بهمن 1392, 09:23
سلووووووووووووووووووووووو وووم ستاره
خوبی فدات شم؟
صبحت بخیر
ستاره جون مدارس تهران هنوز تعطیله؟

سلام عزیز دلم
نه خوشگل خانم
از دیروز رفتن مدرسه
دیگه هوا خوبه
برف هم که نمیاد
برا چی تعطیل کنن یعنی؟
فقط یک دلیل می تونن بیارن برا تعطیلی
عذاب دادن مادران شاغل تهرانی!!!!

- - - Updated - - -


سلام ستاره جونم
صبح به خير
مي گم اي كاش هميشه مي شد اين فينگيلي ها رو كوچولوشون بكنيم و با خودمون اينور و اونور ببريم اينجوري بعد تولدشون نگران نگهداريشون نمي شيم
فك كن من تو هر يك از جيبهام يه دخمل طلا داشته باشم و تو دو تا پسر طلا
قاشق سحر آميز خاله ريزه اينجا لازمه ها

وای سارا این قدره بعضی وقتا دلم می خواد می شد این طوری باشه
بچه ها تا توی دلت هستن همه چیشون دست خودته
به دنیا که میان دردسرهاشون هم شروع می شه
و هر چی بزرگتر می شن دردسرها هم بزرگتر میشن

هلی
20 بهمن 1392, 09:26
سلام عزیز دلم
نه خوشگل خانم
از دیروز رفتن مدرسه
دیگه هوا خوبه
برف هم که نمیاد
برا چی تعطیل کنن یعنی؟
فقط یک دلیل می تونن بیارن برا تعطیلی
عذاب دادن مادران شاغل تهرانی!!!!

- - - Updated - - -



وای سارا این قدره بعضی وقتا دلم می خواد می شد این طوری باشه
بچه ها تا توی دلت هستن همه چیشون دست خودته
به دنیا که میان دردسرهاشون هم شروع می شه
و هر چی بزرگتر می شن دردسرها هم بزرگتر میشن

وای ستاره
دیشب 1.5 خوابم برد
تا صبح هم دو سه بار از شدت دستشویی بیدار شدم
تشنه هم بودم هر دفعه
صبح هم از 6 بیدار شدم که همسری بدون صبحانه نره
کلی از اعمال رو هم انجام دادم

setareh_azad
20 بهمن 1392, 09:31
هلی؟!
همسری بدون صبحونه نره؟!
نکن دخترم بذار عادت کنه تو دیگه هر روز نمی تونی براش صبحونه آماده کنی
هلی جونم آلوچه که دنیا بیاد یک وقتایی نمی ذاره تا صبح بخوابی
بعد هنوز خوابت نبرده باید پاشی صبحونه آماده کنی
بعد می شه بخاطر بچه بهش صبحونه ندادی
بذار از الان عادت کنه باید شرایط تو رو درک کنه
دیشب نخوابی اصلا مجبور نیستی بهش صبحونه بدی گلم
بچه که نیست گشنش باشه خودش می خوره
نگرانش نباش گشنه نمی مونه

sara
20 بهمن 1392, 09:34
هلی؟!
همسری بدون صبحونه نره؟!
نکن دخترم بذار عادت کنه تو دیگه هر روز نمی تونی براش صبحونه آماده کنی
هلی جونم آلوچه که دنیا بیاد یک وقتایی نمی ذاره تا صبح بخوابی
بعد هنوز خوابت نبرده باید پاشی صبحونه آماده کنی
بعد می شه بخاطر بچه بهش صبحونه ندادی
بذار از الان عادت کنه باید شرایط تو رو درک کنه
دیشب نخوابی اصلا مجبور نیستی بهش صبحونه بدی گلم
بچه که نیست گشنش باشه خودش می خوره
نگرانش نباش گشنه نمی مونه


ستاره راست مي گه
نمي دونم چرا
ولي به مردها بايد نشون داد كه تو عذابي و سختي مي كشي
اكثرشون سخت مي فهمن حالمون رو اگه بهشون نگيم
وقتي شبها اذيت ميشي و خواب نداري همون نصفه شب يه يادداشت براش بزن جلوي آينه و بگو كه چه شب سختي رو گذروندي و صبح نمي توني بيدار شي براش
اينجوري هم دل اونو بدست آوردي و هم خودت استراحت كردي

هلی
20 بهمن 1392, 09:35
هلی؟!
همسری بدون صبحونه نره؟!
نکن دخترم بذار عادت کنه تو دیگه هر روز نمی تونی براش صبحونه آماده کنی
هلی جونم آلوچه که دنیا بیاد یک وقتایی نمی ذاره تا صبح بخوابی
بعد هنوز خوابت نبرده باید پاشی صبحونه آماده کنی
بعد می شه بخاطر بچه بهش صبحونه ندادی
بذار از الان عادت کنه باید شرایط تو رو درک کنه
دیشب نخوابی اصلا مجبور نیستی بهش صبحونه بدی گلم
بچه که نیست گشنش باشه خودش می خوره
نگرانش نباش گشنه نمی مونه


ستاره هر روز خودم رو موظف نکردم
اما یکشنبه ها و 4 شنبه ها وضعیت فرق میکنه
تا دیر وقت کلاس داره
اونجا هم نمیره چیزی بخوره
از گرسنگی قلبش درد میگیره
خب بچم بی پدر میشه
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ خخخخخ
فقط یکشنبه و 4 شنبه
قول میدم
مثلا دیروز با اینکه بیدار بودم ولی از جام پا نشدم

setareh_azad
20 بهمن 1392, 09:37
ستاره راست مي گه
نمي دونم چرا
ولي به مردها بايد نشون داد كه تو عذابي و سختي مي كشي
اكثرشون سخت مي فهمن حالمون رو اگه بهشون نگيم
وقتي شبها اذيت ميشي و خواب نداري همون نصفه شب يه يادداشت براش بزن جلوي آينه و بگو كه چه شب سختي رو گذروندي و صبح نمي توني بيدار شي براش
اينجوري هم دل اونو بدست آوردي و هم خودت استراحت كردي

دقیقا سارا
باور کن بهشون نشون هم میدی بازم درک نمی کنن خیلی وقتا
چی برسه که به روی خودت هم نیاری
تازه وقتی براشون ناز کنی عزیزتر هم می شی

هلی
20 بهمن 1392, 09:41
چشم خانومای با تجربه
ازین به بعد بیشتر براش ناز میکنم

setareh_azad
20 بهمن 1392, 09:42
ستاره هر روز خودم رو موظف نکردم
اما یکشنبه ها و 4 شنبه ها وضعیت فرق میکنه
تا دیر وقت کلاس داره
اونجا هم نمیره چیزی بخوره
از گرسنگی قلبش درد میگیره
خب بچم بی پدر میشه
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ خخخخخ
فقط یکشنبه و 4 شنبه
قول میدم
مثلا دیروز با اینکه بیدار بودم ولی از جام پا نشدم


نگاه تو رو خدا دنیا برعکس شده
یاد بگیر نازنین همسر از تو بیشتر بلده ناز کنه
خوشگلم روزایی که زود میاد که هنر نیست که پا نشی
اتفاقا امروز نباید پا می شدی
هلی باور کن باور کن گشنه نمی مونه
شده یک کیک از بیرون می گیره می خوره
بعد هم خب از تو یخچال یه چی برداره بخوره
خوشگلم تو الان علاوه بر خودت باید به آلوچه و استراحت اونم فکر کنی
ببین هلی این بچه اولته سر بچه های دیگه شرایط سختتره
و هر کاری که الان عادتش دادی میتونی سر بعدی ازش بخوای
الان اگه عادت کنه اون اولویت اوله
حتی اگه تو خسته باشی و نخوابیده باشی
بازم بخاطر اون بیدار می شی صبحونه آماده می کنی
سر بعدی ها هم باید این کار رو کنی
و اون موقع دیگه واقعا کم میاری
و از بی لطفیش دل شکسته
باور کن هر کار می خوای بکنی سر همین اولی وقتشه

- - - Updated - - -



چشم خانومای با تجربه
ازین به بعد بیشتر براش ناز میکنم

آفرین گل دختر حرف گوش کن

sara
20 بهمن 1392, 09:51
دقیقا سارا
باور کن بهشون نشون هم میدی بازم درک نمی کنن خیلی وقتا
چی برسه که به روی خودت هم نیاری
تازه وقتی براشون ناز کنی عزیزتر هم می شی

فك كن
من يه روزهايي كه حال دارم شايد 4 نوع غذا درست كنم بزارم تو يخچال كه هر وقت گرسنه اش شد هر چي دوست داره بخوره
ولي يه وقتهايي هيچي درست نمي كنم كه بره از گرسنگي تخم مرغ بخوره
بايد بدونن كه ما هميشه حالمون خوب نيست
البته فقط چاييمون هميشه به راهه چون خودم صداي كتري يا سماور بهم آرامشو جاري بودن زندگي رو بهم منتقل مي كنه

setareh_azad
20 بهمن 1392, 09:53
وای سارا دکتر بهم گفته چاییت رو کم کن
یعنی خیلی سخته ها
مخصوصا وقتایی که سر کاری
یا روزهایی که تو خونه ای می خوای ولو شی
یک لیوان چایی بخوری

sara
20 بهمن 1392, 09:55
وای سارا دکتر بهم گفته چاییت رو کم کن
یعنی خیلی سخته ها
مخصوصا وقتایی که سر کاری
یا روزهایی که تو خونه ای می خوای ولو شی
یک لیوان چایی بخوری


من سر اولي اصلا يك ليوان هم نخوردم
ولي سر اين مي خورم البته كم رنگ
خونه كه هميشه با هل و دارچين دم مي دم
چه حالي ميده

هلی
20 بهمن 1392, 09:59
ستاره واسه چی گفته نخوری چایی؟؟؟
من روزی 2 تا لیوان باید بخورم
وگرنه دیوونه میشم
راستی یادم رفت بگم که
بنده از هفته بعد نمیدونم میتونم بیام یا نه
آخه از دانشگاه زنگ زدن و گفتن برات کلاس گذاشتیم
خیلی سخته
کلاسام 30 نفره هستن
البته خوبیش اینه که با بچه ها خوبم و دوستم دارن
بهم میگن استاد گل

setareh_azad
20 بهمن 1392, 10:01
خواهر من اعتیادم سنگینه
راستی دارچین خیلی نخور
احتمال زردی بچت رو زیاد می کنه
مخصوصا توی سه ماه آخر
اگه صبح دو تا لیوان از این لیوان پارچی ها نخورم
تا آخر شب سر دردم ها


- - - Updated - - -



ستاره واسه چی گفته نخوری چایی؟؟؟
من روزی 2 تا لیوان باید بخورم
وگرنه دیوونه میشم
راستی یادم رفت بگم که
بنده از هفته بعد نمیدونم میتونم بیام یا نه
آخه از دانشگاه زنگ زدن و گفتن برات کلاس گذاشتیم
خیلی سخته
کلاسام 30 نفره هستن
البته خوبیش اینه که با بچه ها خوبم و دوستم دارن
بهم میگن استاد گل

واسه درد هفته پیشم و خارش بدنم
گفته تا می تونی کم و کم رنگ بخور
خیلی خوبه
استاد اجازه یک وقت هم برای ما بذارین ولی ها
دلمون تنگ می شه اصلا نیاین

sara
20 بهمن 1392, 10:02
خواهر من اعتیادم سنگینه
راستی دارچین خیلی نخور
احتمال زردی بچت رو زیاد می کنه
مخصوصا توی سه ماه آخر
اگه صبح دو تا لیوان از این لیوان پارچی ها نخورم
تا آخر شب سر دردم ها


پس سعي مي كنم شبها كه مي رم خونه ديگه چاي دارچيني نخورم و به جاش دمنوش به بخورم كه پرخاصيت تره

fofoli
20 بهمن 1392, 10:06
ستاره جونم سلام خوبی ؟بهرادمون چطوره ؟

setareh_azad
20 بهمن 1392, 10:16
سلام خوشگل خانمی
مرسی من خوبم
شهراد و بهرادم خوبن
نیما چطوره؟
چیکار می کنه با درس و مدرسه؟
تا کجا پیش رفتن؟
معلم شهراد که دنبالش کردن
به ذ رسیدن
این قدر خوشحال بود هفته پیش به بازی گذشت که نگو

هلی
20 بهمن 1392, 10:28
خواهر من اعتیادم سنگینه
راستی دارچین خیلی نخور
احتمال زردی بچت رو زیاد می کنه
مخصوصا توی سه ماه آخر
اگه صبح دو تا لیوان از این لیوان پارچی ها نخورم
تا آخر شب سر دردم ها


- - - Updated - - -



واسه درد هفته پیشم و خارش بدنم
گفته تا می تونی کم و کم رنگ بخور
خیلی خوبه
استاد اجازه یک وقت هم برای ما بذارین ولی ها
دلمون تنگ می شه اصلا نیاین


ستاره جون من معتادم به کافیین
ولی خب از وقتی باردار شدم
قهوه نخوردم
یعنی دارم میمیرم
شدم مثل معتادای توی ترک
ستاره جونم شما استاد مایی خانوم
نمیدونم برنامه کلاسیم چجوریه
میام ولی
من که بدون شماها دق میکنم

setareh_azad
20 بهمن 1392, 10:30
عزیز دلم من برات خوشحالم
فقط بی خبرمون نذار
از حال خودت و آلوچه بهمون خبر بده
انشالله که همیشه موفق باشی گل مهربونم

هلی
20 بهمن 1392, 10:33
عزیز دلم من برات خوشحالم
فقط بی خبرمون نذار
از حال خودت و آلوچه بهمون خبر بده
انشالله که همیشه موفق باشی گل مهربونم


فدات عزیزم
چشم حتما
میگم ستاره یه سوال و نظرخواهی
میخوام بشینم درس بخونم
از امروز و فردا شروع کنم
حالا امسال که قبول نمیشم
ولی خب حداقل واسه سال بعد آماده تر باشم
همسری اصرار داره دکترا بگیرم
گرچه خودم هم بی میل نیستم

lila a
20 بهمن 1392, 10:34
سلام ستاره خانم گل ؟ گل پسرات چطورن ؟خودت خوبي عزيزم؟

setareh_azad
20 بهمن 1392, 10:37
فدات عزیزم
چشم حتما
میگم ستاره یه سوال و نظرخواهی
میخوام بشینم درس بخونم
از امروز و فردا شروع کنم
حالا امسال که قبول نمیشم
ولی خب حداقل واسه سال بعد آماده تر باشم
همسری اصرار داره دکترا بگیرم
گرچه خودم هم بی میل نیستم


حتما این کار رو بکن هلی
هر چی زودتر بهتر
هلی هر چی درس بخونی بهتره
و حیفه که ول کنی درس رو
بذار آلوچه به داشتن یک مادر دکتر افتخار کنه

- - - Updated - - -


سلام ستاره خانم گل ؟ گل پسرات چطورن ؟خودت خوبي عزيزم؟

سلام گل دختر
تو چطوری؟
مرسی من و شهراد و بهراد هم خوبیم
خدا رو شکر
جفتشون مشغول جفتک پرونی و گرفتن انرژی من

lila a
20 بهمن 1392, 10:42
حتما این کار رو بکن هلی
هر چی زودتر بهتر
هلی هر چی درس بخونی بهتره
و حیفه که ول کنی درس رو
بذار آلوچه به داشتن یک مادر دکتر افتخار کنه

- - - Updated - - -



سلام گل دختر
تو چطوری؟
مرسی من و شهراد و بهراد هم خوبیم
خدا رو شکر
جفتشون مشغول جفتک پرونی و گرفتن انرژی من

اي جانم پس حزب مردانه تو خونتون حسابي دارن حالتو ميگيرن

به نظرم از همين حالا حاليشون كن رييس كيه خانمي

نگین22
20 بهمن 1392, 10:49
به به سلام عشقم چطوری ؟؟:3:
:2vsj1nm:خوبی یا بهتری؟؟:2vsj1nm:
من که بد نیستم

setareh_azad
20 بهمن 1392, 10:53
اي جانم پس حزب مردانه تو خونتون حسابي دارن حالتو ميگيرن

به نظرم از همين حالا حاليشون كن رييس كيه خانمي

وای لیلا جون اینا با باباشون سه تا پسر تخسن
که من خیلی سخت از پسشون بر میام
واقعا باید بفهمن رییس کیه
ولی واقعا فهموندنش سخته ها
آخه طرف حسابم سه تا پسر شیطون بلا هستن

- - - Updated - - -



به به سلام عشقم چطوری ؟؟:3:
:2vsj1nm:خوبی یا بهتری؟؟:2vsj1nm:
من که بد نیستم



سلام عروس خوشگله
منم خوبم خدا رو شکر
تو که پر انرژی و شادی مثل همیشه
رژیم چطور پیش می ره
کی وزن کشی داری دوباره؟

fofoli
20 بهمن 1392, 11:09
ستاره نیماهم مشغوله وتا ل خوندند
الان ی کم راحتر شدم اما 2 ماه اول خیلی سختم بود
نیما سعی میکنه که همه چیزو بخونه بعد خودشم میگه
کلی سواد دار شدم اخیرا هم خیلی میگه من تنهام برام یه برادر بیار :15:

lila a
20 بهمن 1392, 11:22
وای لیلا جون اینا با باباشون سه تا پسر تخسن
که من خیلی سخت از پسشون بر میام
واقعا باید بفهمن رییس کیه
ولی واقعا فهموندنش سخته ها
آخه طرف حسابم سه تا پسر شیطون بلا هستن

- - - Updated - - -



سلام عروس خوشگله
منم خوبم خدا رو شکر
تو که پر انرژی و شادی مثل همیشه
رژیم چطور پیش می ره
کی وزن کشی داری دوباره؟

آخيش طفلي ستاره !!!!!!!!!!!

عزيزم نترس مهم اينه كه شما يك خانمي و خانما هميشه موفقن

setareh_azad
20 بهمن 1392, 11:37
ستاره نیماهم مشغوله وتا ل خوندند
الان ی کم راحتر شدم اما 2 ماه اول خیلی سختم بود
نیما سعی میکنه که همه چیزو بخونه بعد خودشم میگه
کلی سواد دار شدم اخیرا هم خیلی میگه من تنهام برام یه برادر بیار :15:


آره خیلی خوبه که و ذوق می کنن که می تونن بخونن
منم خیلی لذت می برم شهراد قبل از خواب می گه
مامان بیا بخواب می خوام برات کتاب بخونم
منم کلی ذوق می کنم

- - - Updated - - -



آخيش طفلي ستاره !!!!!!!!!!!

عزيزم نترس مهم اينه كه شما يك خانمي و خانما هميشه موفقن

اون که صد در صد
من می تونم از پس سه تاشون بر بیام
این که شکی توش نیست
بقول شهراد می گه مامان تو من و بابا رو نشناسی
و ندونی باید چکار کنی کی پس بدونه
فقط امیدوارم کچل نشم از دستشون

نگین22
20 بهمن 1392, 11:58
والا هر روز وزن کشی دارم سه روزی میشه از رژیم خاصی پیروی نمیکنم
احمق شدم به 82 رسیدم کمی شل شدم 5 شنبه عروسی داریم من باید 80 بشم

setareh_azad
20 بهمن 1392, 12:03
والا هر روز وزن کشی دارم سه روزی میشه از رژیم خاصی پیروی نمیکنم
احمق شدم به 82 رسیدم کمی شل شدم 5 شنبه عروسی داریم من باید 80 بشم



حتما می رسی چرا که نه
دو کیلو داری فقط پس شدنیه
این رژیم آناناس رو دیدی نگین؟
من خیلی آناناس تازه دوست دارم
به نظرم خیلی می چسبه امتحانش کن

sara
20 بهمن 1392, 12:06
ستاره نیماهم مشغوله وتا ل خوندند
الان ی کم راحتر شدم اما 2 ماه اول خیلی سختم بود
نیما سعی میکنه که همه چیزو بخونه بعد خودشم میگه
کلی سواد دار شدم اخیرا هم خیلی میگه من تنهام برام یه برادر بیار :15:



بجنب ديگه فروزانننننننننننننننننننن ننننن
زود وزن كم كن تا يه داداش برا نيما بياري

نگین22
20 بهمن 1392, 12:08
بیام کمک؟
جونم دست تنهایی عروس خانم
ولی فکر کنم حسابی مانکن می شی ها
آره مردا هم معمولا خیلی گرفتارن
خیلی نمی رسن بیان کمک
ولی یک سوت بزنی من اومدم


تو که جونمی عشقمی
نه بابا این شکمت رو چه کنیم
دیشب آبگرمکن خریدیم که هر وقت رفتیم خونه رو تمیز کنیم خسته شدیم یه دوشی باهم بگیریم حسابی خستگیمون در بیاد

setareh_azad
20 بهمن 1392, 12:10
تو که جونمی عشقمی
نه بابا این شکمت رو چه کنیم
دیشب آبگرمکن خریدیم که هر وقت رفتیم خونه رو تمیز کنیم خسته شدیم یه دوشی باهم بگیریم حسابی خستگیمون در بیاد



خوبه دیگه می بینم که اتاق خواب و حموم رو راه انداختین
بقیه اش رو می خواین چکار
اصل قضیه حله

sara
20 بهمن 1392, 12:12
خوبه دیگه می بینم که اتاق خواب و حموم رو راه انداختین
بقیه اش رو می خواین چکار
اصل قضیه حله

خوشممممممممممممممممممممم مياد
نگين مستقيم رفت سر اصل مطلب
كارش درسته بچم

setareh_azad
20 بهمن 1392, 12:15
می بینی خواهر
جوونای آخر زمونن دیگه
حیا هم نمی کنن
یعنی خوشم اومد شدم از این مادر بزرگ ترسناکا ها

نگین22
20 بهمن 1392, 12:21
گنج پیدا کردم باشه حتما امتحانش میکنم:91:
بابا من حالا یه جوان دم بخت بدبخت هستم خیلی خیلی خرج دارم
بده در راه خدا
آناناس از کجا بیارم توی این گرونی؟؟

setareh_azad
20 بهمن 1392, 12:24
دخمل خسیس
یک کم آناناس خوبه که
تازه بگو برات نازنین همسر بخره
پس چکاره اس
شوهر کردی برا چی خب
اگه یک آناناس هم برات نخره
که نمی ذارم زنش شی
چی معنی داره مرد برا زنش خرج نکنه
تازه زنش هم نه نازمدش

آلاهیدا
20 بهمن 1392, 12:34
سلام ستاره جون
نوبت دکترت نزدیکه؟
خوبی خوشی سلامتی؟

sara
20 بهمن 1392, 12:35
الهي بگردم
جووناي الآن خيلي بدبختن
خيلي گرونيه
دلم براشون ميسوزه
يه حموم رو ازشون دريغ نكنيم ننه

setareh_azad
20 بهمن 1392, 12:39
سلام ستاره جون
نوبت دکترت نزدیکه؟
خوبی خوشی سلامتی؟

سلام خوشگل خانم
من که فعلا هر هفته دکترم
هفته پیش دکتر بودم
ولی فردا هم آزمایشم رو بگیرم باید ببرم پیشش دوباره

- - - Updated - - -


الهي بگردم
جووناي الآن خيلي بدبختن
خيلي گرونيه
دلم براشون ميسوزه
يه حموم رو ازشون دريغ نكنيم ننه

باشه خواهر حالا که تو می گی قبوله
جهنم ضرر برن دیگه کاری از دستمون بر نمیاد که
برین حالش رو ببرین خب

هلی
20 بهمن 1392, 12:54
بذارید منم بپرم وسط حرفتون
واقعا تنها سرگرمی سالم و نسبتا ارزون تو این زمونه حمومه دیگه
البته اگه قبلش اتاق خواب کار دستمون نده
خخخخخخخخخخخخخخخ

setareh_azad
20 بهمن 1392, 12:57
بذارید منم بپرم وسط حرفتون
واقعا تنها سرگرمی سالم و نسبتا ارزون تو این زمونه حمومه دیگه
البته اگه قبلش اتاق خواب کار دستمون نده
خخخخخخخخخخخخخخخ

بپر وسط حرف عیبی نداره
ولی یادت نره شما قرار از این کارای بد نکنین ها
جفتت پایینه کار دستمون ندی یک وقت
یک چیز دیگه بعد اتاق خواب دو تایی مگه نمی شه رفت حموم
وای دختر مجردا چشم و گوشاتون رو بگیرین
بحث داره به جاهای باریک می کشه

هلی
20 بهمن 1392, 13:00
بپر وسط حرف عیبی نداره
ولی یادت نره شما قرار از این کارای بد نکنین ها
جفتت پایینه کار دستمون ندی یک وقت
یک چیز دیگه بعد اتاق خواب دو تایی مگه نمی شه رفت حموم
وای دختر مجردا چشم و گوشاتون رو بگیرین
بحث داره به جاهای باریک می کشه


من که نمیکنم از این کارا
فکر کن یادم رفته اصلا
ولی خب اگه نگین اینا کار دست خودشون بدن
خرج نی نی میاد رو دستشون
حموم 2 ن ف ر ه رو که همیشه میشه رفت
من چقدر بی حیام
ههههههههههههههههههههه

setareh_azad
20 بهمن 1392, 13:03
نه بابا اینا زرنگ تر از این حرفا
بزارن نی نی بمونه رو دستشون
اینا بعد ده سال عاشقی قراره بهم برسن
حالا حالاها بچه می خوان چیکار
منم الان فکر کنم لپام گل انداخته
خیلی حس بی حیا بودن دارم
من رو شطرنجی کنید لطفا

sara
20 بهمن 1392, 13:14
سلام خوشگل خانم
من که فعلا هر هفته دکترم
هفته پیش دکتر بودم
ولی فردا هم آزمایشم رو بگیرم باید ببرم پیشش دوباره

- - - Updated - - -



باشه خواهر حالا که تو می گی قبوله
جهنم ضرر برن دیگه کاری از دستمون بر نمیاد که
برین حالش رو ببرین خب

اين شدددددددددددددددددددددد



- - - Updated - - -



بذارید منم بپرم وسط حرفتون
واقعا تنها سرگرمی سالم و نسبتا ارزون تو این زمونه حمومه دیگه
البته اگه قبلش اتاق خواب کار دستمون نده
خخخخخخخخخخخخخخخ

ه ه ه ه ه ههههههههههههههههههههه
مهم همون حموم اولشه

- - - Updated - - -


بپر وسط حرف عیبی نداره
ولی یادت نره شما قرار از این کارای بد نکنین ها
جفتت پایینه کار دستمون ندی یک وقت
یک چیز دیگه بعد اتاق خواب دو تایی مگه نمی شه رفت حموم
وای دختر مجردا چشم و گوشاتون رو بگیرین
بحث داره به جاهای باریک می کشه


آخرش هلي خانم من و ستاره رو دق ميده تا ني ني بياد

هلی
20 بهمن 1392, 13:14
الان مدیران سایت میان و ما رو بیرون میکنن
به عنوان چشم و گوش بازها
میتونیم مشاوره بدیم به خانومایی که قراره برن خونه شوهر
ههههههههههههههه

sara
20 بهمن 1392, 13:15
من که نمیکنم از این کارا
فکر کن یادم رفته اصلا
ولی خب اگه نگین اینا کار دست خودشون بدن
خرج نی نی میاد رو دستشون
حموم 2 ن ف ر ه رو که همیشه میشه رفت
من چقدر بی حیام
ههههههههههههههههههههه


من حموم رو تنها مي رم
بزار يه جا حداقل تنها باشيم

آلاهیدا
20 بهمن 1392, 13:16
وا؟
عزیزم چرا هر هفته دکتری؟
ماه آخر که نیستی؟
به نظرم دوماهی مونده
اشتب زدم؟

هلی
20 بهمن 1392, 13:17
من حموم رو تنها مي رم
بزار يه جا حداقل تنها باشيم

همسری بهم میگه تفریحات دونفرمون دیگه کم میشه
مخصوصا این چیزا
همش بهم میگه بیا ببین خودت دیگه تفریح نمیخواستی

sara
20 بهمن 1392, 13:18
نه بابا اینا زرنگ تر از این حرفا
بزارن نی نی بمونه رو دستشون
اینا بعد ده سال عاشقی قراره بهم برسن
حالا حالاها بچه می خوان چیکار
منم الان فکر کنم لپام گل انداخته
خیلی حس بی حیا بودن دارم
من رو شطرنجی کنید لطفا


فكر كردي
اينا زودتر دم به تله مي دن

setareh_azad
20 بهمن 1392, 13:29
اين شدددددددددددددددددددددد



- - - Updated - - -



ه ه ه ه ه ههههههههههههههههههههه
مهم همون حموم اولشه

- - - Updated - - -



آخرش هلي خانم من و ستاره رو دق ميده تا ني ني بياد

می بینی سارا باید نگین رو بی خیال شیم
بچسبیم به هلی که کار دستمون نده خب

- - - Updated - - -



الان مدیران سایت میان و ما رو بیرون میکنن
به عنوان چشم و گوش بازها
میتونیم مشاوره بدیم به خانومایی که قراره برن خونه شوهر
ههههههههههههههه

واقعا ها
الانه که بیرونمون کنن
ما یک کانون جهاندیدگان داریم تو فرهنگسرا
یک هفته در میون یکشنبه ها اینجان
یعنی از مشاوره و صحبت بگیر
تا ترانه و آواز همه چی درهم دارن
امروز هم که یک خانمه داشت براشون می خوند
می خواستیم بیرونشون کنیم
مدیرای سایت حق دارن خب بیرونمون کنن باور کنین

sara
20 بهمن 1392, 13:29
آره خواهر
چيكارش كنيم خب

banooo58
20 بهمن 1392, 13:41
سلام ستاره جونم خوبی؟
جواب آزمایشتو گرفتی؟
امروز میری دکتر؟

setareh_azad
20 بهمن 1392, 13:46
وا؟
عزیزم چرا هر هفته دکتری؟
ماه آخر که نیستی؟
به نظرم دوماهی مونده
اشتب زدم؟


نه عزیز دلم دو ماه مونده
ولی بخاطر درد یک دفعه هفته پیشم
کلی آزمایش و سونو داشتم
که این هفته باید جوابش رو ببرم پیش دکتر
این طوری شد که الان سه هفته پشت همه که دکترم

- - - Updated - - -



همسری بهم میگه تفریحات دونفرمون دیگه کم میشه
مخصوصا این چیزا
همش بهم میگه بیا ببین خودت دیگه تفریح نمیخواستی


نه خوشگله کم نمی شه
آلوچه رو می پیچونین دیگه
چی فکر کردی؟

- - - Updated - - -


سلام ستاره جونم خوبی؟
جواب آزمایشتو گرفتی؟
امروز میری دکتر؟


سلام خوشگل خانم
امروز حاضر جواب آزمایشم
ولی فردا می گیرم که دکترم هم هست
امروز که نیست
دلم تنگیده حسابی برات گل دختر ها

setareh_azad
20 بهمن 1392, 14:14
وای بچه ها چقدر این کانونه خوب بودن
کلی اینجا رو بهم ریختن شلوغ کردن
و صدای همه رو در آوردن
بعد هم قرار راهپیمایی بیست و دوم بهمنشون رو گذاشتن
رفتن
یعنی ما الان تو کفشونیم ها

somy
20 بهمن 1392, 14:25
ستاره جون چون وارد ماه هشتم شدي خيلي بايد مواظب خودت باشي ايشاله اين دو ماه هم خيلي زود مي گذره

setareh_azad
20 بهمن 1392, 14:28
سلام خانمی
دقیقا از چهارشنبه رسما وارد ماه هشتم می شم
و انشالله این دو ماه هم بخیر سپری می شه
مرسی گل دختر که این همه به فکرمی
وای سمیه ولی این آخراش واقعا سخته
آدم واقعا کم میاره

somy
20 بهمن 1392, 14:30
اره ستاره جون دركت مي كنم با اينكه 5 سال گذشته ولي تمام لحظه هاشو حس مي كنم ايشاله خيلي زود مي گذره

setareh_azad
20 بهمن 1392, 14:32
آره عزیزم
مخصوصا که ما باز این هفته رییس جدید قراره برامون بیاد
یعنی اوضاعی داریم قاراشمیش اینجا ها
معلوم نیست چه خبره اینجا

sara
20 بهمن 1392, 15:01
اي بابا
شما با اين وضع تعويض رئيستون :184:

banooo58
20 بهمن 1392, 15:01
ستاره جونم ناهاااااااااااااااااار خوردی؟
رئیس نو مبارک
پسرا خوبن؟
مرسی عشقم از عکسها خیلی لطف کردی

setareh_azad
20 بهمن 1392, 15:07
اي بابا
شما با اين وضع تعويض رئيستون :184:

وای سارا خل شدیم ها
هر روز یکی رو میارن
البته رییس نداشتیم سرپرست داشتیم
الان قراره رییس بیاد
اگه از راه برسه و معلوم شه کیه

raha32
20 بهمن 1392, 15:07
ستاره جونی من نبودم توی دفترچت چه خبر بوده...............
حرفای زیر 12 سال زیاد زدیدا.....................
مواظب خودتون باشید............
حالا نگین رفته حموم یا نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:showersmile::200:

setareh_azad
20 بهمن 1392, 15:13
ستاره جونم ناهاااااااااااااااااار خوردی؟
رئیس نو مبارک
پسرا خوبن؟
مرسی عشقم از عکسها خیلی لطف کردی


هنوز که رییس نو نیومده
قراره بیاد
نهار هم الان می خوام بخورم
الان می رم
جات خالی عدس پلو دارم
وای بانو خیلی خوش گذشت دنبال عکسا گشتن
خدا کنه هم دیر نشده باشه هم به دردت خورده باشه
کلی با همسری دنبال عکسا گشتیم و خاطراتمون زنده شد
و بعد از مدتها کلی خندیدیم

- - - Updated - - -


ستاره جونی من نبودم توی دفترچت چه خبر بوده...............
حرفای زیر 12 سال زیاد زدیدا.....................
مواظب خودتون باشید............
حالا نگین رفته حموم یا نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:showersmile::200:

نرفته که هنوز
بیچاره فقط آبگرمکنش رو خریده
کلی اذیتش کردیم
دیگه پیداش نشد طفلی

Roya73
20 بهمن 1392, 15:16
سلام سلام :cheerleader3:
چه طوری ستاره جونی؟ نی نی هات خوبن :2uge4p4:

banooo58
20 بهمن 1392, 15:19
واااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا ای یه دنیا ممنونم
بببخشید تورو خدا همسرتم کلی انداختی تو دردسر
خیلیم عالی بودن ممنون

raha32
20 بهمن 1392, 15:19
شماها انقده جدی گفتید
من فکر کردم رفته
طفلکی بایدم خجالت بکشه
اما حموم دونفره خیلی میچسبه!!!!!!!!!!!:200::stp:

setareh_azad
20 بهمن 1392, 15:49
سلام سلام :cheerleader3:
چه طوری ستاره جونی؟ نی نی هات خوبن :2uge4p4:

رویا جونی سلام
چطوری؟
همه چی خوبه؟
رویا دانشگاه چی شد؟
بین الملل قبول شدی؟
باز من یکی از بچه های قدیمی رو دیدم
سوالام شروع شد یعنی
من و نی نی ها هم خوبیم گلکم

sara
20 بهمن 1392, 15:51
خسته نباشي دوستممممممممممممممممممممم م

setareh_azad
20 بهمن 1392, 16:09
واااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا ای یه دنیا ممنونم
بببخشید تورو خدا همسرتم کلی انداختی تو دردسر
خیلیم عالی بودن ممنون


وای نگو دیونه
خیلی وقت بود این همه مسخره بازی در نیاورده بودیم و نخندیده بودیم
یعنی بودی دلقک بازیاش رو می دیدی
همچی از عکساش تعریف می کرد می گفتی چه عکاسی این عکس رو گرفته
بعد عکس عکاسای حرفه ای رو مسخره می کرد که عکاسش خوب نبوده
یعنی این اعتماد به نفسش من رو کشته بود
بعد هم گفته به دوستت بگو اگه از عکسا استفاده کرد
یک دونه تقویمش رو هم بهمون بده
حال کنم با عکسم

- - - Updated - - -


شماها انقده جدی گفتید
من فکر کردم رفته
طفلکی بایدم خجالت بکشه
اما حموم دونفره خیلی میچسبه!!!!!!!!!!!:200::stp:

ما نگفتیم که
خودش گفت آبگرمکن خریدیم
نصب کردیم
از نظافت خسته شدیم بریم دو تایی حموم
ما هم یک کم سربسرش گذاشتیم
همه هم که ماشالله این کاره!!!
بحث داغ شد دیگه


- - - Updated - - -


خسته نباشي دوستممممممممممممممممممممم م

تو هم همینطور خواهر
داری می ری؟
فردا هم نمیای؟

sara
20 بهمن 1392, 16:16
خسته نباشي دوستم

setareh_azad
20 بهمن 1392, 16:51
بچه ها به نظرتون برا مهمونی سه شنبه
برگ و جوجه و کوبیده با برنج و سالاد از بیرون بگیرم
ماست موسیر هم تو خونه دارم خوبه؟
یا کمه؟
بعد یک چیزه اگه بخوام اضافه کنم
بهتره سوپ بگیرم یا کشک بادنجون؟

raha32
20 بهمن 1392, 17:07
ای ستاره خانوم دیدی داری سختش میکنی
همون جوجه و کوبیده و ..... اینا بسه..................
ولش کن مگه داری عروس پاگشا میکنی................
ببین من خودم وقتی مهمون دارم خیلی سخت میگیرم..............
چند نوع غذا با پیش غذا درست میکنم
اما خوب نیست
چند وقته دارم روی خودم کار میکنم سبک کنم.................
چه خبره آخه؟؟؟؟؟؟؟؟
به نظرمن همونا کافیه...........

banooo58
20 بهمن 1392, 17:23
ستاره کم کجا بود بسه



- - - Updated - - -

ستاره از فارسی غذا بگیر غذاش عالیه همه چیزم داره حتی کوفته و کتلت

setareh_azad
20 بهمن 1392, 17:28
آخه به مادر شوهرم می گم ساده برگزار می کنم
از بیرون غذا می گیرم
می گه آره عزیز دلم دو سه رقم بسه
خودت رو اذیت نکن
ولی غذای من فقط کبابه
چیز دیگه هم بگیرم از بیرون می گیرم
ولی با این تفاسیر لازمه یا نه


- - - Updated - - -

از البرز می گیرم
دلشون کباب می خواد
البرز هم سوپ و کشک بادنجون هم داره
غذاش هم عالیه

raha32
20 بهمن 1392, 17:34
به نظر من همون کبابایی که میگیری کافیه..................
باز خود دانی
اما اگه قرار شد چیزی بگیری اضافه بر اون
گزینه من سوپه
کشک بادمجون هم خوبه ها..............
ولی سوپ دردسرش کمتره به نظرم...............
الانم که هوا سرده میچسبه...............
اصلا جفتشو بگیر...................
که بشه 3 مدل............
کباب،سوپ و کشک بادمجون!!!!!!!!!!!!!
ادم باید حرف مادرشوهرشو گوش کنه عزیزم..............
خودتو زیاد به زحمت ننداز:consoling2:

banooo58
20 بهمن 1392, 17:39
نهههههههههههههههههههههههه ههههههه ستاره بسه دیگه
زیاده روی نکن


آره البرزم خیلی خوبه

setareh_azad
20 بهمن 1392, 17:43
اصلا من چرا دارم حرص می خورم
هر کار خواست پسر خودشون بکنه
منم بیکارم ها ولش کنین
نگین این خله ما رو گذاشته سر کار
عجیبن از بس که خب

raha32
20 بهمن 1392, 17:47
به نظر منم بسپر به همسریت
بگو عزیزم هر جور خودت صلاح میدونی
مطمئنم بهترین تصمیمو میگیری
مطمئن باش اونم
میره سه مدلشو میخره................:25r30wi:

setareh_azad
20 بهمن 1392, 17:59
دقیقا همین کار رو می کنم
بچه ها من دیگه برم
خیلی دوستون دارم فعلا بای
تا فردا

banooo58
20 بهمن 1392, 18:00
ستاره جون من کم کم برم قربونت برم خیلی مواظب خودت باش
مواظب پسرا هم باش
دوووووووووووووووووووووووو وووووستت دارم

raha32
21 بهمن 1392, 08:26
سلام سلام ستاره....................
حال شما چطوره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پسر گلت چطورن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
هوای تهرون چطوره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
با اهنگ بخونش ستاره...............
ای بابا نخند ستاره.............
جواب بده ستاره...........
:7165::146fs96171::crazy::84::25r30wi::25r30wi::25 r30wi::25r30wi::25r30wi:
بگیر بشین ستاره................
کجا میری ستاره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
قر نده زشته ستاره...............
بگیر بشین ستاره..............:4chsmu1::4chsmu1::4chsmu1 :

setareh_azad
21 بهمن 1392, 08:59
سلام سلام ستاره....................
حال شما چطوره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پسر گلت چطورن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
هوای تهرون چطوره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
با اهنگ بخونش ستاره...............
ای بابا نخند ستاره.............
جواب بده ستاره...........
:7165::146fs96171::crazy::84::25r30wi::25r30wi::25 r30wi::25r30wi::25r30wi:
بگیر بشین ستاره................
کجا میری ستاره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
قر نده زشته ستاره...............
بگیر بشین ستاره..............:4chsmu1::4chsmu1::4chsmu1 :

سلام اول صبحی شاعر شدی حسابی ها
سیمین خوبی خوشی سلامتی دماغت چاقه
کیفت کوکه
گل دختر با رژیم جدید چه می کنی؟

- - - Updated - - -


ستاره جون من کم کم برم قربونت برم خیلی مواظب خودت باش
مواظب پسرا هم باش
دوووووووووووووووووووووووو وووووستت دارم


منم دوست دارم عشقم
تو هم هوای خودت رو داشته باش
امروز هم زودی بیا

raha32
21 بهمن 1392, 09:03
خوب شد اومدی دیگه داشت کم کم خوابم میبرد.....................
منم خوبم ستاره...................
دیشب مهمون داشتم مادرشوهری اینجا بود...................
البته یک دفعه ای شدد................
حوصلش سر رفته بود اومد پیشمون.............
شب هم موند.....
خلاصه من صبح برای نماز پاشدم و خواستم ردشون کنیم
که دیگه خوابم نبرد.............
رژیم هم خوبه
هنوز که شروعش نکردیم ولی خب به نظر عالیه................
ستاره برو دفترچه نازنین ببین چه سوپرایزی براتون گذاشته!!!!!!!!!!!!!!!

setareh_azad
21 بهمن 1392, 09:08
فکر کردی خودت فقط از وزن بانو خبر داشتی؟
نه بابا منم این کاره ام
منتها من سعی کردم خیلی خوددار تر از تو باشم

raha32
21 بهمن 1392, 09:11
فکر کردی خودت فقط از وزن بانو خبر داشتی؟
نه بابا منم این کاره ام
منتها من سعی کردم خیلی خوددار تر از تو باشم

افرین.................
چقد شیک................

setareh_azad
21 بهمن 1392, 09:22
سیمین دیروز اینجا که نرسیدم اصلا قرآن هام رو بخونم
تا ساعت یازده و نیم شب داشتم قرآن می خوندم
بعد هم که دیگه بیدار موندم نماز خوندم
تا بیام بخوابم شد ساعت یک و نیم
امروز صبح اصلا دلم نمی خواست پاشم
بعد هم که بیدار شدم دیدم آب قطعه
یعنی از اون روزای حال گیری بود ها

raha32
21 بهمن 1392, 09:27
وااااااااااااا ی ی ی ی پس روز و شب پر پیچ و خمی رو گذروندی عزیزم..................
ولی من واقعا تحسینت میکنم
با وجود همه ی خستگی هات قرانت رو میخونی و نمازتم همی طور.............
اب قطع بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ای وای ی ی من!!!!!!!!!!!!!!!
اونوقت چیکار کردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من بودم که کلی قاطی میکردم و .... میدادم.............
به اب صبح خیلی حساسم...........
حالا اب ذخیره داشتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

setareh_azad
21 بهمن 1392, 09:32
وااااااااااااا ی ی ی ی پس روز و شب پر پیچ و خمی رو گذروندی عزیزم..................
ولی من واقعا تحسینت میکنم
با وجود همه ی خستگی هات قرانت رو میخونی و نمازتم همی طور.............
اب قطع بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ای وای ی ی من!!!!!!!!!!!!!!!
اونوقت چیکار کردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من بودم که کلی قاطی میکردم و .... میدادم.............
به اب صبح خیلی حساسم...........
حالا اب ذخیره داشتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

آره بابا آدمی که بچه کوچیک داره باید آب ذخیره داشته باشه
ولی خدایی سخته ها
مزخرفترین حالتش این بود
داشتیم از خونه میومدیم بیرون
آب اومد
یعنی فحشی دادم به مسبب این وضع هر کی که هست که نگو

raha32
21 بهمن 1392, 09:38
آره بابا آدمی که بچه کوچیک داره باید آب ذخیره داشته باشه
ولی خدایی سخته ها
مزخرفترین حالتش این بود
داشتیم از خونه میومدیم بیرون
آب اومد
یعنی فحشی دادم به مسبب این وضع هر کی که هست که نگو
چقد خوب ب ب ب افرین به این اینده نگریت.............
من هیچ اب ذخیره ای توی خونه ندارم......
البته توی این 2-3 سال که توی خونه خودم بودم به یاد ندارم که اب قطع شده باشه.................
نوشه جونش هر کی بوده................
خدایی اول صبح بی ابی خیلی سخته.............
فکر کن همه از خواب پا میشن..............
میخوام دست و صورت بشورن،مسواک بزنن،دستشویی برن..............
منکه خودم مرغابیم.................اکثر صبحا حموم هم میرم...................
حالا باز خوبه خداروشکر که اب داشتی لنگ نموندی..............

sara
21 بهمن 1392, 09:54
لام شستاره جونم
خوبي گلم
مي گم مهموني 4شنبه واسه چيه ؟

setareh_azad
21 بهمن 1392, 10:17
چقد خوب ب ب ب افرین به این اینده نگریت.............
من هیچ اب ذخیره ای توی خونه ندارم......
البته توی این 2-3 سال که توی خونه خودم بودم به یاد ندارم که اب قطع شده باشه.................
نوشه جونش هر کی بوده................
خدایی اول صبح بی ابی خیلی سخته.............
فکر کن همه از خواب پا میشن..............
میخوام دست و صورت بشورن،مسواک بزنن،دستشویی برن..............
منکه خودم مرغابیم.................اکثر صبحا حموم هم میرم...................
حالا باز خوبه خداروشکر که اب داشتی لنگ نموندی..............

آره وقتی یک بار بمونی بی آب اونوقت همیشه ذخیره داری
ولی واقعا سخته ها
توی کتری هم آب بود
فرض کن شهراد از این ور داد می زد مامان آب
باباش از اون ور داد می زد ستاره آب
یعنی اول صبحی قاطی می کنی حسابی

- - - Updated - - -


لام شستاره جونم
خوبي گلم
مي گم مهموني 4شنبه واسه چيه ؟

سلام عشقم
مهمونی سه شنبه است
راستش هم جاری خانم تشریف فرما شدن از انگلیس
هم خواهر شوهر زاییده نمی شه بیرون رفت
گفتم بیان خونمون
ولی از بیرون غذا می گیرم
ظرفا رو هم می دم همسری بشوره

sara
21 بهمن 1392, 10:24
آره وقتی یک بار بمونی بی آب اونوقت همیشه ذخیره داری
ولی واقعا سخته ها
توی کتری هم آب بود
فرض کن شهراد از این ور داد می زد مامان آب
باباش از اون ور داد می زد ستاره آب
یعنی اول صبحی قاطی می کنی حسابی

- - - Updated - - -



سلام عشقم
مهمونی سه شنبه است
راستش هم جاری خانم تشریف فرما شدن از انگلیس
هم خواهر شوهر زاییده نمی شه بیرون رفت
گفتم بیان خونمون
ولی از بیرون غذا می گیرم
ظرفا رو هم می دم همسری بشوره

وقتي آب مي ره ديگه كسي فكر نميكنه ستاره ي بدبخت با اين شكم گنده چطور آب به همه برسونه

اي بابا
نمي توني ببريشون بيرون رستوران بعد هم واسه ميوه و ... بيايين خونه و دور هم باشين
فكر نمي كني كم دردسر تره
به هر حال اونها هم شرايطت رو درك مي كنن ديگه

نگین22
21 بهمن 1392, 10:32
سلام دیروز نشد جوابتون رو بدم:17:
خوب من و شوهرم رو انداختین وسط :25r30wi:
خودتون خوب حال و حولتون رو کردید حالا که نوبت ما شد همه چی بد شد:220:
55 روز دیگه به عروسی مانده و ماهیچ نکردیم فقط تالار رو رزرو کردیم:112:
نمیدونم چطور به کارام برسم:consoling2:

banooo58
21 بهمن 1392, 10:37
سلام من کلی کار دارم
از امروز با سیمین و فروزان رژیم جدید میگیریم
اومدم بگم دلم برات تنگ شده اما باید برم
مواظب خودت باش دوووووووووووووووستت دارم

setareh_azad
21 بهمن 1392, 10:46
وقتي آب مي ره ديگه كسي فكر نميكنه ستاره ي بدبخت با اين شكم گنده چطور آب به همه برسونه

اي بابا
نمي توني ببريشون بيرون رستوران بعد هم واسه ميوه و ... بيايين خونه و دور هم باشين
فكر نمي كني كم دردسر تره
به هر حال اونها هم شرايطت رو درك مي كنن ديگه



وای سارا واقعا خانم خونه بودن خیلی سخته
بعضی وقتا آدم قاطی می کنه
ولی باید صبور باشه
و مهربون

سارا خواهر شوهرم هفته پیش زایمان کرده
بچش رو بیرون نمی بره برا همین مجبورم خونه بگیرم
و گرنه خیلی دلم می خواست ببرمشون بیرون
ولی همه کارا رو می ذارم خودشون بکنن
می خوام این دفعه بی خیال طی کنم

- - - Updated - - -


سلام من کلی کار دارم
از امروز با سیمین و فروزان رژیم جدید میگیریم
اومدم بگم دلم برات تنگ شده اما باید برم
مواظب خودت باش دوووووووووووووووستت دارم


الهی بگردم مهربونم
منم خیلی دلم برات تنگیده گل مهربون
انشالله با این همه حسابی کم می کنی
من مطمئنم چشم خانم گل
راستی جواب آزمایشم رو هم گرفتم
بازم کم خونم همین
بقیه چیزا خوبه

- - - Updated - - -



سلام دیروز نشد جوابتون رو بدم:17:
خوب من و شوهرم رو انداختین وسط :25r30wi:
خودتون خوب حال و حولتون رو کردید حالا که نوبت ما شد همه چی بد شد:220:
55 روز دیگه به عروسی مانده و ماهیچ نکردیم فقط تالار رو رزرو کردیم:112:
نمیدونم چطور به کارام برسم:consoling2:




سلام خوشگله
خیلی جات خالی بود ها
یعنی دیروز بحثی به پا کردی اینجا که شنیدنی و دیدنی
چه می کنه این عروس گل ما
وای مهمترینش تالاره دیگه بقیه اش حله غصه نخور
نگین من روز عروسیم هشت تا عروس بودیم توی آرایشگاه
توی همه ما فقط یکی از عروسا بود که من هیچ وقت ازش یادم نمی ره
همش به ما می گفت حرص نخورین از بهترین روز زندگیتون لذت ببرین
همسرش هم از همه دامادها خوش قول تر بود
ما ها همه حاضر توی آرایشگاه منتظر نشسته بودیم
همسر اون یک ساعت دم در آرایشگاه منتظر عروس واستاد
می گفت به ازای هر یک دقیقه ای که دیر بیاد دنبالم باید 50 هزار تومن جریمه بده
اونوقت تو سال 84 سکه زمان عروسی من 96 هزار تو مان بود
یعنی نصف پول یک سکه کامل به ازای هر یک دقیقه تاخیر
باور کن من مطمئنم تنها کسی که بین ما عروسا اون شب از عروسیش لذت برد اون بود
بقیمون فقط حرص خوردیم
پس بی خود حرص نخور سعی کن رویایی ترین شب رو داشته باشی
یک کم کمتر یا بیشتر یک کم بهتر یا بدتر
بلاخره می گذره فقط خاطراتش برات می مونه
از لحظه لحظه خاطرات استفاده کن
سعی کن این روزا بهترین روزا برا تو و همسرت باشه
خیلی زودتر از چیزی که فکر کنی این روزا تموم میشه
و فقط می مونه خاطراتش ازش لذت ببر حرص نخور

banooo58
21 بهمن 1392, 10:48
چه خوب تو که گفتی امروز میری میگیری
خدارو صد هزار مرتبه شکر
خوشحالم کردی

raha32
21 بهمن 1392, 10:51
ستاره با این حساب به نظرم هم سوپ رو بگیر هم کشک بادمجون رو....................
جاری جان بعد مدتها اومده خونت..............
بذار همه چی تکمیل بشه.............
نذار کمو کسری باشه.................
این سری هم سنگ تموم بذار.................
از سری بعد جبران کن...........

نگین22
21 بهمن 1392, 11:03
وای سارا واقعا خانم خونه بودن خیلی سخته
بعضی وقتا آدم قاطی می کنه
ولی باید صبور باشه
و مهربون

سارا خواهر شوهرم هفته پیش زایمان کرده
بچش رو بیرون نمی بره برا همین مجبورم خونه بگیرم
و گرنه خیلی دلم می خواست ببرمشون بیرون
ولی همه کارا رو می ذارم خودشون بکنن
می خوام این دفعه بی خیال طی کنم

- - - Updated - - -



الهی بگردم مهربونم
منم خیلی دلم برات تنگیده گل مهربون
انشالله با این همه حسابی کم می کنی
من مطمئنم چشم خانم گل
راستی جواب آزمایشم رو هم گرفتم
بازم کم خونم همین
بقیه چیزا خوبه

- - - Updated - - -



سلام خوشگله
خیلی جات خالی بود ها
یعنی دیروز بحثی به پا کردی اینجا که شنیدنی و دیدنی
چه می کنه این عروس گل ما
وای مهمترینش تالاره دیگه بقیه اش حله غصه نخور
نگین من روز عروسیم هشت تا عروس بودیم توی آرایشگاه
توی همه ما فقط یکی از عروسا بود که من هیچ وقت ازش یادم نمی ره
همش به ما می گفت حرص نخورین از بهترین روز زندگیتون لذت ببرین
همسرش هم از همه دامادها خوش قول تر بود
ما ها همه حاضر توی آرایشگاه منتظر نشسته بودیم
همسر اون یک ساعت دم در آرایشگاه منتظر عروس واستاد
می گفت به ازای هر یک دقیقه ای که دیر بیاد دنبالم باید 50 هزار تومن جریمه بده
اونوقت تو سال 84 سکه زمان عروسی من 96 هزار تو مان بود
یعنی نصف پول یک سکه کامل به ازای هر یک دقیقه تاخیر
باور کن من مطمئنم تنها کسی که بین ما عروسا اون شب از عروسیش لذت برد اون بود
بقیمون فقط حرص خوردیم
پس بی خود حرص نخور سعی کن رویایی ترین شب رو داشته باشی
یک کم کمتر یا بیشتر یک کم بهتر یا بدتر
بلاخره می گذره فقط خاطراتش برات می مونه
از لحظه لحظه خاطرات استفاده کن
سعی کن این روزا بهترین روزا برا تو و همسرت باشه
خیلی زودتر از چیزی که فکر کنی این روزا تموم میشه
و فقط می مونه خاطراتش ازش لذت ببر حرص نخور

آره خدا را شکر خیلی خوشحالیم داریم لحظه شماری می کنیم
خیلی خیلی خوشحالم عجله ام از اینه دوست دارم هرچی زودتر خونم رو بچینم از وسایلی که با عشق خریدیم استفاده کنیم

setareh_azad
21 بهمن 1392, 11:07
چه خوب تو که گفتی امروز میری میگیری
خدارو صد هزار مرتبه شکر
خوشحالم کردی


آره دیگه امروز گرفتم
صبح ها که میام برام گرفتنش راحتتره
کله صبح آزمایشگاه بودم
بعد اومدم اینجا
البته هنوز به دکتر نشون ندادمش
این تشخیص خودمه
ولی همه چیش توی رنج بود خدا رو شکر

- - - Updated - - -


ستاره با این حساب به نظرم هم سوپ رو بگیر هم کشک بادمجون رو....................
جاری جان بعد مدتها اومده خونت..............
بذار همه چی تکمیل بشه.............
نذار کمو کسری باشه.................
این سری هم سنگ تموم بذار.................
از سری بعد جبران کن...........

نمی دونم سیمین
البته مطمئنم همسرم همین کار رو می کنه
ولی می دونی عشقم
من این دفعه واقعا انرژی ندارم
دعوتشون کردم
ولی بعدش بهشون هم گفتم
باید کمک کنن خونم رو جمع و جور کنم بعد برن
واقعا نمی تونم سیمین

raha32
21 بهمن 1392, 11:07
ای جونم.................نگیمن الان شما در بهترین جایه ممکن یه زندگی هستید................
ازش تمام لذت رو ببر.....................
همه این روزا براتون خاطره میشه..............
پس چه بهتر که یه خاطره خوب براتون باقی بمونه.................
راستی خوشحال شدم برای تشک تختت عزیزم............
دیگه برید حالشو ببرید................
کل مساله حل شده................:25r30wi:
جهیزیه هم اروم اروم بچین.....................:25r30wi:

setareh_azad
21 بهمن 1392, 11:09
آره خدا را شکر خیلی خوشحالیم داریم لحظه شماری می کنیم
خیلی خیلی خوشحالم عجله ام از اینه دوست دارم هرچی زودتر خونم رو بچینم از وسایلی که با عشق خریدیم استفاده کنیم

انشالله خیلی زود می بینی
این روزها شده برات یک خاطره
که یاد آوریشون کلی باعث سرگرمی و تفریح می شه
این حرص خوردنا این جنب و جوشا و این بی تابی تون
خیلی زود می شه خاطره
هوای این روزات رو داشته باش نگین
تکرار نشدنین

raha32
21 بهمن 1392, 11:12
نمی دونم سیمین
البته مطمئنم همسرم همین کار رو می کنه
ولی می دونی عشقم
من این دفعه واقعا انرژی ندارم
دعوتشون کردم
ولی بعدش بهشون هم گفتم
باید کمک کنن خونم رو جمع و جور کنم بعد برن
واقعا نمی تونم سیمین [/quote]

عزیزه دلم........................اگه کمکت کنن که عالیه.................
ولی حتما سنگ تموم بذار ........................
خودت که نمیخوای درست کنی که سختت باشه..................
میوه اینا رو هم بده همسری بشوره...................
تا کارت سبک تر بشه...............
خلاصه اینکه همه رو به کار بکش................
حتی از شهراد هم بخواه کمکت کنه...................
حتی شده اتاق خودشم جمع کنه باز کمکه.................

setareh_azad
21 بهمن 1392, 11:16
حتما خانمی
خیالت راحت
هیچ وقت بهشون خونه من بد نگذشته
اون دفعه جاریم خونم نیومد آخه اولای بارداریم ایران بود
و من هم که روزایی خیلی بدی داشتم
ولی چند دفعه گفت زارا می خواد بیاد اتاق شهراد بازی کنن باهم
زارا اتاق شهراد رو خیلی دوست داره
ولی من به روی خودم نیاوردم
این دفعه شهراد از زارا دعوت کرده
یک شب خونمون بمونه بتونن با هم بیشتر بازی کنن
احتمالا یک شب هم می گیم زارا و مامانش بیان
یا شایدم زارا رو بدون مامانش آوردیم

asalbusy
21 بهمن 1392, 11:27
سلام ستاره جونم
فکر کنم از هممون فعال تر از نظر مهمون بازی خودتی
خوش بگذره فردا عزیزم
من عاشق مهمون بازیم ولی هم تعدادمون خیلی کمه (کل خانواده من و همسری جمع شیم 7نفریم ههههههههه) هم بیشتر عزیزام ازم دورن
هم همسری خیلی با مهمونی خونه موافق نیست چون میگه من خیلی خودمو خسته میکنم عصبانی میشه
میگه مهمون داریم تو خیلی خودکشی میکنی:17:
جدیدن قول دادم زیاد غذاهای سخت درست نکنم و بیشتر تو جمع باشم که منم از مهمونی لذت ببرم
البته با دوستام تعارف ندارم شده با هم املت هم خوردیم و خیلی هم خوش گذشته :cooking:ولی با فامیل دوس دارم سنگ تموم بذارم:chef_002:

نگین22
21 بهمن 1392, 11:33
ای جونم.................نگیمن الان شما در بهترین جایه ممکن یه زندگی هستید................
ازش تمام لذت رو ببر.....................
همه این روزا براتون خاطره میشه..............
پس چه بهتر که یه خاطره خوب براتون باقی بمونه.................
راستی خوشحال شدم برای تشک تختت عزیزم............
دیگه برید حالشو ببرید................
کل مساله حل شده................:25r30wi:
جهیزیه هم اروم اروم بچین.....................:25r30wi:

نه بابا متاسفانه دیشب وقت نشد تک بخریم قراره امشب بریم:tantrumsmiley: موکت های خونه قالی شویی هستن هیچ موقعیتی وجود ندارد :tantrumsmiley:

setareh_azad
21 بهمن 1392, 11:34
سلام ستاره جونم
فکر کنم از هممون فعال تر از نظر مهمون بازی خودتی
خوش بگذره فردا عزیزم
من عاشق مهمون بازیم ولی هم تعدادمون خیلی کمه (کل خانواده من و همسری جمع شیم 7نفریم ههههههههه) هم بیشتر عزیزام ازم دورن
هم همسری خیلی با مهمونی خونه موافق نیست چون میگه من خیلی خودمو خسته میکنم عصبانی میشه
میگه مهمون داریم تو خیلی خودکشی میکنی:17:
جدیدن قول دادم زیاد غذاهای سخت درست نکنم و بیشتر تو جمع باشم که منم از مهمونی لذت ببرم
البته با دوستام تعارف ندارم شده با هم املت هم خوردیم و خیلی هم خوش گذشته :cooking:ولی با فامیل دوس دارم سنگ تموم بذارم:chef_002:

سلام عسلی خوبی
ولی ما خیلی پر جمعیتیم
البته تا حالا نشده همه خونواده من و همسرم دور هم جمع شیم
همیشه یکی کم بوده
آخرین باری که همه بودن عروسی من بوده ها
ما هفت تا خواهر برادریم
که چهار تامون ازدواج کردیم
و سه تا هنوز خونه ان
داداش بزرگم دو تا پسر داره و جده زندگی می کنه
خواهر بزرگم و یک داداش دیگم هم مشهد زندگی می کنن
خواهر دو تا گل دختر داره که دختر بزرگش تازه عقد کرده است
داداشم هم از خانمش جدا شده و یک پسر داره همسن شهراد من
ولی همسرم سه تان کلن یک برادر و یک خواهر داره
برادرش که انگلیس زندگی می کنه یک دختر داره که خیلی تخس و شیطونه
و خواهرش که همین جاست و تازه دختر دار شده
برا همین هم پر جمعیتیم هم جمع شدنمون خیلی سخته
ولی الان فقط خونواده همسری رو می گم
من همیشه خونم مهمون بوده
عاشق مهمونی ام همسرم و شهرادم همین طورن
شلوغی رو خیلی دوست دارن
الان هم اگه شرایطم درست بود نمی ذاشتم از بیرون غذا بگیره
حتما خودم می پختم ولی الان واقعا ازم بر نمیاد عشقم

raha32
21 بهمن 1392, 11:37
نه بابا متاسفانه دیشب وقت نشد تک بخریم قراره امشب بریم:tantrumsmiley: موکت های خونه قالی شویی هستن هیچ موقعیتی وجود ندارد :tantrumsmiley:
الهی عزیزم............................
اشکال نداله...................
بذار یکم تو کفش بمونه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

setareh_azad
21 بهمن 1392, 11:38
نه بابا متاسفانه دیشب وقت نشد تک بخریم قراره امشب بریم:tantrumsmiley: موکت های خونه قالی شویی هستن هیچ موقعیتی وجود ندارد :tantrumsmiley:

فرش و موکت می خواین چیکار آخه خوشگله
اونا جور می شه مهم تخت و تشکشه که هست
بقیه رو می خوای چیکار

آلاهیدا
21 بهمن 1392, 11:39
او! او!
ستاره!
بحث ممنوعه تو دفترچه ات راه انداختی!
کلی خندیدم از آموزش های بی دریغتون!
برامون لازمه
فقط بگو باج چی می دی که گزارش تخلف برات رد نکنم!!!!!

setareh_azad
21 بهمن 1392, 11:42
او! او!
ستاره!
بحث ممنوعه تو دفترچه ات راه انداختی!
کلی خندیدم از آموزش های بی دریغتون!
برامون لازمه
فقط بگو باج چی می دی که گزارش تخلف برات رد نکنم!!!!!



یعنی دیروز بحثی شده بود ها
خوبه اینجا فقط پاتوق خانمای سایته
تو عزیزکم بگو چی می خوای تو رو خدا کاری نکنین من رو بندازن بیرون ها
دلم می گیره بدون شماها

raha32
21 بهمن 1392, 11:43
عزیزه دلم................ستاره جونی خیلی خوبه که خونه ادم پر رفت و امد باشه.............
منم خیلی دوس دارم مهمون بازی رو................
ولی گاهی واقعا ازش خسته میشم..............
دیگه دوس ندارم اون ادما رو ببینم..........
چون هر چی رفت و امد بیشتر باشه................
خودت میدونی حرف و حدیث ها هم بیشتره............
اما کاره خوبی میکنی گلم............
راستی همون بهتر که نمی تونی اشپزی کنی..............
بهانه خوبی داریا..............
دم بهراد گرم...........


باج رو که ما نمیدیم................
اقا داماد باید بده....................
فعلا پای اون گیره................
ما این وسط داریم تدارکات رو میبینیم الاهیداخانوم
اونم به نفع داماده!!!!!!!!!!!!!!!

setareh_azad
21 بهمن 1392, 11:49
می دونی سیمین من همیشه سعی می کنم رفتار بی حاشیه باشه
برعکس ظاهر شلوغ و شیطونم همیشه آدم محافظه کاری بودم
که هم خوبه هم بد
همیشه هم اگه چیزی به دلم اومده یا چیزی شنیدم سعی کردم نشنیده و ندیده بگیرم
و واگذارکنم به خدا
و همیشه بهترین نتیجه رو گرفتم
می دونی سیمین من عاشق رفت و آمدم
خونم همیشه پره و خدا رو شکر شهراد و باباش هم خیلی با این قضیه راحتن
همیشه کاری که می کنم از ته دلمه
و از صمیم قلب برای آدما کار می کنم
برا همین معمولا کارام به دلشون می شینه
نمی دونم سخته

raha32
21 بهمن 1392, 11:52
عزیزه دلم...............
این خیلی خوبه که هواست به حاشیه ها نیست.............
و اصلا برات مهم نیستن.................
ولی متاسفانه من هرچی هم میخوام بهشون بی توجهی کنم نمیشه..............
تازگیا خیلی بهتر شدم.............ولی باز اثر منفیشون روم باقی میمونه..............
و هی حرصم میده.....
ولی خدایی وقتایی که اینجام خیلی کمتر به حاشیه ها فکر میکنم و حرص میخورم.............

asalbusy
21 بهمن 1392, 12:02
خیلی هم خوب
همیشه دورو برتون شلوغه و شاد
ولی ما خیلی کمیم
همسری 1خواهر داره که مشهده
منم یه برادر دارم که شرق تهرانه باز یجورایی دوره
همین
البته من یه برادرم فوت شده و ازون یه نوه شیطون و شیرین داریم
پدر و مادر همسری هم هستن شکر خدا
ولی پدر من فوت کرده
خلاصه کم بودیم کمتر شدیم خدا ایشالا همین کمو واسم نگه داره.....آمین

کار خوبی میکنی غذا از بیرون میگیری چون تو این شرایط اگه حالت بد بشه که ارزش نداره
حداقل اینجوری کمتر خسته میشی

setareh_azad
21 بهمن 1392, 12:06
منم خیلی اوایل اذیت می شدم
ولی نتیجش همیشه این بود که خودم بیشتر از بقیه اذیت می شدم
منم بی خیال شدم یعنی یاد گرفتم باید بی خیال شد
و از اون به بعد خیلی راحت تر همه چی سپری می شه


- - - Updated - - -


خیلی هم خوب
همیشه دورو برتون شلوغه و شاد
ولی ما خیلی کمیم
همسری 1خواهر داره که مشهده
منم یه برادر دارم که شرق تهرانه باز یجورایی دوره
همین
البته من یه برادرم فوت شده و ازون یه نوه شیطون و شیرین داریم
پدر و مادر همسری هم هستن شکر خدا
ولی پدر من فوت کرده
خلاصه کم بودیم کمتر شدیم خدا ایشالا همین کمو واسم نگه داره.....آمین

کار خوبی میکنی غذا از بیرون میگیری چون تو این شرایط اگه حالت بد بشه که ارزش نداره
حداقل اینجوری کمتر خسته میشی

خدا پدر و برادرت رو بیامرزه
و بقیه رو برات حفظ کنه و داغ هیچ کدومشون رو نبینین
آره الان دیگه خیلی از وقتی من رو دیدی قلقلی تر شدم
دیگه اصلا ازم بر نمیاد این کارا
خیلی وقتا تو درست کردن غذای خونه خودمم می مونم

sara
21 بهمن 1392, 12:09
او! او!
ستاره!
بحث ممنوعه تو دفترچه ات راه انداختی!
کلی خندیدم از آموزش های بی دریغتون!
برامون لازمه
فقط بگو باج چی می دی که گزارش تخلف برات رد نکنم!!!!!




الآن مردم مي رن مشاوره تا اين چيزها رو ياد بگيرن:112:
باج چيه

asalbusy
21 بهمن 1392, 12:14
منم خیلی اوایل اذیت می شدم ولی نتیجش همیشه این بود که خودم بیشتر از بقیه اذیت می شدم منم بی خیال شدم یعنی یاد گرفتم باید بی خیال شد و از اون به بعد خیلی راحت تر همه چی سپری می شه - - - Updated - - - خدا پدر و برادرت رو بیامرزه و بقیه رو برات حفظ کنه و داغ هیچ کدومشون رو نبینین آره الان دیگه خیلی از وقتی من رو دیدی قلقلی تر شدم دیگه اصلا ازم بر نمیاد این کارا خیلی وقتا تو درست کردن غذای خونه خودمم می مونم قربونت برم عزیزم آخی پس الان حسابی تپلی شدی راستی ستاره تو فروردین فارغ میشدی ؟آره؟

setareh_azad
21 بهمن 1392, 12:21
الآن مردم مي رن مشاوره تا اين چيزها رو ياد بگيرن:112:
باج چيه



سارا چه بحثی الکی الکی به پا شد دیروز ها
همش تقصیر این نگینه رفته آبگرمکن خریده

- - - Updated - - -


قربونت برم عزیزم آخی پس الان حسابی تپلی شدی راستی ستاره تو فروردین فارغ میشدی ؟آره؟

آره دیگه چیزی نمونده همون نیمه اول فروردین دیگه تمومه
آره کلی هم قلقلی شدم ها دیدنی

raha32
21 بهمن 1392, 12:36
:6259::bokmal::7165::1e377xki0gu5xtfyms4:2::4uboxs miley::pillowfight::rj5belsv3x6akm1xxn::2uge4p4::4 99kfok::499kfok::899::899::899::899::899::babygirl ::babygirl::babygirl::babygirl::babygirl::balloons ::balloons::0n8n0vzo03tretav1zz:bathtubsmile::ball oony::connie_38::connie_38::connie_38::connie_38:: connie_38::connie_38::2vsj1nm::2vsj1nm::2vsj1nm::c ancan::cancan::cancan::cancan:

آلاهیدا
21 بهمن 1392, 12:40
ستاره جون
از دفتر شلوغت هم معلومه که مهمون دوستی
همه میان بهت سر میزنن
ایشالا همیشه سفره ات پهن و پر وپیمون باشه خانمی
دفترچه ات هم پر از مطالب آموزنده ی چیزدار باشه!!!

setareh_azad
21 بهمن 1392, 13:03
:6259::bokmal::7165::1e377xki0gu5xtfyms4:2::4uboxs miley::pillowfight::rj5belsv3x6akm1xxn::2uge4p4::4 99kfok::499kfok::899::899::899::899::899::babygirl ::babygirl::babygirl::babygirl::babygirl::balloons ::balloons::0n8n0vzo03tretav1zz:bathtubsmile::ball oony::connie_38::connie_38::connie_38::connie_38:: connie_38::connie_38::2vsj1nm::2vsj1nm::2vsj1nm::c ancan::cancan::cancan::cancan:[/QUOTE]

یعنی الان چرا این قده خوشحالی خب
اینا بخاطر چی هستن وروجک
حوصلت سر رفته نکنه؟

- - - Updated - - -

[QUOTE=آلاهیدا;195845]ستاره جون
از دفتر شلوغت هم معلومه که مهمون دوستی
همه میان بهت سر میزنن
ایشالا همیشه سفره ات پهن و پر وپیمون باشه خانمی
دفترچه ات هم پر از مطالب آموزنده ی چیزدار باشه!!!


آره من که عاشق مهمونم
بچه های اینجام به من همیشه لطف داشتن و دارن
با مطالب آموزنده چیزدار هم موافقم بدجور
فقط باید اسم دفترچه رو بذاریم ورود آقایان ممنوع!

raha32
21 بهمن 1392, 13:08
:146fs96171::146fs96171::146fs96171::146fs96171:
اره واقعا حوصلم سر رفته بود
گفتم توی دفترچت یکم شادی کنم.....................

setareh_azad
21 بهمن 1392, 13:11
پاشو بیا اینجا کلی کار بدم دستت حوصلت سر نره خب
دیگه نرفتی کاموا بخری؟
راستی همسری شالت رو دیده
یا یواشکی بافتی؟

raha32
21 بهمن 1392, 13:16
خخخخخخخخخخخخخ
تا من بیام اونجا شب شده گلی!!!!!!!!!!!!
نه خیلی هم دلم میخواد برم...............
اتفاقا پیاده تا خونمون 10 دقیقه فاصلست............
یه پاساژه بزرگ که دو طبقه کاموا فروشی داره............
یعنی عاشقشما.
میخوام برم برای نی نی هم بخرم.................
شال گردن ببافم...................البته با کلاهش...............
معلومه که ندیدش.................
سوپرایزه.................
ولی میدونه یاد گرفتم دارم میبافم.................

setareh_azad
21 بهمن 1392, 13:23
خخخخخخخخخخخخخ
تا من بیام اونجا شب شده گلی!!!!!!!!!!!!
نه خیلی هم دلم میخواد برم...............
اتفاقا پیاده تا خونمون 10 دقیقه فاصلست............
یه پاساژه بزرگ که دو طبقه کاموا فروشی داره............
یعنی عاشقشما.
میخوام برم برای نی نی هم بخرم.................
شال گردن ببافم...................البته با کلاهش...............
معلومه که ندیدش.................
سوپرایزه.................
ولی میدونه یاد گرفتم دارم میبافم.................



خوبه تا نی نی نداری سورپرایز معنی داره
یعنی من شروع کردم به بافتن
به شهراد گفتم بیا فعلا به بابا نگیم داریم براش شال می بافیم
یک دفعه ببینه خوشحال شه
خلاصه گفت باشه
باباش از در که اومد تو گفت
بابا اصلا مامان برای تو شال نمی بافه ها
شالی که داره می بافه مال تو نیست
یعنی تصور کن قیافه من رو اون لحظه
که می خواستم شهراد رو گاز بگیرم
همسرم که روی زمین ولو شده بود از خنده

هلی
21 بهمن 1392, 13:23
صلوووووووووووووووم ثتاره
خوبی؟
چه خبرا؟
میبینی املاعم طقییر کرده
به حمصری لینجوری اس دادم
ماشالا با اثتعداده زودی یاد میگیره
فوری به شیوه خودم جواب داد

setareh_azad
21 بهمن 1392, 13:25
صلوووووووووووووووم ثتاره
خوبی؟
چه خبرا؟
میبینی املاعم طقییر کرده
به حمصری لینجوری اس دادم
ماشالا با اثتعداده زودی یاد میگیره
فوری به شیوه خودم جواب داد

صلام حلی
یعنی منم به شیوه خودت جواب بدم
اثتعدادم رو نشون دادم
هالا استاد خوشگل ما چرا تسمیم گرفتن
عملاشون رو تقییر بدن
و این شیوه جدید رو انتخاب فرمودن؟

raha32
21 بهمن 1392, 13:29
امان از دست این بچه ها..................
واقعا سوتی میدن در حد تیم ملی................
ماشالا به شهراد
تازشم نمیخواسته بگه که
همسریت خودش فهمیده.......

setareh_azad
21 بهمن 1392, 13:34
امان از دست این بچه ها..................
واقعا سوتی میدن در حد تیم ملی................
ماشالا به شهراد
تازشم نمیخواسته بگه که
همسریت خودش فهمیده.......


دقیقا هنوزم می گه
آخه مامان من که به بابا نگفتم که خودش فهمید
بچه هان و خرابکاریهای شیرینشون دیگه
چیکار می شه کرد
خلاصه هر چی سورپرایز بلدی رو کن که نی نی بیاد
با دور سورپرایز کردن رو خط بکشی

هلی
21 بهمن 1392, 13:36
صلام حلی
یعنی منم به شیوه خودت جواب بدم
اثتعدادم رو نشون دادم
هالا استاد خوشگل ما چرا تسمیم گرفتن
عملاشون رو تقییر بدن
و این شیوه جدید رو انتخاب فرمودن؟

ثیمین جون من انرجی ضیادی دارم
الان راهی واصه طخلیه ندارم
مژبورم اینجوری خودم رو خالی کنم

rara
21 بهمن 1392, 13:40
سلااااااااااااااااااااااا اااام ستاره جونم
خوبی؟
تحویل نمیگیریا
نی نی من چهار دست وپا نمیره یعنی اصلا دوست نداره
تا غلت میزنه دمر میشه گریه میکنه همش میگه بقلم کن
7 ماه و3 هفتشه
خیلی نگرانم
آخه با یکی از بچه های فامیلمون طی 2هفته بدنیا اومدن اون بزرگتره اون چهاردست وپا میره این نمیره
چیکارکنم؟

setareh_azad
21 بهمن 1392, 13:45
باشه گلی خانمی
اگه این جوری طخلیه می شه انرژیط
من هرفی ندارم
حر توری دوصط داری بنویص
منم می خونم و جواب میدم
آلوچه چتوره؟ خوبه؟



- - - Updated - - -


سلااااااااااااااااااااااا اااام ستاره جونم
خوبی؟
تحویل نمیگیریا
نی نی من چهار دست وپا نمیره یعنی اصلا دوست نداره
تا غلت میزنه دمر میشه گریه میکنه همش میگه بقلم کن
7 ماه و3 هفتشه
خیلی نگرانم
آخه با یکی از بچه های فامیلمون طی 2هفته بدنیا اومدن اون بزرگتره اون چهاردست وپا میره این نمیره
چیکارکنم؟

الهی قربونت برم این که حرص خوردن نداره
بعضی بچه ها اصلا چهار دست و پا نمی رن
بعضی ها دیرتر شروع می کنن
نه خودت بچت رو با کسی مقایسه کن
نه بذار کس دیگه ای این کار رو کنه
خوشگل خانمی برای تشویقش
یک کم اسباب بازی بریز جلوش یک کم دورتر از خودش
تو هم بشین کنارش
و سرگرمش کن تحریکش کن برای بدست آوردن اسباب بازیش
یا حتی بغل تو باید زحمت بکشه
باید تلاش کنه
و عجله نکن هنوز هفت ماهشه
دیر نشده برای چهار دست و پا کردن گلی خانم خوشگل
راحله جونی بعضی بچه ها ده ماهگی شروع می کنن به چهاردست و پا کردن
من خواهرم شش ماهگی راه افتاده
من یک سال و نیمم بوده که راه افتادم
هر دو هم طبیعی بوده
نگران نباش به زودی برات بدو بدو می کنه

هلی
21 بهمن 1392, 13:48
باشه گلی خانمی
اگه این جوری طخلیه می شه انرژیط
من هرفی ندارم
حر توری دوصط داری بنویص
منم می خونم و جواب میدم
آلوچه چتوره؟ خوبه؟



- - - Updated - - -



الهی قربونت برم این که حرص خوردن نداره
بعضی بچه ها اصلا چهار دست و پا نمی رن
بعضی ها دیرتر شروع می کنن
نه خودت بچت رو با کسی مقایسه کن
نه بذار کس دیگه ای این کار رو کنه
خوشگل خانمی برای تشویقش
یک کم اسباب بازی بریز جلوش یک کم دورتر از خودش
تو هم بشین کنارش
و سرگرمش کن تحریکش کن برای بدست آوردن اسباب بازیش
یا حتی بغل تو باید زحمت بکشه
باید تلاش کنه
و عجله نکن هنوز هفت ماهشه
دیر نشده برای چهار دست و پا کردن گلی خانم خوشگل
راحله جونی بعضی بچه ها ده ماهگی شروع می کنن به چهاردست و پا کردن
من خواهرم شش ماهگی راه افتاده
من یک سال و نیمم بوده که راه افتادم
هر دو هم طبیعی بوده
نگران نباش به زودی برات بدو بدو می کنه

ممنون از همراهی همه دوستان در تخلیه انرژی
خب دیگه درست مینویسم
چون ممکنه شهراد ببینه فکر کنه دوستای مامانش بیسوادن
ستاره به توصیه دیروزت عمل کردم
صبح پا نشدم واسه صبحانه
در صورتی که 1 ساعت بعد از نماز بیدار بودم داشتم ذکر میگفتم
اما بعدش خوابیدم
ناهار هم قرار شده همسری بگیره
نظرت چیه؟

setareh_azad
21 بهمن 1392, 13:52
ممنون از همراهی همه دوستان در تخلیه انرژی
خب دیگه درست مینویسم
چون ممکنه شهراد ببینه فکر کنه دوستای مامانش بیسوادن
ستاره به توصیه دیروزت عمل کردم
صبح پا نشدم واسه صبحانه
در صورتی که 1 ساعت بعد از نماز بیدار بودم داشتم ذکر میگفتم
اما بعدش خوابیدم
ناهار هم قرار شده همسری بگیره
نظرت چیه؟


آفرین گل دختر داری کم کم یاد می گیری
این طوری به نفع زندگیته عزیز دلم
من برات بهترین زندگی رو می خوام گل من
چون مطمئنم لیاقتش رو داری
و میدونم تو بهش می رسی
کنار همسری و آلوچه و دو سه تا تخس دیگه

rara
21 بهمن 1392, 13:55
ستاره جونم همه این کارارو کردم اصلا دوست نداره همش گریه میکنه
فقط دوست داره بشینه و توی بغل باشه
من مقایسه نمی کنم دیگران آدمو حساس میکنن
تازه اون پسره نی نی من دختره باهم فرق دارن نه؟

هلی
21 بهمن 1392, 13:55
آفرین گل دختر داری کم کم یاد می گیری
این طوری به نفع زندگیته عزیز دلم
من برات بهترین زندگی رو می خوام گل من
چون مطمئنم لیاقتش رو داری
و میدونم تو بهش می رسی
کنار همسری و آلوچه و دو سه تا تخس دیگه

مرسی مهربون ستاره
شما هم برام دعا کن
میدونم که دعاهات مستجاب میشه
راستی ستاره در مورد مسایل مالی هم دارم یاد میگیرم چیکار کنم
گفتم هرچی خواستی پس انداز کنی بیا بریم ببریم توی حساب دو امضا
میگه میترسی بمیرم بانک هیچی بهت نده؟
میگم نه اگه بری مسافرت من پول بخوام برم از بانک بگیرم
ههههههههههههههههههههههه
ستاره تازه در مورد اخلاقش دارم قلق گیری میکنم

setareh_azad
21 بهمن 1392, 14:15
ستاره جونم همه این کارارو کردم اصلا دوست نداره همش گریه میکنه
فقط دوست داره بشینه و توی بغل باشه
من مقایسه نمی کنم دیگران آدمو حساس میکنن
تازه اون پسره نی نی من دختره باهم فرق دارن نه؟

عزیز دلم به حرفای مردم چیکار داری گلم
شاید گل تو خیلی بغلی شده
خیلی بغلش می کنین؟
باید یواش یواش عادت کنین کمتر بغلش کنین
ببین راحله باید بهش یاد بدی که وقت تو همش مال اون نیست
تو که نمی تونی از صبح تا شب بغلش کنی
خوشگلم به این حرفا که می گن دختر از پسر زودتره کاراش
یا این که بچه فلانی فلان کار رو کرده بچه تو هنوز نمی تونه ای وای من
اصلا توجه نکن
هر کی هر چی گفت بگو ماشالله چه بچه زرنگی
چقدر خوب مبارکش باشه
خیلی راحت از کنارش بگذر
می بینی دیگه این مقایسه ها کمتر می شه
وقتی تو حساسیت بخرج بدی
بقیه هم بیشتر از این کار لذت می برن
گلم با گلت روی زمین هم بازی شو
به مادرت یا کسانی که می تونی بگو بغلش نکنن
روی زمین براش این قدر سرگرمی درست کن
که نخواد بره بغل
راحله بچه ها خیلی زود از یک بازی خسته می شن
باید زود به زود کاری رو که می کنن عوض کنی
من مطمئنم به زودی تمام وچودت پر می شه از لذت راه افتادن بچت
نترس وقتی روی زمین موند براش دست بزن
بوسش کن و بهش بفهمون که از کارش راضی هستی
بچه ها خیلی باهوشن خیلی زود همه چی دستگیرشون می شه
آها راستی خیلی هم گریه هاش رو جدی نگیر
سعی کن حواسش رو پرت کنی
ولی وقتی گریه کرد بغلش نکن
وقتی آروم بود بغلش کن به کارای مثبتش جایزه بده نه شلوغ کاریاش
من باز چونم گرم شده ها

- - - Updated - - -



مرسی مهربون ستاره
شما هم برام دعا کن
میدونم که دعاهات مستجاب میشه
راستی ستاره در مورد مسایل مالی هم دارم یاد میگیرم چیکار کنم
گفتم هرچی خواستی پس انداز کنی بیا بریم ببریم توی حساب دو امضا
میگه میترسی بمیرم بانک هیچی بهت نده؟
میگم نه اگه بری مسافرت من پول بخوام برم از بانک بگیرم
ههههههههههههههههههههههه
ستاره تازه در مورد اخلاقش دارم قلق گیری میکنم


من به یادت هستم گل من
اعمالت رو انجام میدی؟
هنوز خیلی سخت نشده؟
میرسی به انجام دادنش؟
دقیقا هلی هرچی بیشتر زندگی کنی
چیزای بیشتری دستگیرت می شه
و خوشبخت می تونی زندگی کنی
هلی جونم عشق مهربونم
به نفعته هر چی زودتر این قلق ها دست بیاد

sara
21 بهمن 1392, 14:18
اداره ي ما مسابقه ي دارت گذاشته بود واسه خانمها
واسه همين نبودم
كلي خنديديم با همكارا

rara
21 بهمن 1392, 14:19
عزیز دلم به حرفای مردم چیکار داری گلم
شاید گل تو خیلی بغلی شده
خیلی بغلش می کنین؟
باید یواش یواش عادت کنین کمتر بغلش کنین
ببین راحله باید بهش یاد بدی که وقت تو همش مال اون نیست
تو که نمی تونی از صبح تا شب بغلش کنی
خوشگلم به این حرفا که می گن دختر از پسر زودتره کاراش
یا این که بچه فلانی فلان کار رو کرده بچه تو هنوز نمی تونه ای وای من
اصلا توجه نکن
هر کی هر چی گفت بگو ماشالله چه بچه زرنگی
چقدر خوب مبارکش باشه
خیلی راحت از کنارش بگذر
می بینی دیگه این مقایسه ها کمتر می شه
وقتی تو حساسیت بخرج بدی
بقیه هم بیشتر از این کار لذت می برن
گلم با گلت روی زمین هم بازی شو
به مادرت یا کسانی که می تونی بگو بغلش نکنن
روی زمین براش این قدر سرگرمی درست کن
که نخواد بره بغل
راحله بچه ها خیلی زود از یک بازی خسته می شن
باید زود به زود کاری رو که می کنن عوض کنی
من مطمئنم به زودی تمام وچودت پر می شه از لذت راه افتادن بچت
نترس وقتی روی زمین موند براش دست بزن
بوسش کن و بهش بفهمون که از کارش راضی هستی
بچه ها خیلی باهوشن خیلی زود همه چی دستگیرشون می شه
آها راستی خیلی هم گریه هاش رو جدی نگیر
سعی کن حواسش رو پرت کنی
ولی وقتی گریه کرد بغلش نکن
وقتی آروم بود بغلش کن به کارای مثبتش جایزه بده نه شلوغ کاریاش
من باز چونم گرم شده ها

- - - Updated - - -



من به یادت هستم گل من
اعمالت رو انجام میدی؟
هنوز خیلی سخت نشده؟
میرسی به انجام دادنش؟
دقیقا هلی هرچی بیشتر زندگی کنی
چیزای بیشتری دستگیرت می شه
و خوشبخت می تونی زندگی کنی
هلی جونم عشق مهربونم
به نفعته هر چی زودتر این قلق ها دست بیاد

اتفاقا خیلی خوبه دوست دارم که اینارو میگید
چون از نوزادی دل درد داشت همش توی بغل بود عادت کرده
فعلا باروروک برای خودش راه میره
باید این کارا رو بکنم
از دست این حرفای مردم کشته منو بخدا

setareh_azad
21 بهمن 1392, 14:22
اداره ي ما مسابقه ي دارت گذاشته بود واسه خانمها
واسه همين نبودم
كلي خنديديم با همكارا

یعنی تو با اون شکم با چادر رفتی دارت بازی؟
وای خدای من ببخشید ولی تصورشم خنده داره
خوبه پس کلی خوش گذشته خوبه برا تنوع
خدا رو شکر گل دختر

هلی
21 بهمن 1392, 14:23
ستاره همیشه بیادت هستم بخاطر فایلی که بهم دادی
تا بتونم همش رو انجام میدم
نه هنوز که سخت نشده
مرسی مهربون ستاره
منم همیشه از تجربیاتت استفاده میکنم
ستاره یاد گرفتم که باید نرم و مخملی رفتار کنم و شوهرم رو با خودم همراه
نه اینکه گارد بگیره
تازه هنوز اول راهم
مثل نی نی راحله که تازه میخواد 4 دست و پا بره

setareh_azad
21 بهمن 1392, 14:30
اتفاقا خیلی خوبه دوست دارم که اینارو میگید
چون از نوزادی دل درد داشت همش توی بغل بود عادت کرده
فعلا باروروک برای خودش راه میره
باید این کارا رو بکنم
از دست این حرفای مردم کشته منو بخدا

راحله جون روروک بچه رو تنبل می کنه
خیلی توی روروکش هم نذارش
وقتی ببینه با اون می تونه هرجا می خواد بره
اونوقت دیگه تلاشی برای راه رفتن نمی کنه
برای حرف مردم هم حساب باز نکن
مردم هر کار کنی حرف می زنن
بچت زیاد بخوره می گن چه خبره
کم بخوره می گن مامانش حوصله نداره به بچه غذا بده
کم حرف باشه می گن خجالتیه
زیاد حرف بزنه می گن کله می خوره این بچه
پس از همین الان که بچت کوچیکه یاد بگیر به حرفاشون بی اهمیت باشی
بذار حرفاشون برات جوک باشه
و مایه تفریح و خندت باشه باور کن خیلی راحتتری
راحله خوشحالم که پرحرفی من اذیتت نمی کنه
و امیدوارم بتونه کمکت هم بکنه و ازش نتیجه بگیری

- - - Updated - - -



ستاره همیشه بیادت هستم بخاطر فایلی که بهم دادی
تا بتونم همش رو انجام میدم
نه هنوز که سخت نشده
مرسی مهربون ستاره
منم همیشه از تجربیاتت استفاده میکنم
ستاره یاد گرفتم که باید نرم و مخملی رفتار کنم و شوهرم رو با خودم همراه
نه اینکه گارد بگیره
تازه هنوز اول راهم
مثل نی نی راحله که تازه میخواد 4 دست و پا بره

جونم خیلی خوبه
که تا جایی که بتونی انجامش می دی باریکلا گل دختر
مامان مهربون
هلی ماه هفتش خیلی سخته
هم داره تموم می شه دلت می خواد فرصت از دستت نره
هم واقعا اعمالش زیاده
دقیقا هلی ما هم باید مثل بچه ها که راه رفتن رو می خوان یاد بگیرن
زندگی کردن رو یاد بگیریم
قلق هاش بیاد دستمون و بفهمیم چی به نفعمونه چی نه
اوایل وقتی بهش فکر می کنی
فقط متوجه اشتباهاتت می شه
هی با خودت می گی کاش این جا این کار رو می کردم
این طوری برخورد می کردم
ولی بعد از یک مدت دیگه می شه برات عادت
اون کارا می شه رفتارت دیگه فکر کردن نمی خواد
توی جونت نقش می بنده و خیلی راحتتر می شه

rara
21 بهمن 1392, 14:33
[QUOTE=setareh_azad;196002]
راحله جون روروک بچه رو تنبل می کنه
خیلی توی روروکش هم نذارش
وقتی ببینه با اون می تونه هرجا می خواد بره
اونوقت دیگه تلاشی برای راه رفتن نمی کنه
برای حرف مردم هم حساب باز نکن
مردم هر کار کنی حرف می زنن
بچت زیاد بخوره می گن چه خبره
کم بخوره می گن مامانش حوصله نداره به بچه غذا بده
کم حرف باشه می گن خجالتیه
زیاد حرف بزنه می گن کله می خوره این بچه
پس از همین الان که بچت کوچیکه یاد بگیر به حرفاشون بی اهمیت باشی
بذار حرفاشون برات جوک باشه
و مایه تفریح و خندت باشه باور کن خیلی راحتتری
راحله خوشحالم که پرحرفی من اذیتت نمی کنه
و امیدوارم بتونه کمکت هم بکنه و ازش نتیجه بگیری

- - - Updated - - -




میدونم مامانمم میگه که تنبل میشه آخه پاهاش ضعیف بود گذاشتمش توی روروک بهتر شده
خیلی پرحرف میشه از پالان معلومه ازین بچه های کنجکاوه به همه کار کار داره فضوله خیلی کم گول میخوره

هلی
21 بهمن 1392, 14:36
میدونی ستاره الان راحت تر با نظر هم کنار میاییم
مثلا قبلا هرکدوم روی نظرمون پافشاری میکردیم
الان بزرگ شدیم
مثلا میگیم خب هر کاری میگی همون رو انجام میدیم
قبلا سر چیزای کوچیک هم بحثمون میشد
میدونی یاد گرفتم که احساسم نسبت به خونوادش رو خیلی بروز ندم
با اینکه هنوز بقیه خواهرش رو پاگشا نکردن
و با این وضعیتم
اصرار کردم که زنگ بزن واسه پاگشا دعوتشون کن
کلی هم غذا پیشنهاد دادم که خودش همش میگه نه زیاده
اذیت نکن خودتو
یا اینکه اون 5 شنبه که خواهرش میخواست بیاد خودش بخاطر حال من میخواست مخالفت کنه
اما من گفتم نه بیان
و تا جایی تونستم ازشون پذیرایی کردم که کلی هم تشکر کردن
بعدا هم زنگ زدن و تشکر کردن

setareh_azad
21 بهمن 1392, 14:49
[QUOTE=setareh_azad;196002]
میدونم مامانمم میگه که تنبل میشه آخه پاهاش ضعیف بود گذاشتمش توی روروک بهتر شده
خیلی پرحرف میشه از پالان معلومه ازین بچه های کنجکاوه به همه کار کار داره فضوله خیلی کم گول میخوره

خیلی خوبه وقتی گول نمی خوره یعنی باهوشه
شهراد هم اصلا گول نمی خوره
خوبم بلده بذارت سر کار
یعنی جوری بروز می ده که بقیه که نمی شناسنش
فکر می کنن گول خوردن
بعد از یک مدت می بینن نه بابا دستشون انداخته نیم وجبی
خوبه که باعث شده پاهاش قوی شه
ولی سعی کن کمش کنی گل دختر

- - - Updated - - -



میدونی ستاره الان راحت تر با نظر هم کنار میاییم
مثلا قبلا هرکدوم روی نظرمون پافشاری میکردیم
الان بزرگ شدیم
مثلا میگیم خب هر کاری میگی همون رو انجام میدیم
قبلا سر چیزای کوچیک هم بحثمون میشد
میدونی یاد گرفتم که احساسم نسبت به خونوادش رو خیلی بروز ندم
با اینکه هنوز بقیه خواهرش رو پاگشا نکردن
و با این وضعیتم
اصرار کردم که زنگ بزن واسه پاگشا دعوتشون کن
کلی هم غذا پیشنهاد دادم که خودش همش میگه نه زیاده
اذیت نکن خودتو
یا اینکه اون 5 شنبه که خواهرش میخواست بیاد خودش بخاطر حال من میخواست مخالفت کنه
اما من گفتم نه بیان
و تا جایی تونستم ازشون پذیرایی کردم که کلی هم تشکر کردن
بعدا هم زنگ زدن و تشکر کردن

خیلی خوبه عشقم
روز به روز هم شناختتون از هم بیشتر و بیشتر می شه
مطمئن باش تنها راهی که بخوای زندگیت رو حفظ کنی
و مشکل نداشته باشی همینه
شناختتون رو از هم بیشتر کنین
توقعات بجا داشته باشین
و بعضی وقتا بخاطر زندگی از خواستتون بگذرین
این طوری هر روز عشقتون پر دوامتر
و زندگیتون قشنگتر می شه گلم

هلی
21 بهمن 1392, 15:06
مرسی ستاره جونم
دلم میخواد همیشه دوستم بمونی
و همیشه راهنماییم کنی
البته میدونی مامانم همیشه بهم میگن تو بهتر از خواهرت میتونی زندگی کنی
آخه همیشه بهم میگن منطقی تر هستی
ولی خب به راهنمایی شما و مامانم خیلی نیاز دارم

setareh_azad
21 بهمن 1392, 15:12
مرسی ستاره جونم
دلم میخواد همیشه دوستم بمونی
و همیشه راهنماییم کنی
البته میدونی مامانم همیشه بهم میگن تو بهتر از خواهرت میتونی زندگی کنی
آخه همیشه بهم میگن منطقی تر هستی
ولی خب به راهنمایی شما و مامانم خیلی نیاز دارم

آره خوشگل خانمی
این مهمترین قسمتشه که از تجربه های دیگران استفاده کنی
من این حرفا رو به خیلیا زدم
خیلی وقتا شنیدم که مورد من فرق می کنه
و کار خودشون رو کردن
و بعد هم پشیمون شدن
ولی دلشون خواسته خودشون تجربه کنن
برا همین رفتار تو از همه چی مهمتره

هلی
21 بهمن 1392, 15:19
میدونی ستاره نباید آزمون و خطا کرد
البته نظر منه
من میگم باید از تجربیات بقیه استفاده کرد
دختر داییم نامزد داشت
بعد همش با من چت میکردم
من هم چیزایی رو که از مامانم یاد گرفته بودم و دیده بودم بدرد میخورن بهش میگفتم
همش میگفت نه نمیشه
اینا خیلی منطقی هست
گوش نداد
آخرشم نامزدیشو بهم زد

setareh_azad
21 بهمن 1392, 15:32
آره عشقم ما باید یاد بگیریم
زندگی رو منطق می چرخه نه روی احساس
احساسی پایداره که چاشنی منطق باشه
متاسفانه خیلیا دلشون می خواد خودشون سرشون به سنگ بخوره
تا متوجه حرف بزرگترا شن

neli
21 بهمن 1392, 15:32
به به سلاااااااااااام
جمع دوستان جمعه و جای من خالیه
خوو من رو هم راهنمایی کنید در رد نکردن خواستگارها:17:

setareh_azad
21 بهمن 1392, 15:34
به به سلاااااااااااام
جمع دوستان جمعه و جای من خالیه
خوو من رو هم راهنمایی کنید در رد نکردن خواستگارها:17:

سلام خوشگل خانم
این یکی رو هم رد کردی؟
از دست شما دخترا
این چیکار کرده بود
درسا چطوره؟

neli
21 بهمن 1392, 15:37
سلام خوشگل خانم
این یکی رو هم رد کردی؟
از دست شما دخترا
این چیکار کرده بود
درسا چطوره؟

این یکی کیه؟
کسی نبوده کلی میگم
درس هم خوبه
خوبی خودت؟ شهراد و بهراد در چه حالن؟

هلی
21 بهمن 1392, 15:40
سلام نلی
خوبی؟
از این طرفا؟
چه خبر؟

neli
21 بهمن 1392, 15:42
سلام نلی
خوبی؟
از این طرفا؟
چه خبر؟

سلام عزیزم مرسی خوبی؟
اسم برای آلوچه گذاشتی یا نه؟

setareh_azad
21 بهمن 1392, 15:45
خب برای چی خواستگار می پرونی عزیز دلم
شهراد و بهراد هم خوبن
و جفتی مشغول جفتک پرونی
بهراد که دو روزه توی دلم بندری میزنه
شهراد هم که تا دلت می خواد آتیش می سوزونه

neli
21 بهمن 1392, 15:46
خب برای چی خواستگار می پرونی عزیز دلم
شهراد و بهراد هم خوبن
و جفتی مشغول جفتک پرونی
بهراد که دو روزه توی دلم بندری میزنه
شهراد هم که تا دلت می خواد آتیش می سوزونه


منطق ندارم:220: که حالا چرا بیارم:25r30wi:
ای قربون اون بندری زدناش...
زود بیاد بزرگ شه داداشش ر از تنهایی در بیاره

هلی
21 بهمن 1392, 15:49
سلام عزیزم مرسی خوبی؟
اسم برای آلوچه گذاشتی یا نه؟
نلی هنوز جنسیتش مشخص نیس
چند تا دخترونه و پسرونه انتخاب کردیم
ایشالا تا یک ماه دیگه قطعی میکنیم

setareh_azad
21 بهمن 1392, 15:50
آره انشالله زودی بزرگ شه
یک آی پد برای شهراد گرفتیم
که برای تولد بهراد بهش کادو بدیم
هم سرش رو گرم کنه
هم کلی ذوق کنه
چون این دو تا که فکر نکنم همبازی شن
شهراد بیشتر حس می کنه پدره بهراده
تا داداشش
نلی دخترم درس و کار و همه چی می گذره
منطقی باش دخترم
زندگی که فقط درس و دانشگاه نیست

neli
21 بهمن 1392, 15:54
نلی هنوز جنسیتش مشخص نیس
چند تا دخترونه و پسرونه انتخاب کردیم
ایشالا تا یک ماه دیگه قطعی میکنیم

انشالله:109:

- - - Updated - - -


آره انشالله زودی بزرگ شه
یک آی پد برای شهراد گرفتیم
که برای تولد بهراد بهش کادو بدیم
هم سرش رو گرم کنه
هم کلی ذوق کنه
چون این دو تا که فکر نکنم همبازی شن
شهراد بیشتر حس می کنه پدره بهراده
تا داداشش
نلی دخترم درس و کار و همه چی می گذره
منطقی باش دخترم
زندگی که فقط درس و دانشگاه نیست


به بابام بگم یه داداش برام بیاره
به صرفه است ها...آی پد برام می خرن:25r30wi:
آخه بچه اینقدری آی پد می خواد چی کار؟
فعلا که ستاره جان خوبه
یالقوز می باشم
کلهم این جنس نر فقط مزاحم و اعصاب خرد کنن:112:

setareh_azad
21 بهمن 1392, 16:20
آره خیلی هم خوبه
خیلی آی پدش خوشگله
شهراد تا حالا از این چیزا نداشته
ولی یواش یواش باید با تکنولوژی آشنا بشه
کم کم داره احساس کمبود می کنه
باباش قراره تا اون موقع نرم افزار و بازی براش بریزه
اون که کاملا موافقم
ولی بودنشون بهتر از نبودشونه

sara
21 بهمن 1392, 16:25
یعنی تو با اون شکم با چادر رفتی دارت بازی؟
وای خدای من ببخشید ولی تصورشم خنده داره
خوبه پس کلی خوش گذشته خوبه برا تنوع
خدا رو شکر گل دختر

من خيلي خوب چادرم رو مي گيرم و پيدا نيست
ولي هر بار كه مي زدم دوستام مي گفتم تو دوتايي زدي و قدرتت زياده و منو ضايع مي كرد

setareh_azad
21 بهمن 1392, 16:32
من خيلي خوب چادرم رو مي گيرم و پيدا نيست
ولي هر بار كه مي زدم دوستام مي گفتم تو دوتايي زدي و قدرتت زياده و منو ضايع مي كرد



چقدر خوب من اصلا جمع کردن چادر بلد نیستم ها
خب خوبه دیگه با تارا رفتین ورزش ترکوندین ها

tanya
21 بهمن 1392, 16:48
سلام ستاره جون.
خوبی؟
مشتاق دیدار عزیزم.
انشالله بهراد کی به دنیا میاد؟

setareh_azad
21 بهمن 1392, 16:56
سلام خوشگل خانم
چطوری؟ انشالله روی نیمه اول فروردین باید حساب کنیم
خدا بخواد دیگه خیلی نمونده


- - - Updated - - -

بر و بچ گل سایت من دارم می رم
فعلا خداحافظ تا فردا
خیلی دوستون دارم و بای

tanya
21 بهمن 1392, 17:15
سلام خوشگل خانم
چطوری؟ انشالله روی نیمه اول فروردین باید حساب کنیم
خدا بخواد دیگه خیلی نمونده


- - - Updated - - -

بر و بچ گل سایت من دارم می رم
فعلا خداحافظ تا فردا
خیلی دوستون دارم و بای


به سلامتی.
پس خیلی نمونده.
برو به سلامت عزیزم.
خوش باشی.

نگین22
21 بهمن 1392, 18:05
سلام عشقم خوبی؟؟
آره من خیلی خیلی ذوق دارم خواهر شوهرم 3 روز دیگه عروسیشه انگار نه انگار همش ناراحتن اما من از همین حالا دارم لحظه شماری میکنم
دیشب بهشون گفتم 55 روز مونده همشون بهم خندیدن :tantrumsmiley:
فردا دیگه حتما خونه روتمیز می کنم تا هفته دیگه موکت ها برسن کاملا تمیزش میکنم بعد جهزیه ام رو میبرم بچینم وای کی هفته دیگه میرسه خیلی خیلی خوشحالم دارم نهایت استفاده رو از این لحظه ها میبرم :slxe1vrr6glin3kty2a
خدایا شکرت:109:

آلاهیدا
22 بهمن 1392, 12:32
سلام ستاره جون
پسرا خوبن؟
خودت سرحال
دیگه زیاد نمونده نه؟
خسته که نشدی...

setareh_azad
23 بهمن 1392, 09:10
سلام به همه دوستان خوب و مانکن و گل زیباتنیم
من دوشنبه از انیجا رفتم دکتر
خدا رو شکر همه چی خیلی خوب بود
فقط گفت رحمت یک کم افتاده احتمال زایمان زودرس داری
وای اصلا دلم نمی خواد بهراد زود دنیا بیاد
با این که دلم می خواد زود تموم شه

دیروز هم که مهمون داشتم
غذا و سالاد و همه چی از بیرون گرفتیم
همسرم هم خیلی کمک کرد
جاریم هم کمک کرد
ولی من بازم خیلی خسته شدم
خیلی تنبل شدم
دکتر هم که گفته نباید کار کنم دیگه هیچی

مادر شوهرم هم برای جمعه همه رو گفته
مامان بابای منم هستن
ولی اون بیرون گفته
من با این وضعم به خاطر دخترش توی خونه گفتم
خیلی خوبن باور کن
تازه پیشنهاد بیرون گرفتن هم مال همسرم من بوده
دلم برا خودم سوخت
ولی دیروز به همه خیلی خوش گذشت
و خیلی خوب بود
جای همگی خالی
اینم برنامه تعطیلات من
بر می گردم دوباره

هلی
23 بهمن 1392, 09:16
سلووووووووووم ستاره
خوبی خواهری؟
خسته نباشید
چه خبرا؟
دست گلت واسه خاطر مهمونی درد نکنه
حالا توی خونه همسری اینا یه برنامه خوب برقراره که وقتی میان مهمونی
خودشون تا تیکه آخر ظرفا رو میشورن
این خیلی خوبه

setareh_azad
23 بهمن 1392, 09:34
سلام عشقم خوبی؟؟
آره من خیلی خیلی ذوق دارم خواهر شوهرم 3 روز دیگه عروسیشه انگار نه انگار همش ناراحتن اما من از همین حالا دارم لحظه شماری میکنم
دیشب بهشون گفتم 55 روز مونده همشون بهم خندیدن :tantrumsmiley:
فردا دیگه حتما خونه روتمیز می کنم تا هفته دیگه موکت ها برسن کاملا تمیزش میکنم بعد جهزیه ام رو میبرم بچینم وای کی هفته دیگه میرسه خیلی خیلی خوشحالم دارم نهایت استفاده رو از این لحظه ها میبرم :slxe1vrr6glin3kty2a
خدایا شکرت:109:

سلام نگینی
آره خوشگلم تو بهترین کار رو می کنی
خیلی هم برای بقیه از روزشماریهات
و از عشقت نگو
نگینی یک پیشنهاد
انشالله خونت رو که چیدی
سوره قلم رو به یک لیوان آب بخون
چهار گوشه خونت بریز
روز عروسی خواهر شوهرت و مخصوصا عروسی خودت
سوره قلم رو به یک لیوان آب بخون و خودت بخور
به همسرت یا کسی هم دربارش صحبت نکن
چشم بد رو دور می کنه
اگه خواستی به همسرت هم بدی
باهش چایی شربتی چیزی درست کن بده بخوره
بدون این که بگی چیه
خوشگل خانمی من مطمئنم هم توی عروسی خواهر شوهرت
هم توی عروسی خودت خواهی درخشید
شک نکن

- - - Updated - - -


سلام ستاره جون
پسرا خوبن؟
خودت سرحال
دیگه زیاد نمونده نه؟
خسته که نشدی...


سلام آلا جونی
مرسی ما خوبیم شکر خدا
آلا نمی دونم راستش
هم خسته شدم هم دلم نمی خواد دنیا بیاد
دچار دوگانگی شخصیتی شدم فکر کنم
تو چطوری؟
همه چی خوبه؟
گلت چطوره؟

- - - Updated - - -



سلووووووووووم ستاره
خوبی خواهری؟
خسته نباشید
چه خبرا؟
دست گلت واسه خاطر مهمونی درد نکنه
حالا توی خونه همسری اینا یه برنامه خوب برقراره که وقتی میان مهمونی
خودشون تا تیکه آخر ظرفا رو میشورن
این خیلی خوبه

سلام خوشگله
عزیز دلم چطوری؟
منم خدایی دیروز ظرفها جاریم و همسری جمع کردن
و شستن
ولی خب من یک کم لوس شدم خواهری
زودی خسته می شم الکی
وای هلی از پس کار خونم هم برنمیام
خیلی خوشحالم فردا پس فردا خونه ام

نگین22
23 بهمن 1392, 09:56
سلاااااااااااااااااام عشقم خوبی؟؟
دیروز حسابی خونم رو تمیز کردم از بدن درد مردم اما واقعا محشر شد و خیالم راحت شد فردا عروسی خواهر شوهری هست چشم حتما اینکار را رو میکنم ممنون که به فکرمی عزیزم

setareh_azad
23 بهمن 1392, 09:59
سلاااااااااااااااااام عشقم خوبی؟؟
دیروز حسابی خونم رو تمیز کردم از بدن درد مردم اما واقعا محشر شد و خیالم راحت شد فردا عروسی خواهر شوهری هست چشم حتما اینکار را رو میکنم ممنون که به فکرمی عزیزم


جونم خسته کار نباشی
در عوض وقتی خونت چیده بشه
و مرتب کلی ذوق می کنی
یک دفعه خونت به چشم میاد
قبلش فکر می کنی چرا هر چی کار می کنی تموم نمی شه
عروس خانم شیطون مگه می شه آدم به یاد تو نباشه
تو کوچولوی عاشق همیشه توی ذهنمی

نگین22
23 بهمن 1392, 10:02
آخه من کجا کچولو ام بابا 24 سالمه دیگه موهام سفید شدن هنوز بهم میگی کوچولو؟؟


- - - Updated - - -

سلامت باشی شما هم از مهمانی دادنت خسته نباشی انشاالله همیشه با دل خوش و شادی دور هم جمع بشین

هلی
23 بهمن 1392, 10:09
ستاره این کم کار شدن ها طبیعیه
مراقب خودت باش ستاره جونم
من خوابم حسابی بهم ریخه
کم و زیاد میشه

setareh_azad
23 بهمن 1392, 10:32
آخه من کجا کچولو ام بابا 24 سالمه دیگه موهام سفید شدن هنوز بهم میگی کوچولو؟؟


- - - Updated - - -

سلامت باشی شما هم از مهمانی دادنت خسته نباشی انشاالله همیشه با دل خوش و شادی دور هم جمع بشین


جونم دوست نداری بهت نمی گم کوچولو
ولی باور کن کوچولو بودن خیلی هم بد نیست
مرسی عزیز دلم آره خوشگله دور هم بودن خیلی خوبه
و کلی روحیه آدم عوض می شه
من یک کم تنبل شدم

- - - Updated - - -


ستاره این کم کار شدن ها طبیعیه
مراقب خودت باش ستاره جونم
من خوابم حسابی بهم ریخه
کم و زیاد میشه

آره خب طبیعیه
ولی می دونی یک کم سخته باورش
که آدمی که همیشه این همه فعال بوده
حالا از پس کارهای خونه خودش هم بر نیاد
منم دیگه حسابی خوابم بهم ریخته
اصلا نمی تونم خوب بخوابم
تو هم هوای خودت و آلوچمون رو داشته باشی ها
هر وقت تونستی بخواب
بهترین کار توی این روزا استراحته

نگین22
23 بهمن 1392, 10:35
نه ناراحت نمیشم عزیز دلم اره کوچک بودن عالیه هیچ فکر و دغدغه ای نداری کاش میشد به اون دوران برگشت:34zn0n5::connie_38:
اینقد که بهم میگی کوچولو حس میکنم 2 سالمه:499kfok::babygirl:
جدی میگم از فکر بیشتر موهام سفید شدن خیلی استرسی هستم کلا انسان مزخرفی هستم:4fvgdaq_th:

setareh_azad
23 بهمن 1392, 10:46
نه ناراحت نمیشم عزیز دلم اره کوچک بودن عالیه هیچ فکر و دغدغه ای نداری کاش میشد به اون دوران برگشت:34zn0n5::connie_38:
اینقد که بهم میگی کوچولو حس میکنم 2 سالمه:499kfok::babygirl:
جدی میگم از فکر بیشتر موهام سفید شدن خیلی استرسی هستم کلا انسان مزخرفی هستم:4fvgdaq_th:

باور کن منم هم سن تو بودم عروس شدم
بعضی وقتا فکر می کنم خیلی اون موقع کوچولو بودم
نه از نظر سنی ها
از نظر فکری و تجربه زندگی
تو هم مثل همون موقع منی
نگین تو هم که مثل من دچار دوگانگی شخصیت شدی
هم خوشحالی و هم پر از استرس و فکر و خیال
نگین مادر شوهر من هفتاد سالشه
تازه تک و توک موهاش سفید شده
این قدر که به فکر خودشه
دخترش تازه زایمان کرده
یک شب هم اونجا نمونده
می گه من خوابم بهم بریزه
حالم بد می شه
اونوقت تو ...
خوشگلم به فکر خودت باش
باور کن هیچ چیز توی این دنیا مهمتر از خودت نیست

raha32
23 بهمن 1392, 10:50
سلام ستاره جونی خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خوش میگذره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خسته نباشی از کار و مهمون داری
خداروشکر که همه چی خوب برگزار شده و راضی بودی................
عزیزه دلم خوب کاری کردی که نشسته بودی.................
دختر جان 8 ماهته باز تو بودی که مهمونی دادی...............
هر کس دیگه ای بود بیخیالش میشد تا بعد از زایمانش.............
فردا و پس فردا هم که تعطیلی
حسابی استراحت میکنی..................
دیگه چه خبر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
راستی ستاره من که 23 سالمه..............
از نگین هم کوچولوترم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا بمن نمیگی کوچولو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:4chsmu1:

banooo58
23 بهمن 1392, 10:53
سلااااااااااااااااااااااا اااااااااااااااااااااام عشقم صبح خوشگلت بخیر

setareh_azad
23 بهمن 1392, 11:03
سلام ستاره جونی خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خوش میگذره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خسته نباشی از کار و مهمون داری
خداروشکر که همه چی خوب برگزار شده و راضی بودی................
عزیزه دلم خوب کاری کردی که نشسته بودی.................
دختر جان 8 ماهته باز تو بودی که مهمونی دادی...............
هر کس دیگه ای بود بیخیالش میشد تا بعد از زایمانش.............
فردا و پس فردا هم که تعطیلی
حسابی استراحت میکنی..................
دیگه چه خبر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
راستی ستاره من که 23 سالمه..............
از نگین هم کوچولوترم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا بمن نمیگی کوچولو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:4chsmu1:

سلام خوشگل خانمی
تو چطوری؟
آره خیلی سخته این ماههای آخری
از امروز رسما وارد ماه هشتم شدم
دیگه چیزی نمونده
سخت بود ولی خوش گذشت
سیمین این یک حسه
نگین بهم حس کوچولو بودن می ده
تو این حس رو بهم نمی دی
بحث سن و سال نیست
نمی دونم چرا
ولی با این که نگین واقعا بچه نیست
واقعا به نظرم کوچولو میاد
شاید چون از چهارده سالگی عاشق شده
شایدم خیلی قبل از اون
و یک عشق پاک رو از بچگی پرورش داده
هنوزم به نظرم کوچولو میاد
به نظرم بعد از عروسیش یواش یواش بزرگ می شه

- - - Updated - - -


سلااااااااااااااااااااااا اااااااااااااااااااااام عشقم صبح خوشگلت بخیر



سلام خوشگل خانم
تو چطوری؟
رژیم پروتئین در چه حاله
وای بانو مشخصاتت رو هم درست کن
می بینمش حال کنم
راستی مرسی که دیشب بدو بدو اومدی
ولنتاین رو بهم تبریک گفتی
واقعا که اولین نفر بودی

هلی
23 بهمن 1392, 11:07
ستاره صبح خیلی شادان و خندان بودم
الان یهو حالم گرفته شد
الکی

raha32
23 بهمن 1392, 11:08
:4fvgdaq_th::crysmiley2::crysmiley2::crysmiley2::c rysmiley2::4fvgdaq_th::4fvgdaq_th:
پیر شدم رفتم پی کارم م م ......................:crysmiley2::crysmiley2:

setareh_azad
23 بهمن 1392, 11:23
ستاره صبح خیلی شادان و خندان بودم
الان یهو حالم گرفته شد
الکی

همش تقصیر این آلوچه است
هورمونای بدن دوستم رو بهم ریخته
یک دقیقه شاده یک دقیقه دیگه بهم ریخته
خب حالا خودت بگو چیکار کنیم هلی جونم
حالش جا بیاد؟

خوشبختی
23 بهمن 1392, 11:25
سلام سلام 100 تا سلام ستاره جون. آفرین به این همه اراده و کنترل وزن. اگه تا ماه آخر بیشتراز 85 نشی عالیه

setareh_azad
23 بهمن 1392, 11:28
:4fvgdaq_th::crysmiley2::crysmiley2::crysmiley2::c rysmiley2::4fvgdaq_th::4fvgdaq_th:
پیر شدم رفتم پی کارم م م ......................:crysmiley2::crysmiley2:

حرفی که من زدم معنیش این نبود که
از دست تو سیمین
نه میدونی سیمین
نمی دونم چجوری باید بگم
تو پیر نشدی دیونه
نمی دونم تو با تجربه تر از نگین رفتار می کنی
البته بعضی وقتا
همین

- - - Updated - - -


سلام سلام 100 تا سلام ستاره جون. آفرین به این همه اراده و کنترل وزن. اگه تا ماه آخر بیشتراز 85 نشی عالیه

سلام به روی ماهت خوشگل خانم
وای عزیز دلم چه عالی که به نظرت وزنم رو تونستم کنترل کنم
خودم می خواستم بهتر باشه
ولی خب بازم خوبه
انشالله که بیشتر از 85 نمی شه
یعنی امیدوارم

raha32
23 بهمن 1392, 11:29
یعنی عاشق بعضی گفتن گفتنات شدما................
خدایی من بزنم اون کانل دیگه
عالم و ادمو بهم میزنم....................
نمی دونم دست خودم نیست............
اینطوریم دیگه!!!!!!!!!!

setareh_azad
23 بهمن 1392, 11:35
یعنی عاشق بعضی گفتن گفتنات شدما................
خدایی من بزنم اون کانل دیگه
عالم و ادمو بهم میزنم....................
نمی دونم دست خودم نیست............
اینطوریم دیگه!!!!!!!!!!

دوست دارم هر کس رو حداقل اینجا
اون جوری که حسم بهم می گه صدا کنم
تو بیشتر به نظر دوست دیونه و دوست داشتنی منی
دوستی که همیشه میشه بهش اعتماد کرد
و هیچ وقت تنهات نمی ذاره

نگین22
23 بهمن 1392, 11:39
ای سیمین حسووووووووووووووووووووووو وووووووووووووووود
چرا بمن حسودی میکنی؟؟؟؟؟:42:
متولد چندی؟؟69؟؟:34zn0n5:

raha32
23 بهمن 1392, 11:41
ای سیمین حسووووووووووووووووووووووو وووووووووووووووود
چرا بمن حسودی میکنی؟؟؟؟؟:42:
متولد چندی؟؟69؟؟:34zn0n5:
دوس دالم.......................
آله عزیزم.
69 ام......................

setareh_azad
23 بهمن 1392, 11:42
ای سیمین حسووووووووووووووووووووووو وووووووووووووووود
چرا بمن حسودی میکنی؟؟؟؟؟:42:
متولد چندی؟؟69؟؟:34zn0n5:

همین رو بگو می بینی نگینی کوچولو بودن باعث تحریک حس حسادت می شه
پس حتما خیلی خوبه دیگه

raha32
23 بهمن 1392, 11:50
دوست دارم هر کس رو حداقل اینجا
اون جوری که حسم بهم می گه صدا کنم
تو بیشتر به نظر دوست دیونه و دوست داشتنی منی
دوستی که همیشه میشه بهش اعتماد کرد
و هیچ وقت تنهات نمی ذاره


عزیزه دلم م م م
دیوونه رو پایه ام
چون وحید هم بهم بعضی وقتا میگه :
دیوونه جونم..............
الان دارم از این همه تعریف توی افق محو میشم..................:7165::7165:

نگین22
23 بهمن 1392, 11:54
یه چیزی بگم شاید باورت نشه دوست دارم اینطور باشم دوست دارم شاد رفتار کنم کاش توی دنیای واقعی اینطور شم نه فقط برای شما
دوست دارم نزدیک عروسیمه اینقد شاد باشم و اینقد بچه بازی در بیارم هیچی از غم و غصه نفهمم
دارم تمام تلاشم رو میکنم از اینجا شروع کردم تا کم کم به زندگی ام کشیده بشه
والا خودم یک پا درد هستم صندوقچه اسرار هستم تمام دوستام از من راهنمایی میخوان باورت میشه توی خوابگاه دوستام مامان صدام میکردن اما همین حس بچگی خیلی بهتره خسته شدم از بس غصه خوردم از بس فکر کردم و هیچی نشد بذار هر چی میخواد پیش بیاد و روی من هیچ تاثیری نذاره بذار توی دنیای بچگونه ام باشم که اینقد داغون نشم واقعا دعا کن بچه تر از این شم


- - - Updated - - -

یاد بگیر به بزرگترت احترام بذار سیمین جون نه حسادت کنی:245:
منم عاشقتــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــم فراوان:smiley-love021:

setareh_azad
23 بهمن 1392, 12:03
عزیزه دلم م م م
دیوونه رو پایه ام
چون وحید هم بهم بعضی وقتا میگه :
دیوونه جونم..............
الان دارم از این همه تعریف توی افق محو میشم..................:7165::7165:


خب ببین پس من دوستام رو خوب می شناسم
حسای من معمولا بهم راست می گن

- - - Updated - - -


یه چیزی بگم شاید باورت نشه دوست دارم اینطور باشم دوست دارم شاد رفتار کنم کاش توی دنیای واقعی اینطور شم نه فقط برای شما
دوست دارم نزدیک عروسیمه اینقد شاد باشم و اینقد بچه بازی در بیارم هیچی از غم و غصه نفهمم
دارم تمام تلاشم رو میکنم از اینجا شروع کردم تا کم کم به زندگی ام کشیده بشه
والا خودم یک پا درد هستم صندوقچه اسرار هستم تمام دوستام از من راهنمایی میخوان باورت میشه توی خوابگاه دوستام مامان صدام میکردن اما همین حس بچگی خیلی بهتره خسته شدم از بس غصه خوردم از بس فکر کردم و هیچی نشد بذار هر چی میخواد پیش بیاد و روی من هیچ تاثیری نذاره بذار توی دنیای بچگونه ام باشم که اینقد داغون نشم واقعا دعا کن بچه تر از این شم


- - - Updated - - -

یاد بگیر به بزرگترت احترام بذار سیمین جون نه حسادت کنی:245:
منم عاشقتــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــم فراوان:smiley-love021:

آره نگین بعضی وقتا خیلی خوبه بچه باشی
خیلی زود ناراحت می شی خیلی راحت می بخشی و فراموش می کنی
دیروز شهراد از دستم شاکی شده بود
بهم گفت چه مامان بدی دارم من!!!
یک دقیقه بعدش یواشکی از پشت بهم نزدیک شد و یواشکی منو بوسید
و گفت مامان خوبم دوست دارم!!!!!
دنیای بچه ها خیلی خوبه نگین
کاش می شد همیشه بچه باقی موند

setareh_azad
23 بهمن 1392, 12:39
امروز شهراد آزمون کاراته داره باید زود برم
کلی هم کار دارم
وای چرا این قدر زندگی سخته خب نمی فهمم

آلاهیدا
23 بهمن 1392, 12:39
ستاره جون
بچه های تو و سارا جون میدن واسه خلاصه شدن
وقتی به سلامتی دنیا اومدن عوض این که بگیم
شهراد و بهراد و سارا و تارا خوبن
یه سر میگیم:
شبهراد و ستارا خوبن!!!!!!!

setareh_azad
23 بهمن 1392, 12:45
ستاره جون
بچه های تو و سارا جون میدن واسه خلاصه شدن
وقتی به سلامتی دنیا اومدن عوض این که بگیم
شهراد و بهراد و سارا و تارا خوبن
یه سر میگیم:
شبهراد و ستارا خوبن!!!!!!!

کاش می شد شیطنتهاشون رو هم خلاصه کرد آلا
قبوله بجای شهراد و بهراد می گیم شبهراد

raha32
23 بهمن 1392, 13:09
خصوصیتو دریاب

setareh_azad
23 بهمن 1392, 13:21
همین الان جوابت رو فرستادم عشقم

raha32
23 بهمن 1392, 13:26
همین الان جوابت رو فرستادم عشقم

مرسی......

rara
23 بهمن 1392, 13:27
سلام ستاره جونم
خوبی؟
من نمیدونم چرا نمیتونم به کارای خونم برسم درست
تا تمیز میشه سریع کثیف میشه
اصلا نمیشه شما نی نی داشتی چیکار میکردی؟
آخه فاطمه میگه همش پیش من باش

setareh_azad
23 بهمن 1392, 13:32
سلام ستاره جونم
خوبی؟
من نمیدونم چرا نمیتونم به کارای خونم برسم درست
تا تمیز میشه سریع کثیف میشه
اصلا نمیشه شما نی نی داشتی چیکار میکردی؟
آخه فاطمه میگه همش پیش من باش

سلام خوشگل خانم
یک کم طبیعیه خب مادری که بچه کوچیک داره
خیلی نمی تونه به همه چی برسه
باید گلت رو کم کم مستقل کنی
باید بهش یاد بدی یک وقتایی با خودش سرگرم شه
بذارش یک جایی که تو رو ببینه
براش صحبت کن بهش بگو داری چیکار می کنی
مثلا بگو خب مامان داره الان ظرفا رو می شوره
خیلی طول نمی کشه
الان دوباره میاد با دخترش بازی می کنه
یا این که براش شعر بخون
خیلی سخته راحله تا دستت بیاد باید چکار کنی
ولی اگه الان به دخترت یاد ندی یک وقتایی سر خودش رو گرم کنه
دیگه خیلی سخت می تونه این رو یاد بگیره

rara
23 بهمن 1392, 13:46
چرا باخودش سرگرم میشه ولی 10 دقیقه یا کمتر
یه ذره بگذره گریه میکنه
واقعا سخته
شما میخوای چیکار کنی با 2تا؟؟؟؟؟؟؟؟؟
البته ماشالا شما خودت استادی
کی زایمان داری ایشالا

- - - Updated - - -

چه جالب منم 69 ام
من ازونا جلوترم نینی دارم:4fvgdaq_th:

raha32
23 بهمن 1392, 13:52
راحله جونی سلام
اصولا همه ی کسایی که نی نی تازه دارن همینطورن
از کارو زندگیشون میوفتن
باید دو دستی در اختیار نی نی باشن عزیزم
زیاد به خودت سخت نگیر..................
ولی من کسایی رو دیدم که نی نی داشتن
اما خونه زندگیشون هم برق میزنه........
البته خیلی محدودا این ادماها................
شما هم به نظرم اگه میخوای به کارات برسی
اول باید وقتی کوچولوت خوابه یه سری کارارو بکنی
دوم اینکه یه سری کارا مثل ظرف شدن و ......اینارو همون موقع که در اومد پاشی جمع کنی.
یعنی در طی روز باید مداوم فعالیت داشته باشی.میر
ی حموم،حموم رو تمیز کن بیا بیرون
یا ببخسید میری دستشویی تندی یه پودر بریز و فرچه بزن و روشویی رو هم با کف و پودر تمیز کن یه دستمال بکش خشکش کن بیا بیرون
اتاق خواب خودت تا از جات بلند میشی سریع تختت رو مرتب کن..................
یا همینطور اشپزخونه و جاهای دیگه.....................
من بچه ندارم...............
ولی فکر میکنم این راه حل خوبی باشه....................
اروم اروم کاراتو بکن
که کوچولوت هم بهانت رو نگیره...................
یا اینکه از همسری بخواه وقتی اومد خونه یک ساعت بچه رو هواش رو داشته باشه
تو بلند شو به کارای خونه و خودت برس
ببخشیدا
یهو پریدم وسط بحث:7165:

rara
23 بهمن 1392, 14:07
ممنون سیمین جون لطف کردی اومدی وسط بحث ما
:4uboxsmiley:

setareh_azad
23 بهمن 1392, 14:08
چرا باخودش سرگرم میشه ولی 10 دقیقه یا کمتر
یه ذره بگذره گریه میکنه
واقعا سخته
شما میخوای چیکار کنی با 2تا؟؟؟؟؟؟؟؟؟
البته ماشالا شما خودت استادی
کی زایمان داری ایشالا

- - - Updated - - -

چه جالب منم 69 ام
من ازونا جلوترم نینی دارم:4fvgdaq_th:

راحله من با همسری هم صحبت کردم
قراره هفته ای یک بار کارگر بیارم
خیلی سخته خودم تنهایی از پس همه کارا بر نمیام
تو هم نهایتا باید یکی رو بیاری کمکت کنه
حرفای سیمین تا حدی درسته
نباید بذاری خیلی کارت جمع شه
ولی سیمین هنوز مادر نیست
و نمی تونه شرایط یک مادر رو درست درک کنه
می دونم بعضی وقتا ممکنه شب نخوابیده باشی
مهمون داشته باشی و یا بهر دلیلی کار خونت زیاد شده باشه
و تا بیاد سر و سامون بگیره دوباره هیچ چیز اوضاع اولش رو نداشته باشه
راحله این که فاطمه گلی می تونه ده دقیقه خودش رو سرگرم کنه خیلی خوبه
پس باید تقویت کنی
بچه ای توی سن دختر تو بیشتر از این نمی تونه روی یک موضوع تمرکز کنه باور کن
باید سرگرمیش رو عوض کنی
باید یک چیز جدید بهش بدی
و تا قبل از یکسالگی با پازل آشناش کن
پازل برای 4 سالگی به بالا عالیه
بازیه که بچت رو بدون صدا می تونه ساعتها یک جا بشونه
با پازل های یک یا دو تکه شروع کن
شهراد الان از پس پازلهای 500 تکه هم راحت بر میاد
و توی فکرم برای عید براش یک پازل 1000 تکه بگیرم

raha32
23 بهمن 1392, 14:19
اتفاقا منم الان توی دفترچم به راحله گفتم که من چون توی شرایطش نیستم و نبودم نمیتونم قشنگ راهنماییش کنم
ووووووواااااااااااااااااا اای ی ی ی ی ستاره منم عاشق پازلم......................
تا حالا 30 تا بیشتر درست کردم.......................
همه رو هم هی کادو میدم به بقیه
پارسال برای خودم یه 2000 تیکه ایش رو درست کردم
یعنی عاشقشما.......................
کلی براش وقت گذاشتم.....................

setareh_azad
23 بهمن 1392, 14:28
پازل سرگرمی خیلی خوبیه
مخصوصا برا بچه ها
می تونه ساعتها ساکت بشونشون یک جا
بچه ها من باید برم
فعلا خداحافظ تا شنبه

rara
23 بهمن 1392, 14:31
چطوری بهش بدم بازی کنه نمیکنه توی دهنش؟

setareh_azad
23 بهمن 1392, 14:44
مخصوص سن خودش رو بگیر
تکه هاش بزرگه و پازلش یک تکه است
تکه های چوبی یا پلاستیکیه
بریز جلوش خودش یاد می گیره
اونم نه الان از ده ماهگی
هنوز زوده عشقم
یا از این پازل مکعبی گنده ها
که یک شکل بزرگ رو داره
و جنس پارچه ای داره


- - - Updated - - -

من دیگه دیرم شده واقعا باید برم
خداحافظ

هلی
23 بهمن 1392, 14:46
برو ستاره بسلامت
آخر هفته هم مراقب خودت باش
منم شنبه میام با کلی داستان تعریف کردنی

bratz
23 بهمن 1392, 14:55
سلام ستاره جونم. عزیزم. مامان خوشکل خودمون! خوبی خانومی؟ پسرای خوشکلت خوبن؟ همسر گرامیت خوبه؟
این شکلاتون کی میاد به این دنیا؟

آلاهیدا
24 بهمن 1392, 13:45
کاش می شد شیطنتهاشون رو هم خلاصه کرد آلا
قبوله بجای شهراد و بهراد می گیم شبهراد

ستاره بابام میگه
بچه ها تا یکی هستن اندازه یه بچه شلوغ میکنن
تا شدن دوتا
اندازه چهارتا بچه شلوغن!
خدا بهت صبر بده ستاره!

آلاهیدا
25 بهمن 1392, 13:03
http://www.mihanfal.com/wp-content/uploads/2013/02/valentines-day-cards-12.jpg

ولنتاین مبارک دوست خوووووبم!

نگین22
26 بهمن 1392, 10:05
سلام عشق من خوبی؟؟؟:4uboxsmiley:

هلی
26 بهمن 1392, 10:11
سلام ستاره جونم
خوبی؟
کوجایی خواهری؟
بیا
من امروز زیاد نمیتونم پیشتون باشم

setareh_azad
26 بهمن 1392, 10:32
سلام من اومدم
با اجازه همگی خواب موندم
و همین الان رسیدم سر کار
میام جواباتون رو میدم


- - - Updated - - -


برو ستاره بسلامت
آخر هفته هم مراقب خودت باش
منم شنبه میام با کلی داستان تعریف کردنی



سلام ستاره جونم
خوبی؟
کوجایی خواهری؟
بیا
من امروز زیاد نمیتونم پیشتون باشم


سلام هلی من اومدم
بدو بیا تعریف کن ببینم چه خبر؟
منم امروز خیلی کار دارم کمتر می تونم سر بزنم

- - - Updated - - -


سلام ستاره جونم. عزیزم. مامان خوشکل خودمون! خوبی خانومی؟ پسرای خوشکلت خوبن؟ همسر گرامیت خوبه؟
این شکلاتون کی میاد به این دنیا؟

سلام عروس خانم
مرسی من خوبم تو چطوری؟
همه خوبیم سحر شکلات هم نیمه اول فروردین به دنیا میاد
چیز زیادی نمونده
سحر تو چقدر وقت داری تا عروسی؟

- - - Updated - - -


ستاره بابام میگه
بچه ها تا یکی هستن اندازه یه بچه شلوغ میکنن
تا شدن دوتا
اندازه چهارتا بچه شلوغن!
خدا بهت صبر بده ستاره!



http://www.mihanfal.com/wp-content/uploads/2013/02/valentines-day-cards-12.jpg

ولنتاین مبارک دوست خوووووبم!



آلا جونی بهم دلگرمی بده
تو که کلا توی دل آدم رو خالی می کنی
هر چند مطمئنم این اتفاق می افته
دیشب جایی بودیم 4 تا بچه بودن
اندازه بیست تا بچه شلوغ کردن
حسابی آتیش سوروندن ها

مرسی گلم ولنتاین تو هم مبارک
انشالله زندگی همه همیشه پر از عشق باشه

- - - Updated - - -


سلام عشق من خوبی؟؟؟:4uboxsmiley:

سلام عروس خوشگل
خودت چطوری؟
تعطیلات خوش گذشت؟

fofoli
26 بهمن 1392, 10:32
سلام ستاره جونم خوبی ؟

setareh_azad
26 بهمن 1392, 10:35
سلام ستاره جونم خوبی ؟



سلام خوشگل خانم تو چطوری؟
رژیم جدید چطوره؟
وای فروزان نمی دونی صبح چه حسی داشتم
وقتی دیدم ساعت هشت و نیمه
یعنی باورت نمی شه شهراد که تا مدرسش غر زد
ولی خب خیلی هم خوب بود خیلی احتیاج داشتم به این خواب
همکارام باورشون نمی شد من خواب موندم

نگین22
26 بهمن 1392, 10:36
حسابی ترکوندم همش گیر عروسی بودیم بدطور کمبود خواب دارم هیچ نخوابیدم الانم سرکارم چشمام باز نمیشن

setareh_azad
26 بهمن 1392, 10:41
حسابی ترکوندم همش گیر عروسی بودیم بدطور کمبود خواب دارم هیچ نخوابیدم الانم سرکارم چشمام باز نمیشن


چقدر خوب
عروسی خودت چه شود؟
آره منم خوابم میاد دیشب ساعت 2 رسیدم خونه
با این که صبح خواب موندم
ولی بازم خوابم میاد
نگین خوب شده بودی؟
عروس چی؟ اونم خوب شده بود؟
وای نگین دلم عروسی نزدیک می خواد
نه الان با این شکم ها
برای تابستون که مانکن شدم
ولی از الان خبرایی بشه خوبه خب

نگین22
26 بهمن 1392, 10:52
آره خیلی خیلی خوب شده بودم اینقد به آرایشگر غر زدم اما زیاد استفاده نکردم همش داماد داخل بود وقت نشد عکس بگیرم
همه واسم میخوندن دست دست عروس آیندست کلی ذوقیدم
اما خیلی خیلی کم بود خیلی تند گذشت به شوهرم گفتم من از ساعت 5 میام توی تالار میخوام همه حال کنن نه همه چی تندتند همش رو فیلمبردار وقت رو میگیره

setareh_azad
26 بهمن 1392, 11:00
آره خیلی خیلی خوب شده بودم اینقد به آرایشگر غر زدم اما زیاد استفاده نکردم همش داماد داخل بود وقت نشد عکس بگیرم
همه واسم میخوندن دست دست عروس آیندست کلی ذوقیدم
اما خیلی خیلی کم بود خیلی تند گذشت به شوهرم گفتم من از ساعت 5 میام توی تالار میخوام همه حال کنن نه همه چی تندتند همش رو فیلمبردار وقت رو میگیره


آره عزیزم زودتر بیای به همه خوش می گذره
فیلمت هم خوب می شه
من مطمئنم تو یک عروس عالی می شی
عروس آینده خیلی خوبه که از همه چی راضی بودی

sara
26 بهمن 1392, 11:09
سلام ستاره جونم
خوبي گلم
واسه افتادگي شكمت شكم بند بارداري بگير
من ماه قبل كه رفتم دكتر بهم گفت شكمت افتادست
منم مارك oppo رو خريدم و مي بندم
حس خوبي دارم وقتي مي بندمش
تو هم بگير و ببند
به نظرت من هم به خاطر افتادگي و شلي شكمم منم زايمان زود رس دارم
من كه دوست دارم هفته ي 38 تموم شد بگيرمش
آخه ديگه رگهاي پام خيلي اذيتن
شكمم خيلي بزرگ شده
اين هفته حتما" مي رم سونو
ببينم تارا طلا چقدر وزن گرفته كه من اينقده شكمم بزرگ شده

هلی
26 بهمن 1392, 11:12
اینکه هنوز مادر شوهرم اینا نفهمیدن باردارم
ستاره خبر سلامتی
وای یه چیزی بگم؟
ستاره یه دختره بود خیلی سال پیش میومد خونمون کار میکرد
دیگه ازدواج کرده و 2 تا بچه داره
هنوز با مامانم در ارتباط
مامانم الان زنگ زدن گفتن که صبح زنگ زده بوده میگففته هلی بارداره؟
مامانم گفتن چطور
گفته بوده خواب دبدم توی ماه 4 هست
فکر کن ستاره

تازه پریشب خونه برادرشوهرم اینا
یه پسر بچه بود اسمش کیان بود
با موهای نسبتا روشن و فرفری
وای ستاره من عاشقش شدم
ستاره خودش میومد روی پام مینشست بدون اینکه بهش بگم
کلی با همسری باهاش بازی کردیم

setareh_azad
26 بهمن 1392, 11:15
سلام ستاره جونم
خوبي گلم
واسه افتادگي شكمت شكم بند بارداري بگير
من ماه قبل كه رفتم دكتر بهم گفت شكمت افتادست
منم مارك oppo رو خريدم و مي بندم
حس خوبي دارم وقتي مي بندمش
تو هم بگير و ببند
به نظرت من هم به خاطر افتادگي و شلي شكمم منم زايمان زود رس دارم
من كه دوست دارم هفته ي 38 تموم شد بگيرمش
آخه ديگه رگهاي پام خيلي اذيتن
شكمم خيلي بزرگ شده
اين هفته حتما" مي رم سونو
ببينم تارا طلا چقدر وزن گرفته كه من اينقده شكمم بزرگ شده

سارا من از شش هفتگی شکم بند می بندم
اون روز کلی زن باردار توی دکتر بود هیچ کدوم شکم بند نمی بستن
بعد دکتر به من که مرتب می بستم گفت چرا نمی بندی
گفتم خانم دکتر ببینین چقدر شکم بندم کهنه شده
مال بقیه نو مونده برای اینه که من مدام می بندم
نمی دونم دیگه باید چه بکنم

- - - Updated - - -



اینکه هنوز مادر شوهرم اینا نفهمیدن باردارم
ستاره خبر سلامتی
وای یه چیزی بگم؟
ستاره یه دختره بود خیلی سال پیش میومد خونمون کار میکرد
دیگه ازدواج کرده و 2 تا بچه داره
هنوز با مامانم در ارتباط
مامانم الان زنگ زدن گفتن که صبح زنگ زده بوده میگففته هلی بارداره؟
مامانم گفتن چطور
گفته بوده خواب دبدم توی ماه 4 هست
فکر کن ستاره

تازه پریشب خونه برادرشوهرم اینا
یه پسر بچه بود اسمش کیان بود
با موهای نسبتا روشن و فرفری
وای ستاره من عاشقش شدم
ستاره خودش میومد روی پام مینشست بدون اینکه بهش بگم
کلی با همسری باهاش بازی کردیم

چقدر باحال که برات خواب دیده
خواب ندیده بچت دختره یا پسر
اسمی براش ندیده توی خواب؟
وای هلی می بینی بعضیا چقدر خنگن
منم تا به مادر شوهرم اینا نگفتم خودشون نفهمیدن
حتی جاریم که دکتره
با این که اون روزا من خیلی حالم بد بود

setareh_azad
26 بهمن 1392, 11:58
وای بچه ها بازم حالم خوب نیست
بازم حالت تهوع و استفراغ
یک سیب و یک کم مویز از صبح خوردم
گلاب به روتون همه رو برگردوندم
نمی دونم چرا این حالت تهوع من خوب نمی شه خب خستم کرده خیلی زیاد

raha32
26 بهمن 1392, 12:00
سلوووووووووووووووم م م ستاره جونی خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

setareh_azad
26 بهمن 1392, 12:02
سلام خوشگله
نه خیلی خوب نیستم بازم حالت تهوع دارم
و با این که صبح هم خوابیدم ولی خوابم میاد
کاش مهمونی دیشب نبود و پریشب بود خیلی خسته شدیم

somy
26 بهمن 1392, 12:06
ستاره جون بعضي ها اينجورين تا پايان 9 ماه تهوع بهاشونه كمتر ميشه ولي گاها سراغشون مياد ايشاله كه بهتر بشي گلكم

raha32
26 بهمن 1392, 12:12
ستاره جونی یکم ابلیمو بخور شاید بهتر بشی..............
حق با سمی جونه
منم شنیدم توی حالت تهوع بارداریا..............
هم توی سه ماهه اول هستن بعد سه ماهه ی دوم نیستن..........
ولی باز سه ماهه سوم دوباره پدیدار میشن..........
درست میشی عزیزم.............
یه ساقه طلایی بخور عشقم............
امروز هم چایی دیگه نخور..............

setareh_azad
26 بهمن 1392, 12:17
ستاره جون بعضي ها اينجورين تا پايان 9 ماه تهوع بهاشونه كمتر ميشه ولي گاها سراغشون مياد ايشاله كه بهتر بشي گلكم

سلام سمیه جون
آره من سر شهراد هم همینطوری بودم
یکی دو ماه یک کم بهتر می شه و دوباره شروع می شه
ولی واقعا خسته کننده اس ها

- - - Updated - - -


ستاره جونی یکم ابلیمو بخور شاید بهتر بشی..............
حق با سمی جونه
منم شنیدم توی حالت تهوع بارداریا..............
هم توی سه ماهه اول هستن بعد سه ماهه ی دوم نیستن..........
ولی باز سه ماهه سوم دوباره پدیدار میشن..........
درست میشی عزیزم.............
یه ساقه طلایی بخور عشقم............
امروز هم چایی دیگه نخور..............

آره سیمین فکر کنم امروز نباید سراغ چایی برم
مگه از کم خوابی سر درد بشم
وای سیمین هیچی دلم نمی خواد
گشنمه ها ولی به هر چی فکر می کنم حالم رو بد می کنه
حالا می رم سوپر ببینم چی دلم می خواد

هلی
26 بهمن 1392, 12:28
سارا من از شش هفتگی شکم بند می بندم
اون روز کلی زن باردار توی دکتر بود هیچ کدوم شکم بند نمی بستن
بعد دکتر به من که مرتب می بستم گفت چرا نمی بندی
گفتم خانم دکتر ببینین چقدر شکم بندم کهنه شده
مال بقیه نو مونده برای اینه که من مدام می بندم
نمی دونم دیگه باید چه بکنم

- - - Updated - - -



چقدر باحال که برات خواب دیده
خواب ندیده بچت دختره یا پسر
اسمی براش ندیده توی خواب؟
وای هلی می بینی بعضیا چقدر خنگن
منم تا به مادر شوهرم اینا نگفتم خودشون نفهمیدن
حتی جاریم که دکتره
با این که اون روزا من خیلی حالم بد بود

نه ستاره فقط خواب دیده باردارم
فکر کن حتی ماه بارداری رو هم درست دیده
اما مادر شوهرم هنوز نفهمیده
یه جورایی حس خوبی بهم میده
نمیدونم ها
ولی شاید بخاطر شیطنتم هست

raha32
26 بهمن 1392, 12:33
سلوووووم م م م هلی جونی خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
به نظر من مادر شوهریت میدونه اما به روت نمیاره................
وگرنه غیر ممکنه نفهمیده باشه................
من یک ماهو نیمم بود مادر شوهرم از چشام فهمیده بود!!!!!!!!!!!!!
من فکر میکنم اونا منتظرن تو خودت بری بهشون بگی
تازه اینجوری مساله خیلی قشنگ تر هم هست.................

setareh_azad
26 بهمن 1392, 12:33
نه ستاره فقط خواب دیده باردارم
فکر کن حتی ماه بارداری رو هم درست دیده
اما مادر شوهرم هنوز نفهمیده
یه جورایی حس خوبی بهم میده
نمیدونم ها
ولی شاید بخاطر شیطنتم هست


باحاله خب
حالا کی می خوای بهشون بگی
یعنی تا نفهمن هیچی نمی گی؟
این که خودت بهشون بگی بیشتر حال می ده ها

هلی
26 بهمن 1392, 12:36
سلوووووم م م م هلی جونی خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
به نظر من مادر شوهریت میدونه اما به روت نمیاره................
وگرنه غیر ممکنه نفهمیده باشه................
من یک ماهو نیمم بود مادر شوهرم از چشام فهمیده بود!!!!!!!!!!!!!
من فکر میکنم اونا منتظرن تو خودت بری بهشون بگی
تازه اینجوری مساله خیلی قشنگ تر هم هست.................


سلوم سیمین
نمیدونه
آخه اخلاقشون اینجوریه که اگه چیزی رو بدونن زودی میگن تا سوالات بعدی رو پشت سرش بپرسن
دلشون طاقت نمیاره که چیزی نگن

setareh_azad
26 بهمن 1392, 12:38
سلوووووم م م م هلی جونی خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
به نظر من مادر شوهریت میدونه اما به روت نمیاره................
وگرنه غیر ممکنه نفهمیده باشه................
من یک ماهو نیمم بود مادر شوهرم از چشام فهمیده بود!!!!!!!!!!!!!
من فکر میکنم اونا منتظرن تو خودت بری بهشون بگی
تازه اینجوری مساله خیلی قشنگ تر هم هست.................


نه سیمین می دونی
منم مادر شوهرم نفهمید تا خودم بهش گفتم
تازه وقتی که چهار ماهه بودم
یک مهمونی بزرگ داشتیم
همه من رو دیدن نفهمیدن
کسانی که شک نداشتم می فهمن
دیشب که من رو دیده بودن
می گفتن وای یعنی اون موقع هم شما حامله بودین؟
آدما فرق می کنن خب
ولی به نظر منم هلی خودش بگه خیلی شیک تره

هلی
26 بهمن 1392, 12:42
باحاله خب
حالا کی می خوای بهشون بگی
یعنی تا نفهمن هیچی نمی گی؟
این که خودت بهشون بگی بیشتر حال می ده ها



نمیدونم ستاره
5 شنبه اونجا بودیم
در یک لحظه
تاکید میکنم، فقط در یک لحظه دلم براش سوخت
گفتم بگم
یهو دوباره حس پلید قبلی برگشت و یه صدایی درونم گفت هلییییییییییی نگوووووووووووووووووو:42:
همسری هم خوشحاله که کسی نمیدونه
تازه میگه خدا کنه تا عید تابلو نشه و عید بفهمن
اصرار اون بیشتر که کسی نفهمه


- - - Updated - - -


نه سیمین می دونی
منم مادر شوهرم نفهمید تا خودم بهش گفتم
تازه وقتی که چهار ماهه بودم
یک مهمونی بزرگ داشتیم
همه من رو دیدن نفهمیدن
کسانی که شک نداشتم می فهمن
دیشب که من رو دیده بودن
می گفتن وای یعنی اون موقع هم شما حامله بودین؟
آدما فرق می کنن خب
ولی به نظر منم هلی خودش بگه خیلی شیک تره

شاید با همسری صحبت کنم
جمعه که میان خونمون بهشون بگیم
نمیدونم
دلم میخواد سونوی بعدی رو برم
از سالم بودنش مطمئن بشم بعد بگم
چیکار کنم بنظرتون؟

raha32
26 بهمن 1392, 12:45
ولی تو بگو................
به نظر من حق دارن که بدونن
باور کن بفهمن خیلی هم خوشحال میشن................
تازه اینجوری جایگاه توام قشنگ تر میشه............
شاید نازتو بیشتر خریدن حتی شده به خاطر نوشون...............
زیاد به همسری گوش نکن
فردا بفهمن نمیگن که پسر خودمون نخواسته به ما بگه که
میگن عروسمون از بس ببخشیدا
ذاتش خرابه........
پسرمون ازش جرات نمیکنه بیاد به ما بگه بابا شدم..............
از زنش میترسه
معلوم نیست باهاش چیکار کرده
جنبل جادوش کردن!!!!!!
و خلاصه از اینجور حرفای فامیل شوهری دیگه..............
بگو بهشون هلی...............